آرشیف

2019-11-21

سارا رضايي

کار از ریشه خراب است

 

با بریدن شاخه های زائد تا حدودی مشکل حل می شود و قبل ازینکه دختر به سن بلوغ برسد اوضاع زندگی طوری به او میفهماند که باید منحیث یک دختر همیشه بغض گلویت را قرت بدهی و دم نزنی . او عملا تحقیر شدن مادرش را توسط پدر و پدر کلان مادر کلان و بقیه اعضای فامیل مینگرد و شاهد این جنگ نابرابر و صبر و شکیبایی مادرش است. دختر می آموزد که باید خودش را با شرایط زندگی مادرش وفق بدهد تا زمانی که به سن ازدواج میرسند برای خودش شان قاعده ای دارند تا چگونه زندگی شان را مدیریت کنند تا لت و کوب های که مادرشان گردیده آنها مبرا باشند. اینجاست که برای مطالعه بیشتر و با کنجکاوی عمیق تر تلاش نموده و سرانجام مطلع میگردند که دین مبین اسلام حقوقی را برای شان قائل گردیده که شاهد تطبیق آن در زندگی مادرشان و خانواده ای شان نبوده است. حس کنجکاوی شدید تر شده و کشف میکنند که این حقوق حامیانی دارند تا از هر نقص حقوقی پشتوانه گی نمایند. دقیقا در همین نکته است که زنان در افغانستان در سن بیست و بیست و پنج در اوج دریافت خبر های که حکایت از حقوق شان را دارند، قرار دارند و بسر میبرند. معمولا در این سن میفهمند که حقوقی دارند و کمتر متوجه تکالف شان میباشند که هر حقوقی تکالفی در جوارش دارد. سر انجام در ستیز از دست رفتن حقوق پایمال شده شان بر میخیزند طوریکه دختر از پدر، زن از شوهر و خواهر از برادر خود حقوق شانرا مطالبه مینمایند. این در حالیست که جامعه مردان پاسخ اندکی در بر آوردن حقوق زنان میدهند و واکنش ها بیشتر ایستادن در مقابل حقوق زنان شان هستند مثل: حق میراث، حق تحصیل، حق ازدواج، حق تعلیم، حق گشت و گذار ، حق کرامت انسانی، حق صحت، حق ملکیت، حق آزادی بیان و حتی حق حیات! 
مردانی هستند که این همه حقوق زنان شان را در اختیار خود گرفته و حتی از آگاه شدن زنان شان به این گونه مسائل ممانعت میورزند.
اینجاست که زنان آگاه از حقوق خویش؛ بیشترین سطح قربانی را در جامعه متحمل شده و نتایج آن که نوع مبارزه برای بدست آوردن حقوق ذاتی و اکتسابی شان بوده، مثل فرار از منزل که مبارزه با ازدواج اجباریست، خودکشی ها و خودسوزی ها و حتی رو آوردن به فحشا تا توان خود را برای مردان خود ثابت کنند و به آنها بفهمانند که میتوانند خلاف میل باطنی مردان شان در تعارض رفتار نمایند. اینجاست که قتل های ناموسی رخ میدهد و مردان هم رگ های غیرت شان برجسته شده و زنان شان را که از خط قرمز معیین شده عبور کردند را به قتل میرسانند یا به واسطه سنگسار و دره زدن های که قاضی های محاکم صحرای حکم کرده و یا شخصا به قتل زنان مجرم شان اقدام مینمایند.
این گونه بافت اجتماع یک رشد و پیشرفت نابالغ و زود رس را به نمایش میگذارند چرا که تنها زنان نه بلکه مردان هم از این حقوق زنان شان فقط از دیدگاه قرآن شریف مطلع شوند کفایت میکند و هم زنان تنها حقوق نه بلکه تکالف شان را هم باید آگاهی داشته باشند که در مقابل خانواده پدر، شوهر، برادر و …چگونه رفتاری را پیش رو بگیرند.
آنگاه مبارزه ای بین زن و مرد نخواهد بود و منطق حکم روایی نموده و یک بازتاب زیبای از زندگی را در هر کانون خانواده نمایانگر خواهی بود .

 نوشته ای از: سارا  رضایی

کار از ریشه خراب است