آرشیف

2015-8-1

الحاج امین الدین سعـیـدی

همجنسگرایی و بچه بـــازی از نظراسلام

عصر حاضر مطابق تحقیقات محققین هرفرد از لحاظ جنسی اش  (Sexuality) حد اقل به سه عامل  مجزا و مرتبط باهم پیوند دارند. از لحاظ جنسی (Sex)، جنسیت (Gender) و گرایش جنسی (Sexual Orientation) . انسانها ازلحاظ جنس به دوگروه مرد و زن تقسیم میشوند.  برای تعیین جنس، مؤلفه های جنس کروموزومی ، جنس غددی، جنس هرمونی، ساختار های جانبی تولید مثلی و اندام های تناسلی بیرونی و احساسات روانی هریک مورد توجه و تمرکز قرار گرفته و در خلقت آن عمق و بُعد مسایل و متناسب بودن این جوانب برای ادای رسالت مورد توجه و فعالیت های شان از اهمیت اساسی برخوردار بوده و تعیین کننده میباشد.
این دو گروه یعنی مرد و زن از لحاظ بیولوژیکی  در موارد متفاوت و مطابق به حکمت الهی با حفظ تساوی مقام والای انسانی از خود رسالت و وظایف در اجتماع،  خانواده  و روابط  بین خود شان یعنی بین مرد و زن دارند.
توالد و تناسل و زراعت پُر ثمر باکشت در شوره زار و استفادۀ نادرست و غیر نورمال از وسایل و یا با استفادۀ نادرست و انحرافی از وسایل وامکانات دست داشته و موجود شده نمی تواند و ممکن نیست.
پرداختن به تمام جوانب این قضایا ایجاب بحث جامع و وسیع را مینماید. لذا مجبورم به بخش از بحثها و جوانب اخلاقی و معنوی این قضایا با درنظر داشت هدایات دینی دین مقدس اسلام، فلسفه حکمت این قضایا شناخت خویش را درموضوع دین مقدس اسلام  وبخش از منطق سخن با شما ذیلاً درمیان بگذارم.
 در تاریخ بشریت زندگی در هارمونی، هماهنگ و استعمال اشیاء و امکانات بشری به صورت موزون، متناسب و درست ومطابق رموز طبیعی به نفع بشریت و مطابق هدف اصلی از اشیاء و امکانات و خارج شدن ازین هارمونی و رفتن به انحرافات و حالت غیر نورمال و استعمال اشیاء به غیر از آنچه برای آن خلق شده وقایع زیادی وجود دارد که مطالعه و پرداختن مبنی بر انکشاف جوانب مثبت و اموختن از تخلفات و انحرافات جداً ضرورت بود و همین گرفتن درس عبرت از تاریخ و تجارب خوب و بد گذشته یکی از ممیزه های وتفاوت انسان ها از سایر حیوانات میباشد.
لواط  یا هم جنس بازی مانند انحراف بعضی افراد جوامع بشری از سیر و مسیر نورمال و رفتن به انحراف وجود داشته و دارد. این انحراف و مسیر غیر نورمال و درموارد مریض و حتی شنیع  که در کشور ما بنام بچه بازی شهرت دارد، خلاف اخلاق نورمال برخورد انسانی، ظلم در حق دیگران، عمل خلاف اصول قبول شدۀ بشری، خلاف ساختار طبعی انسان و بالاخره عمل خلاف اصول تمام شرایع آسمانی است. این رابطۀ انحرافی مرد با مرد در مراحل و ابعاد مختلف و اما در حقیقت به لواط  نیز منجر و روابط جنسی انحرافی و ناسالم بر قرار ساخته و کشت است در شوره زار  و نتیجۀ بی حاصل انسانی که جوانب مختلف غیر نورمال و غیر قابل قبول برای انسان نورمال دارد. بخش ازین انحراف از محرومیت های جنسی در جوانی سرچشمه گرفته و در با انحراف و تمایلات انحرافی در جامعه در بخش از انسانها درخلاف به رموز طبیعی و خلاف اصول دینی ودر رابطه به کشور های اسلامی خلاف اصول و اخلاق اسلامی ایجاد، رشد و انکشاف میکند. نقش فهم  ضعیف و درست از دین  و عقیده، عدم توجه علمای راستین دین به این عمل خلاف و عمل کرد ناکافی و یا عدم اجرای وظیفه و حاکمیت اسلامی در برابری این انحراف همه و همه  دست به دست هم داده و یکی از موجبات تباهی جوامع بشری میشود و شده است.  
بچه بازی و چنین روابط انحرافی به اصطلاحات  ( لواط ، پدوفیلیا- سؤ استفاده جنسی از اطفال،‌ Pedophilia، گی ،Gay  ) که به  نحوی انواعی این انحرافات را در برمیگیرد در قاموس ها و بخش افراد و جوامع وجود دارند. 
سحق حالت،  روش و عمل جنسی انحرافی دیگری است که  درآن رابطه و  قربت جنسی  دختر با دختر (مؤنث با مؤنث)  صورت میگیرد  که آن همان هم ‌جنس بازی  زن با زن یعنی لِزبیَن Lesbian))  میباشد.
دین مقدس اسلام  و دساتیر سایر ادیان راستین آسمانی  پیروان خویش را به شدت تام واضح واشکار ازین انحرافات اخلاقی، عمل و روش خلاف خلقت طبیعی انسانها و در نهایت امر ظلم و عمل  حتی شنیع منع فرموده است و آنرا عمل  و اخلاق حرام میداند. 
پروردگار با عظمت ما بنابر شدت وغیر انسانی  بودن  عمل لواط یک  قوم  را (قوم لوط)  به خاطر این عمل زشت وشنیع، قبل از اینکه در روز آخرت مورد جزاء و عتاب قرار دهد،  حتی در همین دنیا مورد عذاب دردناک وعظیمی عبرت انگیز برای سایر بشریت قرار داده است.  
قرآن عظیم الشان این عمل ، را ازجملۀ اعمال قبیحه بحساب آورده  وآنرا عمل بدتر از زنا شماریده، وجزای فاعل ( اجراء کنندۀ فعل زنا و لواط) ومفعول ( شخصیکه بروی عمل زنا و لواط صورت میگیرد) را قتل معرفی داشته است .
طوریکه درحدیثی از ابن عباس رضی الله عنه آمده است که: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده:
 « من وجدتموه یعمل عمل قوم لوط فاقتلوا الفاعل والمفعول به » (صحیح ابن ماجة : 2075) (هر کسی را یافتید که عمل قوم لوط را انجام داد، فاعل و مفعول را بکشید).
محدثین مینویسند:
از عبدالله ابن عباس سؤال شد که نحوۀ قتل مرتکب این عمل باید چطور صورت گیرد؟  ‏فرمودند که: بالاترین نقطه شهر را جستجو نماید ،  و سپس فاعل و مفعول را از آن نقطه بالای به  پائین پرتاب نمایند، وبعد از پرتاب او را به سنگ زده و سنگسار نماید.
عبد الله ابن عباس برای تائید حکم صادرۀ  خویش بر آیات قرآنی استدلال نموده می افزاید:
‏ چون  جبرئیل علیه السلام ‏بدستور پروردگار با عظمت  شهر قوم لوط را از جا بر کند و سپس آنها را از آسمان سرچپه به روی زمین پرتاب نمود، و ‏سپس بالای سر آنها  از آسمان سنگباران صورت گرفت.
از یکی از خلفای پیشین نقل شده است که میگفت: اگر خداوند این عمل را از قوم لوط نقل ‏نمیکرد من هرگز حتی به ذهنم هم خطور نمیکرد که: انسان هم مرتکب  چنین عمل شنیع میگردد !‏
توجه باید کرد  در ذهن تعدادی از علماء  وقوع این عمل شنیع خطور هم نمیکرد، ولی با تأسف باید امروز در کشور اسلامی ما این عمل بحیث مود روز دربین برخی از زورمندان و قوماندانان مبدل گردیده است.  که مطمیناً به غضب الهی مواجه شده اند و خواهد شد.
حاکمیت اسلامی و دولت مکلفیت دارد که درین عرصه مکلفیت های خویش را مانند حامی قانون وشرع غرای محمدی صلی الله علیه وسلم  کماحقه اجرا کند.
 تخلف از قانون و عمل خلاف از قانون برای دولت وحاکمیت نیز کردن کاری که باید نه کند و نه کردن کاری که باید کند، نیز میباشد.
امام شوکانی میفرماید :« بجا ء ومستحق خواهد بود شخصیکه  راکه مرتکب اين جرم ، رذيله و پستی میشود به شیوه جزا دهند که عبرت و پند برای ديگران شود ، مرتکبین این جنایت باید  به شیوه عذاب گردند که: آتش شهوت فاسقان تبهکار را خاموش سازد.
اشخصایکه این عمل شنیع  قوم لوط را مرتکب میشوند ، عمل قومی را مرتکب میشوند که قبل از قوم لوط اقوامی دیگر آنرا مرتکب نگردیده بودند ،  بنآ شايسته وبجا ء خواهد بود که به جزا وشکنجه شدید ی محکوم کردند تا ،   از درد عذاب این شکنجه بسوزند ،  خداوند اين قوم تبهکار را در زمين فرو برد و ريشه شان را از بيخ وبن نابود سازد .»
خواننده محترم !
ناگفته نباید گذاشت که :عمل لواط وبچه  بازی ، علاوه بر اینکه کار فاحشه میباشد ، بلکه  خلاف فطرت انسانی  نیز بوده ، بنابر همین منطق است که جزای آن  باید از عمل زنا بیشتر است، وطوریکه گفتیم فاعل ومفعول که به سن بلوغ  رسیده باشد جزای آن قتل است و باید به بالاترین نقطه شهر برده شوند واز همانجا به پائین پرتاب کردند، و سپس عملیه جزا  را به سنگسار باید ادامه داد ، تا به شیوه قوم لوط به عذاب دردناکی مواجه شوند .
قرآن عظیم الشان در این مورد میفرماید :« فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ مَّنضُودٍ » ﴿سوره هود: 82﴾ (پس‌ چون‌ فرمان‌ ما آمد» (بر وقوع‌ عذاب)‌  «آن‌ شهر را زیر و زبر کردیم‌» (یعنی‌: شهر لوط و نواحی‌ آن‌ را چنان‌ واژگون‌ کردیم‌ که‌ بلندای‌ آن‌ زیرین‌ آن‌ شد و زیرین ‌آن‌ بلندای‌ آن‌. به‌ قولی‌: خداوند به‌ جبرئیل‌ هدایت فرمود که :‌ آن‌ منطقه‌ را به‌وسیله‌ بال‌ خود از زمین‌ برداشته‌ و با جمله ساکنانش‌  ‌ واژگون‌ کند و او چنین‌ کرد) «و بر آن‌، سنگ‌ پاره‌هایی‌ از سجیل‌ لایه‌ به‌ لایه‌ باراندیم‌» (یعنی‌: بر آنها سنگ‌ و گل ‌پیاپی‌، لایه‌ به‌ لایه‌، بعضی‌ بر بالای‌ بعضی‌ دیگر باراندیم )
همچنان  توجه خوانندگان محترم را به یک زیبای خاصی قرآنی جلب مینمایم :
قرآن عظیم الشان در مورد  زنا کلمۀ « فاحشه »  را بکار برده که «نکره » میباشد، در حالیکه در مورد قوم لوط کلمۀ  « الفاحشه » بکار برده که « معرفه » میباشد واستفاده بردن معرفه در عمل لواط بمعنی بیانگر غلظت این گناه میباشد، و این بدین معنی است که گناهش بزرگتر از عمل زنا هست، بطور مثال  خداوند متعال در مورد فعل زنا ( در آیۀ  32 سورۀ الإسراء ) میفرماید: « وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَیٰ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلًا » (و به‌ زنا نزدیک‌ نشوید هرآینه‌ آن‌ فاحشه‌ است‌ و آن‌ بد راهی‌ است‌)
ولی در مورد عمل قوم لوط خداوند متعال ( در آیه 80 سوره الأعراف)  میفرماید: « وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ »  ( « و» (فرستادیم)‌  «لوط را» (به‌ رسالت) هنگامی‌ که‌ به‌ قوم‌ خود گفت‌: آیا آن‌ فاحشه‌ را مرتکب‌ می‌شوید که‌ هیچ‌ کس‌ از جهانیان‌ در آن‌ بر شما پیشی‌ نگرفته ‌است‌؟» (یعنی‌: احدی‌ قبل‌ از شما آن‌ را مرتکب‌ نگردیده‌ است‌؟ زیرا فعل‌ لواط، قبل‌ از آنان‌ در میان‌ هیچ‌ امتی‌ از امت‌ها شایع‌ نبود.)بنا بوضاحت در  میابیم که تفاوت بین این دوگناه تا چه حدی بوده وبزرگی گناه لواط  بسیار بزرگتر از گناه کبیره زنا  میباشد.
نظریات فقهاء درباره حکم لواط :
 دربدو باید گفت که همه ای علماء وفقهای اسلامی در این بابت متفق القول اند که : عمل لواط یعنی عمل بچه بازی عمل حرام بوده ، واجرای  این عمل جرم وجنایت بزرگی بشری میباشد ،که مرتکبین آن باید به  جزای سنگین وسختی محکوم ومجازات گردند . ولی علما ء در باره تعین جزا واجرای عقوبت بر آنها نظریات متفاوتی را ارائه داشته اند ،که در ذیل ببرخی این نظریات توجه خوانندگان را جلب میدارم :
گروه اول :
در این گروه فقهای شامل اند که حکم مینمایند که: مرتکبین لواط  باید بصورت مطلق کشته شوند .
گروه دوم :
در این گروه فقهای شامل اند که میفرمایند که : حد لواط مانند حد زنا بوده ،که ازدواج ناکرده غير محصن و بکر باشد باید  شلاق ودره  زده شود واگر  ازدواج کرده و­محصن ­ بوده باید  رجم گردد.
گروه سوم:
در گروه سوم فقهای شامل اند که  قايل به تعزير لواط  میباشند.
 مذهب اول :
 اصحاب پيامبر صلی الله عليه و سلم و ناصر و قاسم بن ابراهيم و يکی از دو قول امام شافعی بر آن میباشندکه حد لواط قتل وکشتن است اگرچه محصن هم نباشد يعنی هرکس مرتکب لواط شود بايدکشته شود. خواه فاعل باشد ویا هم    مفعول هر دو بايد کشته شوند. وبه احادیثی ذیل  استدلال مینمایند :
اول : – ­ از حضرت ابن عباس روايت است که پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود : « من وجدتموه يعمل عمل قوم لوط فاقتلوا الفاعل والمفعول به» «هر کسی را يافتيد که عمل قوم لوط را انجام داد٬ فاعل و مفعول را بکشيد».( راوی حدیث امام ترمذی )
دوم :- از حضرت علی کرم الله وجهه روایت گردیده است که :هر آن شخصیکه مرتکب عمل لواط گردد باید رجم کرده شود . ( امام بیهقی این حدیث را  روایت فرموده است .)
امام شافعی   : بااستناد این حکم میفرماید :هرکس مرتکب اين عمل شود ازدواج کرده يا ازدواج نکرده ­محصن باشد ویا غيرمحصن باشد ­سزای آنرا قتل و کشتن است.  
سوم :- ­در روایتی آمده است که : روزی حضرت ابوبکرصدیق (رض)  اصحاب را  درباره کسی که عمل لواط را مرتکب گردیده به مشوره فرا خواند . در این مجلس مشورتی سخن حضرت علی بن ابيطالب از همه شديدتر و تندتر بود که فرمود : « این گناهی است که  هيچ امتی از امتها مرتکب آن نشده اند مگر يک امت و میدانيد که خداوند با آن امت چگونه رفتارکرد. بنظرما چنين اشخاص بايد با آتش سوزانده شوند».  لذا ابوبکرصدیق به خالد بن وليد نوشت و به وی دستور دادکه چنين اشخاصی را بسوزاند. بيهقی اين روايت را تخريج نموده و در اسناد آن « ارسال» میباشد .
امام  شوکانی میفرماید :که در تادیه جزا به شخصی لواط میتوان بر همین حدیث استناد  نمود ، ولی در مورد چگونکی کشتن فاعل ومفعول علماء با هم اختلاف دارند :
در روایتی ازابوبکر صدیق و حضرت عمر آمده است که :در مرحله اول  شخصی لواط را باید با شمشیر کشت وبعد از قتل  ، جسدش را بايد سوزاند ، زیرا این اشخاص  معصيت بزرگی را مرتکب شده است .
در روایتی دیگری از حضرت عمر وحضرت عثمان آمده است که مرتکبین این جنایت باید زیر دیوال خرابه بقتل رسانید ه شود .
امام  يغوی از شعبی و زهری و مالک و احمد و اسحاق  روایت نموده که مرتکبین این جنایت باید رجم گردند .وامام  ترمذی این روایت را از امام  مالک ، آمام  شافعی ، امام  احمد و اسحاق روایت نموده است .
در روایتی ازامام نخعی آمده است که : اگر میشد دو بار زانی را رجم کرد میبايستی مرتکب لواط را دو بار رجم بکنند.
امام منذری در روایتی میفرماید که : حضرت ابوبکرصدیق  و حضرت علی و عبدالله بن زبير و هشام بن عبدالملک مرتکب عمل لواط را میسوزاندند.
مذهب دوم:
 سعيد بن المسيب و عطاء بن ابی بتاج و حسن بصری و قتاده و نخعی و ثوری و اوزاعی و ابوطالب و امام يحيی بر آن هستندکه حد مرتکب لواط مانند حد زنا است که بکر و ازدواج نکرده ­ غير محصن ­يکصد دره میخورد و آنگاه يکسال تبعيد میشود.
 و کسیکه محصن و ازدواج کرده باشد رجم میگردد. و استدلال کرده اند که:
1-­ عمل لواط نوعی از انواع زنا است چون بهرحال ­ فرج شامل جلو و عقب است ­و لواط هم داخل شدن فرجی درفرجی است مانند زنا پس معنی عام دلايل و ارده درباره زنای محصن و غير محصن شامل حال هر دو طرف مرتکب لواط ­ (فاعل و مفعول به) ­نيز میگردد. و حديثی نيز از پيامبر صلی الله عليه و سلم روايت شده که فرمود:« إذا أتی الرجل الرجل فهما زانيان » (هرگاه مردی با مردی لواط کرد هر دو مرتکب زنا شد ه ا ند )
2-­ بفرض اينکه معنی عام دلايل وارده درباره زنا شامل حال لائط و ملوط (هردو طرف عمل لواط) نشود بقياس ملحق به زنا هستند و چون زناکاران با آنان رفتار می شود.
مذهب سوم:
مذهب امام  ابوحنيفه و المويد با او مرتضی وامام  شافعی بنا بریک قولی برآن هستند که مرتکب اين عمل شنيع بايد تعزيرگردد چون اين عمل زنا نيست و حکم زنا درباره آن اجرا نمیگردد.
امام شوکانی نظریات واستدلال مذهب اول را ترجيح داده و قول آخر و مذهب سوم را ضعيف دانسته است چون با دلايل مخالفت دارد. و بنقد و بررسی مذهب دوم پرداخته وگفته: بفرض اينکه دلايل عام زناکه بين محصن و غيرمحصن فرق گذاشته اند شامل مرتکب جرم و جنايت قوم لوط نيزبشود٬ دلايل وارده درباره قتل فاعل و مفعول در لواط بطور مطلق تخصيص يافته اند (يعنی بحکم زنای محـصن و تنها حکم زنای محصن شامل حال لواط گران میشود)و بفرض اينکه دلايل زنا شامل آنا ن شود باطل کننده قياس هستند. چون قياس با وجود نص جايز نيست و معتبر نمیباشد همانگونه که در اصول فقه بيان شده است.
برای تکمیل یک بخش دیگر از بحث خوب است که به یک مسألۀ دیگری نیز توجه شما را جلب کنم و آن ذکر حور و غلمان در پاداش برای جنتیان مسلمان در آخرت است. عدۀ از اخوند های ملا نما ذکر حور و غلمان را هردو در ارتباط به  مردان جنتی خلاصه میکنند در حالیکه دین مبین اسلام با تفسیر درست این موضوع برای  مردان جنتی از حور و برای زنان جنتی از غلمان بحث را پاداش ایشان مطرح کرده است. لازم به تذکر است که کیفیت جنت و برآورده شدن خواهشات جنتیان دران بحث مستقل و دارای ابعاد دیګری نیز است اما صرف برای تقرب به ذهن بشری مطالب بشری ساخته وارایه شده  است اما با آن هم ذکر غلمان  درین جا در ارتباط به پاداش مردان جنتی  نه خواهد بود.
خوانندۀ محترم !
یکی از مصیبت های خطرناکی که جامعه انسانی به آن  دست وگریبان است، همان تخلف، انحراف و مرض مهلک بچه بازی ویا همجنسگرای ( مرد با مرد ویا زن با زن ) میباشد.
با تــأسف باید  بگویم که امروز در کشور ما افغانستان نیز که  بنابر عواملی اضافتر از چند ده جنگ، عدم مراعات قوانین و شرع اسلامی، محدودیت ها و محرومیت های در جوانی، عدم مراعات درست دساتیر اسلامی در ازدواج جوانان در اسرع وقت ممکن و مناسب، سوء استفاده از مفاهیم آزادی بی حد وحصر، تطبیق دیموکراسی لجام گسیخته مردود خلاف ارزشهای انسانی جوامع مربوط  از جمله ارزشهای جامعۀ اسلامی ما درخلاف از فهم درست از دیموکراسی و آزادی، دستیابی ساده به دهها فساد اخلاقی حتی خلاف قوانین موجود و از جمله دسترسی به فلم های خلاف اخلاقی و انحرافی که  دسترسی قانونی به آن در جوامع دیگر مستقر قابل برای بخش از اقشار جامعه از جمله جوانان قبل از حد قانونی مورد پيگرد قانونی نیز است ( از جمله  فلم های رابطه جنسی با اطفال – فیدوفیل و…)، نشر و پخش این فلم ها و تبلیغ برای نشر وتوذیع فلم های  فجیع در بازار های کشور و بلاخره وصول دیموکراسی  لجام ګسیخته که درآن همه چیز را عرضه و تقاضا تعیین میکند، به اوج  غیر قابل کنترول خویش در چند دهۀ اخیر خاصتاً در ۱۵ سال اخیر بنام دیموکراسی رسیده که در نتیجه انحطاط اخلاقی بزرګ را ببار آورده و خود نظام و اساس دیموکراسی به صورت موجه مورد سوال قرار داده است.
 با تأسف این حالت به فهم درست از نظام دیموکراسی که دیموکراسی در تحت حاکمیت قانون تفاوت دارد و باید توسط  قانون مهار ساخته شود. قانونی که در مطابقت به ارزش های جامعۀ اسلامی ما در مطابقت به اصول عام اساسی قبول شده برای تمام جوامع بشری باشد باید عیار وتنظیم گردد.
اگرچه همجنسگرای ولواط  (  هم جنس گرایی مرد با مرد ، جنس گرایی  زن با زن ، مساحــقه )در بخش از  کشور های اروپای در نزد بعضی گروه های از انسان ها یک  عمل معمولی بشمار میرود، و بخش از دیموکرات های!؟  آزاد اندیشان!؟  و روشنفکران؟!  این عمل انحرافی را  عمل نورمال  واین رابطه  به رسمیت شناخته و در بعضی از کشور های جهان قوانین ازدواج یا هم دقیق تر ثـبـت و راجستر زنده گی مرد با مرد و زن با زن در  محاکم وشاروالی ها مربوطه  را مورد اجراء و تطبیق قرار داده اند وهمین حالا در بخشی از کشور ها این قوانین در حال تدوین قرار دارد و بعضی ازین کشور ها حتی به  تدوین قوانین ازادواج با حیوانات نیز مصروف اند. اما مسلم همان است که در بالا به تفصیل آن پرداختیم و مستند نمودیم.
بادرنظرداشت اینکه  بچه بازی وهمجنسگرای از نگاه  دین مقدس اسلام و  ادیان آسمانی  ممنوع و حرام  گردیده است. عقل سلیم نیز آنر نمی پذیرید  لذا بر همه دانشمندان، علماء وانسان  های با مسؤلیت و اگاه، زعمای دین و سیاسی  است تا با نشر و پخش نظریات و نوشته ها،  کار تبلیغاتی وسیع را درین مورد براه انداخته و این عمل انحرافی و تخلف را تقبح نموده و جلوی این فتنه که در افغانستان نیز با شدت در حال گستشرش است مردود شمرده وکار تنویری وسیع بدارند. بر مراجع تطبیق قانون است تا وظایف خویش را اجرا و با تطبیق قانون جامعه مارا  از این  فساد اخلاقی برهانند وبه این ترتیب  رسالت انسانی، ایمانی  وقانونی خویش را بجاء آورند.
وماعلینا الا البلاغ المبین      پایان

تتبع ونگارش:
امین الدین «سعـیـدی–  سعید افغانی»
مدیر مرکز مطالعات ستراتــیــژیکی افغان
ومسؤل مرکزفرهنگی د حق لاره- جرمنی