آرشیف

2020-10-25

دوکتور ص. سعیدي

گذشتن از امارت اسلامی خیانت است!

 

اگر مذاکرات سیاسی متمدن کردن مبارزۀ سیاسی است که است، گذشتن از خواست و آرزوى تحقق امارت اسلامی در افغانستان بعد از قربانى خاى متعددى طى دو دهه، خیانت به خون شهدا، معلولین و یتیمان است که رهروان حرکت طالب درین راستا داده اند. بر رهبران امروز طالب گذشتن ازین داعيۀ شان بخاطر  کاغذ رنگ سبز به نام دالر، پلو، چلو و کباب ایکه در دوحه و قطر نوش جان میکنند و محسوس ميشود که مذاکرات سياسى  را به همین هم دليل هم که باشد، طویل کردند و طویل میکنند، خیانت و جفا است به امر جهاد و سایر مقدسات که این حرکت که تا امروز داشته است.  حرکت طالب به همین خاطر کشتند، انفجار، انتحار کردند، فرصت توبهء من عاصى را که الله تعالى براى من داده بود با عمل  انتحار  از من گرفتند.   هزاران کودک را یتیم و یسير و زنان را بیوه و سنگسار کردند ولې  حال قرار بعضی معلومات با تغیر نام، ازین داعیه میگذرند، و یا جانب مقابل مذاکرات شان از ایشان میطلبد که از امارت اسلامی بگذرند. از ايشان خواسته شده و متواتر خواسته ميشود تا نظر خود را در مورد زنان، تعلیم و تربیه و آزادی مطبوعات تغیر دهند. اگر حرکت طالب به این خواسته ها توافق کند، با وجود اينکه مفتى شان کماکان همان است که بود، خیانت و تعدی خواهند  کرد اگر در مورد تغير کنند. اين تغير  به آرمانهای شهدای شان و برای شان باید قابل قبول نباشد.

حکومت جمهوری اسلامی افغانستان در دودهۀ اخیر به خاطر جمهوریت و ارزشها که خود تصور میکرد و کشیده بود  هزار ها هزار انسان را قربانی کرد و جامعۀ جهانی هم درین راستا قربانی داد و حال ازین ارزشها دارند میگذرند، شف شف دارند،  که این گذشتن هم خیانت خواهد بود و قابل قبول نیست.

 

تلاش برای گرفتن مشروعیت امارات اسلامی از تیم 21 نفری و يا تلاش برای گرفت مشروعیت قانون اساسی موجود جمهوری اسلامی افغانستان از ین مذاکرات و لاز  افراد  بالغ ونابالغ، با سواد و بیسواد، افراد مجمهول الهویه در قطر و دوحه نه مشروع است و نه اسلامی و هم نه درست. به يقين اکثريت قاطع مردم افغانستان مسلمان اند، انتخاب مسلمان هم در چوکات اسلام است و مرجع مشروعیت در قرن بيست و يکم هم  ملت افغان و ارادۀ ملت افغان است. علماء و روحانيون، پيشتازان و نخبه گان ملت را در انتخاب راه درست کمک خواهد کرد ولى حق تعويض ايشان را ندارند. حضرت اوبکر ( رض) در سقيفه بنى ساعده توسط عام مسلمانان، حضرت على کرم الله وجه توسط ملت مسلمه انتخاب شده است و شوراى به نام حل و عقد در عصر عباسيان چندين قرن بعدبه ميان آمده است. تأکيد ىږبر امارت اسلامى بدون وجود خلافت اسلامى بحث ديگرى درين استقامت است که بحث بيشتر ميطلبد.  لذا هر نوع اختراع و هر نوع راهها کوتاه جديد   نه مشروع و نه هم قانونی و نه هم به جای میرسد.

ډرامۀ به نام لویه جرگه هم مشروعیت ندارد. ما به جرگۀ تاریخی، مشورتی و … مرجع مشروعیت قایل نیستیم. مرجع مشروعیت لویه  جرگۀ تعریف شده توسط قانون اساسی کشور مدار اهتبار  است. تغیر ارزشهای قانون اساسی از خود پروسیجر ها و قواعد امتحان شدهء بشری دارند و اختراعات جدید درین عرصه هم  قابل قبول نیستند. عصر  بن و توافق بن هم  اگر بنابر مقطع معین تأریخی یک نوع توجیه ضعیف داشت هم گذشته. بازگشت به آن خطاء و  دور زدن ملت دیگر مجاز نیست.

 

میخواهم بگویم که اجندای توافق شده و در حال توافق و یا توافق نه شده برای مذاکرات صلح قطر و دوحه در بين طالب  اجندای بالاتر از صلاحیت اين تیم مذاکرات سیاسی، اجندای غیر مشروع برای مذاکرات شان  واین نوع بحث بر اجندای و طریق کار به جای نمی رسد، مشروع نیست و ناکام میباشد. 

اکثریت این مطالب مربوط به انتخاب ملت است و درین حلقه وتیم توافق برآن حتی نا ممکن و در صورت توافق خیانت به هویت و ارزشهاى  خویش خواهدبود. خیانت به خون شهدای شان خواهد بود است. این نوع طروق کاری مذاکرات ناکام، ادامۀ تراژیدی و صرف سبب ادامۀ  پلو خوری در دوحه و قطر و ادامهء استعمال خون و باروت در افغانستان است. چنین روش و چنین مذاکرات به صورت قطع ناکام است.

 

کشور ما افغانستان از لحاظ تأریخی 1/ دى يوره ( دى جوره)  و 2/ دى فکتو وجود داشت و دارد و مستندات کافی تأریخی در زمينه وجود دارند که حدود و ثغور طبعی و تأریخی افغانستان را که از  کجا تا کجا است هم روشن است. اينکه حال حاکمیت افغانی به زور و سوتۀ ترور و دهشت، فریب و دوکۀ پاکستانی، فشار امریکا بر حاکمیت افغانی ازین حقایق و واقعیت ها و دفاع آن ساکت ساخته شده و اظهار نظر انکار نموده، ساکت است و به تجاوز و جنایت پاکستانی درین راستا سکوت اختیار کرده و یا به آن وادار شده قابل بخشش نیست.   مردم و تأريخ چنین حکام را دیر ویا زود سنگ باران خواهند کرد.

 

ملت میداند و خوب میداند چه میگذرد و چه بزدلی ها و جفا در حق ملت و کشور در جریان است.

 

بلی مذاکرات سیاسی مناظره نیست، بی هویت سازی نیست و گذشت از ارزشهای نیست که به خاطر آن قربانی داده شده است. چنین گذشت ها توهین به خون شهدا  و معلولین و قربانیان این راه است.

 

مصالحۀ سیاسی در چوکات مذاکرات سیاسی، به صورت حتمی توافق با  جانب مقابل مبنی بر قبول اندیشه ها و افکار ایشان و یا رد اصول و اعتقادات خود و لو در تضاد هم باشند در همه موارد نیست و بوده نمى تواند.

 

درین رابطه مطرح کردن لویه جرگه مانند مرجع مشروعیت به صورت بعدى، بخاطر وارد نیست که ما لویه جرگهء عنعنوی، تاریخی، مشورتی داریم و مرجع مشروعیت در همچو موارد صرف و صرف لویه جرگۀ تعریف شدۀ قانون اساسی  است.

 

مصالحه و مذاکرات سیاسی تقویت مورال سرباز امارت و جمهوریت و … تا با قوت تام به این باور مند شود که تمام راههاى مشروع  دیگر جهت رسیدن به آرمانهای نیک، خیر و درست خود را به کار گرفته و حال دیگر راه جز جنگ باقی نه مانده است.

 

دریک جمله مذاکرات سیاسی توافق براین است تا چطور عوض تفنگ و مرمی، انفجار و انتحار ملت تصمیم گیرندۀ اصلی شود و تعین ارزش و تکلیف برای تمام عرصه های زندگی در جامعه و قواعد کاری و اصول زندگی  در جامعه را مشروعیت تطبیق بدهد.

 

مصالحهء سیاسی و مذاکرات درهمین چوکات مناظر بر صحت و سقم برنامه وافکار حزب و سازمان، حرکت و جنبش نیست که این حرکت، حزب و جنبش برای تحقق آن کار میکند. مرجع مشروعيت ملت است. بر میزمذاکرات سیاسی همچو مذاکرات به عنوان مناظر بر صحت و سقم برنامه هاى به صورت مطلق که به نحوى براى آن درچوکات قواعد کارى کار صورت ميگيرند، خطاء، نادرست و ناکام اند و چنين طرز کار  به جای رسيده نمى تواند و  نمی رسد. اگر برسد هم مشروعيت نه خواهد داشت. کسانیکه مذاکرات سیاسی را به همین استقامت و به چنین منوال به پیش میبرند از الفبای سیاست  و اصول مذاکرات سیاسی خبر ندارند، بیسواد سیاسی اند. اين روشهاى شان يک عامل و سبب   ادامهء تراژیدی ملت شده و راه ادامهء  مدت پلوخوری خود را در دوحه و قطر تمديد ميکنند.  اين روش  سبب ادامهء خونیریزی بیشتر در افغانستان و منطقه میشود.

 

مذاکرات سیاسی توافق برین است تا چطور آتش بس شده و متقابل بدون تسلیم سلاح و مهمات خود برای یکدیگر و بدون تسلیمی به یک ديگر و بدون بی هویت سازی و بدون تحت ترحم و شفقت یکدیگر قرار گرفتن به ملت مراجعه کرده بتوانند و دریک انتخابات آزاد، شفاف و سراسری ملت را تعین کنندهء اصلی مشروعیت تطبیق ارزشهای  قبول شدهء جامعه بسازند، مشروعيت تطبيق  نسخه هاى خود را از ملت بگيرند  و در صورتیکه جانب  از جوانب به اهداف خود نه رسید چهار سال انتظار بکشند و برای برنامه های خویش به صورت وسیع تنویر کنند و برای مشروعیت تطبیق آن مبازرهء متمدن سیاسی و اسلامی نموده وعلمای کرام و متفکرین و پیشتازان جامعه ملت را در انتخاب بهتر براى دور بعد تلاش کنند تا ملت ايشان را انتخاب کنند.

 

اگر کس به مسلمان بودن ملت خود و به انتخاب درست ملت باور ندارد و یا به خود باور ندارد که چیزی برای گفتن و قناعت دادن ندارند و رسیدن به اهداف خود را انفجار، انتحار و لولهء تنگ تعین و انتخاب کرده اند و حاکمیت را از امریکا، ایران و پاکستان درمعاملهء در غیاب ملت میخواهند راه دیگر جز استعمال قوه،  جنگ و تفنگ نمی گذارند. درین صورت باید جنگید و بر جامعهء جهانی است که از شف شف بگذرد و درین راستا ادای رسالت کند. گفتم ادای رسالت بخاطریکه جنگ افغانستان تنها جنگ افغانستان نیست بلکی جنگ و مجادلهء بشریت در مقابل ترور، دهشت و وحشت است که لانه های آن برای فعلاً توسط ای اس ای پاکستان ایجاد، تمویل و مساعدت همه جانبه شده ومیشود.

 

تازمانیکه جهان به این اصول و این قواعد کاری مراجعه نه کند، مذکرات صلح قطر، دوحه و هر جای دیگر به شيوهء پيشبرده شده تا حال، ناکام و تراژیدی ملت افغان ادامه خواهد داشت. به يقين جهان نيز از آن محفوظ نه خواهد بود.

 

آب، چوب، درخت،  سنگ، معدن، انسان و … افغانستان در جنگ  گدودي توسط پاکستان و ایران مورد استفاده رايگان  قرار گرفته و در جنگ جنرالان شرارت ای اس ای پاکستانى جیب پرکرده اند و درصلح و استقرار ایشان به چنين امتیازات مادی دست نه خواهند یافت و از منافع سرشار طبعی و انسانی افغانستان استفاده کرده نه خواهند توانست لذا صلح و استقرار از جی اچ کیو و استخبارت پاکستان و يا ایران و باتوقع خواستن  اجماع از ايشان اصلاً ناممکن و در مخالفت با الفبای سیاست، ساده گی  و حماقت سیاسی بیش نیست و ممکن نمی باشد.

 

لذا به عمق این قضایا باید پی برد و نه گذاشت دیگر مردم ما و مردم صلح دوست جهان قربانی چنین حماقت های سیاسی  و فهمی شوند.

 

و دراخیر یگانه برنامهء اولی و اساسی امروز استابلشمنت پاکستان نظام براندازی و نهاد براندازی در افغانستان است و زمانیکه یک بار به چنین هدف نائل آمد و این برف کوچ به حرکت آمد درآن صورت در افغانستان همه دار و دار به صورت محسوس و غیر قابل کنترول به بیست سال گذشته برگشته و بعد پلان های بعدی پاکستان و شرارت به ضد مردم افغانستان، ضد صلح ، ضد جامعه ء جهانی روی دست گرفته خواهد شد و آنزمان دیر خواهد بود که امریکا به خود آید و از افتضاح بیشتر خود جلوگیری کند. مردم افغانستان قیمت بیشتر خواهند پرداخت و تراژیدی ادامه خواهد داشت.

 

گذشته را باید به خاطر داشت، ازآن آموخت و نباید به اصطلاح عامیانه ( گذشته را صلوات) گفت.  گذشته را خوب به خاطر داشت، نه برای انتقام بلکی  برای حال و آینده از آن تجارب بدست آورد تا دوبار عصر ها و زمانهای به باد رفته تکرار نه شود.

 

استابلشمنت پاکستان دشمن مردم افغانستان بود، است، و زمان ثابت کرده و ثابت خواهد کرد که دشمن باقی خواهد ماند. دشمن و طرف قضیه نه خیر داده میتواند و صلج.

 

اگر شخصيت سیاسی افغان که گمان کند با سیاست خدمت به پاکستان در افغانستان و دربین مردم جای پای خواهد داشت، به یقین خطاء  و به ملت افغان و اسلام جفا میکند و این تجربه را با وجود تکرار مکرر ما برای شان که ازین سیاست بگذرد، ادامه میدهد،  که ثمرهء تلخ این سیاست پاکستانی را خواهد چشید، که در آن وقت برایش دیر خواهد بود.

 

برماست یک لحظه آرام نه نشسته حقایق ومنطق آن را تا دیر نه شده عام و عامتر سازیم. متحدين طبعى خود را به صورت طبعى تشخيص نموده، ايشان را همکارى و در هر فرصت به تنوير لازم پرداخت. مخالفت با نهاد براندازى و سيستم براندازى   به دان معنا اصلاً نیست که حاکمیت افغانی و نهادهاى آن نوافق و خلا ها ندارند و يا درين بخش افغانستان گل و گلزار است و همه چیز اش درست است. نه چنين نيست  و  دراین حاکمیت دهها نقص،   خطای جدی تأسف بار وجود دارد که یکی از عوامل بنیادی و اساسی ادامهء تراژیدی ملت افغان نیز است.  به این مسایل باید به صورت دوامدار و جداگانه به صورت جدی پرداخت تا عوض عمیق شدن زخم های موجود به التیام رفت و مانع تراژیدی بیشتر برای ملت افغان و افغانستان شد و اين ممکن است. حکام افغان لايد و بايد انتقاد را مانند سرمايه با جبين باز استقبال کنند. 

یک لحظه آرام نشستن گناه است و باید ادای رسالت کرد. برماست تا دست  به دست هم داد و نه گذاشت کشتی ملت افغان غرق شود.

و ماعلینا الا البلاغ المبین                                     

         دوکتور صلاح الدین سعیدی   

 ۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸

۲۵/۱۱/۲۰۲۰