آرشیف

2016-4-27

mazizi

هشتم ثور سالروز پیروزی جهاد برحق ملت افغانستان و سرآغاز فروپاشی نظام کمونیزم بین المللی بر ملت افغانستان وملل آزاده جهان مبارک باد

امروز چهارشنبه مورخ هشتم ثور سال 1395هجری شمس برابر با بیست و سومین سالگرد پیروز ملت مسلمان افغان بر اردوی بلشویک شوروی ونظام کودتائی وپوشالی دست نشاندۀ ماسکو در افغانستان است
قبل ازینکه به دست آوردهای این پیروزی بزرگ ملت افغانستان اشاره شود ، جای دارد تا مختصری بر کودتای هفت ثور بعنوان آغاز قیام وحرکت ملت افغانستان در برابر نظام کودتای ثور اشاره داشته باشم
کودتای ثور سال 1357 که با نقشه نابخردانه کی جی بی (سازمان استخبارات شوروی سابق) برهبری لیوند برژنف ودر زیر نظر سفیر کبیر اتحاد شوروی الکساندر پوزانف در کابل وبا عملکرد خائنانه چند نفر از افسران کمونیست ووطن فروش ؛ مانند جگرن اسلم وطن جار دگرمن رفیع – دگروال قادر زوری هراتی – گلاب زوی و شاه نواز تنی وتنی چند از خردظابطان پائین رتبه اروی افغانستان صورت گرفت که تمامکشورهای جهان وخاصتا امریکا وجهان غرب وکشور های اسلامی را شوکه ساخت
وهیچ باور نمی کردند که یکتعداد افراد معدود کمونیست که در روسیه آموزشهای نظامی دیده بودند بتوانند در کشوری مانند افغانستان که دارای اردوی کلاسیک وشجاع وملت دیندار ومسلمان وبا شهامتی میباشد پیروز شوند .
اما کودتای ثور علی الرغم تمام باورهای غلط سیاسی غرب ودر راس امریکا در روز روشن با حرکت دادن چند عراده تانگ قوای پانزده زرهدار برهبری جکرن اسلم وظن جار وکلابزوی وقوای هوائی بگرام که ذریعه دگروال قادر اداره می شد ، بر بالای ارگ ریاست جمهوری افغانستان (محل اقامت محمد داود خان شهید اولین رئیس جمهور افغانستان) آتش گشوده ودر ظرف تقریبا هشت تاده ساعت داود خان را با تمام خانواده وحتی اطفال خرد سال ونواسه های شیرخوارۀ آنرا شهید ساخته وکودتای نظامی را بنام انقلاب ثور بملت افغانستان شاد باش وتبریک گفتند
خودم در آنروز در کنار وزارت مالیه ووزارت پلان وجاده منتهی بارگ ریاست جمهوری کابل شاهد تمام صحنه های کودتا بودم که از داخل ارگ دفاع مختصری صورت گرفت ولی بمباردمان ارگ ریاست جمهوری ، گارد محافظ ارگ ریاست جمهوری را متلاشی کرده وظابطان وخرد ظابطان نمک بحرام کمونیست بمحل اقامت داود خان شتافته و خودش وبرادرش را با تمام اعضای خانوادهای آنها ( از صغیر وکبیر ) قتل عام نمودند وبر بالای اجساد سوراخ سوراخ شدۀ داود خان وخانواده اش هورا هورا سرداده وبه رقص وپای کوبی پرداختند وفورا خبر کشته شدن دادوخان را از طریق رادیو وتلویزیون افغانستان اعلان نمودند
اگر چه تا فردای آنروز در فرقه های قرغه وریشخورکابل مقاومت مختصری صورت گرفت ولی قوای هوائی تحت امر دگروال قادر کار را یکطرفه کرد ودر نتیجه پیروزی کودتا در مرکز اعلان شد
ملت افغانستان با شناخت دقیقی که از رهبران کمونیست وا حزاب خلق وپرچم داشتند از همان روز اول اعلان پیروزی کودتای ثور برای مقابله با کمونیستها ودشمنان دین ووطن خویش آماده گی گرفتند
کودتای ثور با الهام از اندیشه وایدیو لوژی بلشویکی وبنام دیکتاتوری پرولتاریائی شوروی سابق که می بایست تمام عناصر ضد انقلابی وهواداران بورژوازی وارتجاع را نابود ساخت؛ تصفیه را از داخل ارتش افغانستان شروع کرده وسپس محصلین واستادان پوهنتون ومعلمین مکاتب وبعدا روحانیون ومشایخ و تمام سرمایه داران وزمین داران وملاکان ودر نهایت اشخاص صاحب رسوخ وبا شهرت اجتماعی را که مربوط به هر قوم وزبان ومنطقه وملیتی بودند دستگیر، زندانی وسپس قتل عام نمودند ودر سر تاسر افغانستان صدها وبلکه هزاران گور دسته جمعی ساختند
این عملکرد کمونیستها آتش فشان انقلاب اسلامی را سر تاسری ساخته و به فوران در آورد وهمان بود که اولین حرکت نظامی در مقابل کمونیستها در السوالی موسی قلعه هلمند صورت گرفته وتعدادی از کمونیستها وعناصر خلقی را کشتند وبعدا حکومت کمونیستی نیز تمام دکانداران وکسبه کاران وحتی دهاقین منطقه موسی قلعه را دستگیر وبعضی از آن مردم بیدفاع وبیگناه را در همانجا کشتند وتعدادی را هم بکابل به زندان ده مزنگ انتقال دادن که خودم با ایشان در قلعه جدید ده مزنگ زندانی بودم وهمه ایشان رابلا استثنا شهید ساختند .
دیری نپائید که قیام ملت با شهامت هرات در 24 حوت سال 1357 در مقابل کمونیستها صورت گرفت وبیش از بیست ووپنج هزار نفر از اهالی هرات بدست کمونیستهای قتل عام شدند ولی نتیجه این قیام این شد تا تمام السوالی ها وقرا وقصبات هرات از دست کمونیستها برای همیش آزاد شود وانقلاب مردم هرات سر آغاز قیام همگانی در سرتاسر افغانستان شد
وسپس قیامهای در کنر – نورستان – لوگر – کابل – ننگرهار – مزار – دره صوف صورت گرفت و طوفان انقلاب اسلامی تمام ولایات والسوالیها وحتی قراء وقصبات را در نوردید و وحکومت کمونیستی هر قدر با قساوت وبیرحمی کشتار مینمود بهمان اندازه خشم ونفرت وانتقام ملت از کمونیستها روز تاروز افزایش یافته ومردم افغانستان اعم از جوانان واطفال وحتی پیر مردان وحتی شیر زنانی سلاح بدست میگرفتند که حتی ازین شیر زنان که بصفت فرمانده وقوماندان جنگ بودند تعدادی تا حال زنده اند وافتخار ملت افغانستان اند
دوسال از قیام ملت افغانستان که با دست خالی وبا تفنگهای ابتدائی ویا تفنگ شکاری جهاد را آغاز کرده بودند گذشت وغرب وامریکا فقط نظاره گر بودند
جالب است که یکنفر از شخصیتهای مسلمان ورئیس هلال احمر یگی از کشور های خلیج به نزد امیر خود رفته بود ودرخواست کرده بود که اگر امیر اجازه دهند ما مجاهدین افغانستان را میتوانیم از لحاظ لوژستیکی کمک گنیم زیرا آنها در مقابل دشمنان اسلام وکمونیستها می جنگند وما امکانت وافری داریم .امیر کشور خلیجبی گفته بود که :
«این حرف را اگر دربیرون ازین خانه در جائی مطرح کردی ترا زندانی میکنم و خودت با آنکه آدم مسلمان وخوبی هستی لیکن خیلی احمقی ؟؟؟!!! تو نمیدانی در کشوری که پای روس داخل شد دیگر روس از آن کشور خارج نمیشود وپای روس حکم پای فیل را دارد وپای فیل را کسی بزور نمیتواند بحرکت وادارد ؟؟؟!!»
در همان یکنیم سالیکه از کودتا گذشت سفیر امریکا در کابل کشته شد ، اما امریکا عکس العمل جدی نشان نداد
چون در بناگوش امریکا ( اکثریت کشور های امریکای لاتین ) ودر قلب اروپا آلمان شرقی وپولند وتمام اروپای شرقی کاملا بتصرف اتحاد شوری بود
اما طوفان انقلاب ملت مسلمان از میان خون وآتش همچنان مواج وطوفنده بجلو میرفت وتقریبا اکثر مناطق افغانستان وخاصتا السولیها وقراء وقصبات از دست دولت کودتا خارج بود
وکمونیستها با بیرحمی تمام قراء وقصبات والسوالیهارا با بمباردمانهای پیهم وتوبخانه وموشکهای دور برد می گوبیدند وتمام قراء وقصبات را بویرانه تبدیل کرده بودند
کمونیستها وقتی خود را دربرابر انقلاب اسلامی وقیام همگانی ناکام یافتند قوای شوری را در ششم جدی سال 1358 بکشور فرا خواندند واردوی بلشویک با بیشتر از یک لک وپنجاه هزار نفر با وحشیانه ترین شیوه استالینی به قتل عام وبمباردمانهای ویرانگر دست زدند وحتی درین دوره روسها از موشکهای اسکاد که سلاح غیر متعارف در جنگهای داخلی است بر علیه مجاهدین در ننگر هار وکنر استفاده کردند
امین سر قوماندای اعلای انقلاب وشاگرد وفادار ،استاد خود ( تره کی ) را خفه کرد واداره کشور را بدست گرفت ونتوانست تا جلو آتش فشان انقلاب اسلامی را بگیرد
روسها امین را با دار ودسته اش کشتند وببرک را از تاشکند با تانک بافغانستان آوردند تا بتواند با مردم افغانستان کنار آید وببرک نیز مانند وسیله نا کار آمد قرار گرفت
وسپس روسها دوباره ببرک را به ماسگو بردند ومحمد چمکنی را آوردند محمد جمکنی نیز آدم نا کار آمد بدر شد
ناگفته نباید گذاشت که بعداز دوسال واندی که از عمر قیام وانقلاب ملت مسلمان گذشت امریکا و غرب و به تبع از ایشان ، کشور های اسلامی وخلیجی هم بحمایت ملت افغانستان شتافتند
وامریکا متوجه شد که بهترین فرصتی است تا انتقام وویتنام را از شوروی بگیرد
حمایت امریکا وغرب خاص برای ضربه زدن بکمونیزم بود وبس
وامریکائیها وغرب متوجه شدند که ملت افغانستان ملت سلحشور وبینظیر است واین ملت توان این را دارد تا برای شوری درسی بدهد که در تاریخ بیادگار بماند
وروسها هم متوجه شدند که تره کی وامین کشته شده وببرک آدم ناکار آمدیست ؛نا چار ببرک را به ماسکو برده وسر انجام بزرگترین ونیرومند ترین ومجرب ترین وآموزش دیده ترین تیوریسن حزب خلق ونفر خاص کی جی بی را که داکتر نجیب باشد بروی کار آوردند تا او بتواند کار ی از پیش بدر کند
هر چند روسها در تمام ادارات دولتی بعنوان مشاور کار میکردند وامور نظامی وامنیتی صد در صد بدست خود روسها بود ولی نه روسها ونه داکتر نجیب ونه هم اصلاحاتی که در داخل حزب خلق بوجود آورده بودند نتوانست کارگر واقع شود واز موج طوفان انقلاب اسلامی بکاهد
هر چند نجیب با طرح مصالحه ملی وسخنهای بسیار نرم وفریبنده تلاش کرد تا بتواند از بین ملت برای خود سمپات های را پیدا کند اما موفق نشد.
از جانب دیگر تهاجم قشون سرخ بافغانستان روسهارا در سطح بین المللی منزوی کرده ودر سطح سازمان ملل باستثنای چند کشور محدود اکثریت قریب باتفاق ممالک جهان بر علیه شوروی موضعگیری کردند وتهاجم شوروی بافغانستان را محکوم کرده اند واز طرف دیگر مصارف گزاف جنگ افغاستان وتمویل دولت دست نشانده کابل نیز کمر اقتصاد شوری را شکستاند ونارضائیتی تمام ایالات تحت فرماندهی شوری در آسیای میانه را نیز بهمراه آورد زیرا هزاران هزار نفر از سر بازانیکه از آسیای میانه ( کشور های تاجکستان – ازبکستان – قزاقستان وترکمنستان وگرجستان و…….)بافغانستان فرستاده می شد کشته شده بودند ومردم آسیای میانه از بابت کشته شدن فرزندان شان در افغانستان خشمگین بودند وحکومت مرکزی کمونیست را در ماسکورا نفرین میکردند .
وروسها دیگر هیچ چاره ئی نیافتند جز اینکه از افغانستان خارج شوند ونوکر بلا اختیار خویش ( نجیب ) را تنها گذارده وبرایش گفتند این توهستی که باید با مردم خود کنار بیائی وما رفتیم وتومیدانی ومردم افغانستان !
اما کمکهای نظامی لوژستیکی را برای تو خواهیم نمود
نجیب با تجربیات خاصی که از دوران ریاست خاد در دوران تره کی ودوران امین وتجارب ارزنده ایکه از عملکرد تره کی وامین وببرک وروسها اموخته بود با زبان مردم صحبت را شروع نمود
ودر قدم اول از ملت افغانستان معذرت خواهی کرد وبمردم افغانستان گفت :
« ما بشما خیانت کردیم ما بشما وعده نان ، لباس ومسکن داده بودیم ودر عوض برای تان مرمی ( گلوله ) وکفن وقبرستان را هدیه کردیم !!! حالا گردن کج ما وفرمان شما »
وازین قبیل سخنهای فراوانی بر زبان آورد ودر اخیر دوران حکومت خویش بر خلاف رهبر خلاق خزب وبر خلاف امین وببرک وسایر رفقای کمونیست خویش که اسلام وقرآن ومسلمانان را مسخره میکردند آیات قرآن میخواند واحادیث نقل قول میکرد واز مصالحه ملی صحبتهای فراوانی بعمل می آورد
اما دیگر دیر شده ورژیم کمونیستی مانند بالاپوش وواسکت مندرسی شده بود که دیگر با تعمیرات نمیتوانست دوباره برای پوشیدن آمده شود
جهاد ملت افغانستان فراگیر وبسطح ملی ارتقاء یافته بود ودیگر صف رژیم کمونیستی از ملت کاملا جدا شده بود رژیم در حال فروپاشی بود
دنیا شاهد سقوط حکومت دست نشانده کابل بود
درین وقت بود که امریکا وغرب وسازمان ملل متوجه شدند که حکومت کابل و حتی شوروی در حال انقراض قرار گرفته است با مشورۀ شورویها نقشه راه سازملل ملل را مطرح ساختند تا مجاهدین با کمونیستها حکومت ائتلافی بسازند واین طرح بنام طرح « بنان سوان » معروف شد
اما مجاهدین با قا طعیت این طرح را رد ساختند زیرا درین طرح اهداف وبرنامه های انقلاب اسلامی وهویت جهادی وارزشهای اسلامی این قیام ملت افغانستان زیر پا گذاشته می شد . طرح «بنان سوان » ناکام شد وامریکا وغرب جدا ازین عکس العمل مجاهدین ناراض شدند وحتی سازمان ملل اعلان داشت که قطار افغانستان در حال حرکت است وهر کس با این قطار ( طرح بنان سوان ) همسفر نشود از کاروان خواهد ماند
اما جواب مجاهدین باز هم منفی بود
تا اینکه در 29 حمل سال 1371 هرات وحوزه غرب کاملا ازاد وتعدادی از ولایات صفحات شمال نیز کاملا آزاد شد بالآخره در هشتم ثور سال 1371 حکومت کمونیستی نجیب ساقط وقدرت حکومت بدست مجاهدین افتاد
غرب و در راس امریکا وقتی پیروز ی مجاهدین را بچشم سر دیده وطرح بنان سوان را ناکام یافتند ؛ حکومت مجاهدین را بایکات کردند
ملت افغانستان در برابر کمونیزم جهان خوار دوملیون شهید داد ویکنیم ملیون معلول وبیش از هفت ملیون نیز به رنج آواره کی ودوری از وطن مبتلا شدند و کشور افغانستان با تمام زیر بناهای اقتصادی – تعلیمی -فرهنگی وحتی نظامی و..ازبین رفت وافغانستان بویرانه ای تبدیل شد
ولی امریکا وغرب بزرگترین استفاده سیاسی را ازسقوط اتحاد شوروی کمائی کردند ودیگر حریف سیاسی ونظامی برای امریکا وغرب باقی نماند -کشور شوراها متلاشی وتجزیه شد – پیمان نظامی وارسا ازبین رفت – وامریکا وغرب یکه تاز میدان نظامی وسیاسی جهان شدند ، ولی در برابر ویرانی افغانستان وامنیت واستقرار وثبات سیاسی واز همه عمده تر باز سازی افغانستان خود را کنار کشیدند وحکومت مجاهدین را با چالشهای خطرناکی مواجه ساختند .
با پیروزی مجاهدین در کابل توطئه های خطرناکی برعلیه حکومت مجاهدین وملت پیروزمند افغان روی دست گرفته شد
واستعمار از کشور های همسایه بعوان بزرگترین ابزار جنگ وناامنی در داخل کشور استفاده کردند ، در برابر حکومت مجاهدین در ننگرهار حکومت علیحده ودر مزار وشبرغان وسر پل حکومت علیحده ودر مرکز کابل در کوته سنگی – دشت برچی وکارته چهار وخوشحال خان حکومت علیحده ودر چهار آسیا ولوگر حکومت علیحده ساخته شده وفتنه های جنگ ونا امنی را در شهرکابل ( مرگز افغانستان) دامن زدند .
ومتاسفانه کشور های همسایه غربی وجنوبی وشمالی مستقیما در تجهیز نظامی واخلال امنیت وخاصتا ویرانی کابل نقش بازی کردند
وحکومت مجاهدین هم که تجارب کافی مملکت داری نداشته وکاملا در مضیقه های اقتصادی وتنگناهای مادی قرارداشت در برابر چالشهای بزرگ نا امنی – مشکلات اقتصادی و وعدم پختکی وتجارب کافی کمر آن خمیده شد
هر چند حکومت موقت مجاهدین با فیصله رهبران جهاد صورت گرفت مگر متاسفانه بعضیها بمخالفت شروع کردند وبد تر از همه قوماندانهائیکه از بیرون مرزها پول وسلاح در یافت میکردند بزرگترین ظلم وجنایت را برملت خود وبر شهر یان کابل روا داشته وحتی از انتقال مواد غذائی وسوخت بکابل جلوکیری میکردند تا حکومت مجاهدین فلج شود
در ولایات اگر چه آثار فتنه های جنگ های کابل بمشاهده نرسید ولی افراد دزد ورهزن وتفنگی که از جهاد واسلام خبری نداشتند برمردم ظلم واجحاف روا میداشتند
اما باز هم حکومت مجاهدین با همه دشواریها سر پای خود ایستاده بود تا اینکه بزرگترین فتنه ای عظیم را در برابر مجاهدین از بیرون از مرزها تدارک دیدند وهیولای خطر ناکی را بنام طالب برضد مجاهدین واحزاب جهادی ورهبران جهادی آرایش دادند
هر چند حکومت مجاهدین در بدایت امر جریان طالبان را کمک نموده وسپورت میکرد چون طالبان اولا جنگ خود را با رقیب حکومت کابل ( حزب اسلامی) شروع کرده بودند وسپس در تحت نام جهاد در برابر فساد ونا امنی قیام خود را توجیه میکردند دولت مجاهدین هم آنهارا با پول ومواد لوژستیکی تجهیز ساخت غافل از آنکه این پروژۀ خطرناک برای حذف همه نیروهای جهادی وجمع آوری سلاح افغانستان وتخریب وانهدام تمام تسلیحات بجا مانده از قوای شوروی بود وعلاوتا با اعمال خشونت وسخیت گیرانه وتعصبات کور چهره اسلام را در سطح جهان بدنام ساخته ودروزاه مکاتب دختران را بسته وبر زنها بزرگترین اهانت را روا داشتتند
و تمام فعالیتهای نظامی شان فقط وفقط کشتن وترور قوماندانهای جهادی وموسفیدان وعلما وشخصیها متنفذ قومی بود وحتی یکنفر کمونیست – یکنفر از جواسیس غرب وشرق ویکنفر از سکولاریستها ویکنفر از آدم کشان حرفوی ویا جنایتکاران را اینها ترور نکردند
سلاحهای پیشرفته وموشکهای دور برد وخاصتا موشکهای استنگر را جمع آوری وبا پاکستان انتقال دادند
حکومت مجاهدین هر چند با ظهور طالبان فلج گردیدو به جز از سه چهار ولایات از صفحات شمال کدام جای دیگر ی در افغانستان باقی نماند
این امر سبب شد تا امریکا وغرب با قوای بزرگ ناتو وچهل کشور جهان به بهانه جنگ با طالب والقاعده بافغانستان حمله نموده وطالبها را از افغانستان دوباره به پاکستان بیرون راندند
و در بن آلمان تحت عنوان«کنفراس بن » حکومتی بنام حکومت انتقالی افغانستان درست کرده واستاد ربانی که در زمان هنوز بعنوان رئیس جمهور در صفحات شمال بود مجبور ساختند تا حکومت مجاهدین را بحکومت ساخته شده در بن تحویل دهد
بعد از تاسیس حکومت انتقالی برهبری حامد کرزی جنگ تبلیغیاتی از طریق رسانه های داخلی وخارجی که با سرمایه گزاری خارجیها صورت میکیرد برعلیه جهاد و ومجاهدین با شدت هر چه بیشتر آغاز وطالبها هم فقط سران جهاد وسران حکومت جهادی را در عملیات تروریستی وانتحاری یگی پی دیگری از پا در اوردند واین امر در طول پانزده سال است که ادامه دارد اما مجاهدین هنوز در همه صحنه های اجتماعی وحکومت حضور فعال دارند
در ختم این مبحث مطلبیکه می بایست یاد آوری کنم اینکه خیلی از کمونیستهای از تیپ مائوئیستی استالینی مانند شعله ئیها ( وسازمانهای منشعبه آن مانند سازا – سزا -رهائی -راوا ) وهمچنین کمونیستهای از تیپ برژنف ( خلقیها وپرچمیها ) وغرب زده ها وشرق زده ها وخاصتا سکولاریستهای دین ستیز وقتی از کودتای هفتم ثور یاد آوری میکنند ، روز هشتم ثور روز پیروزی مجاهدین را نیز بهمان سان تقبیح میکنند ، ویا اینکه بدتر از آن تمام جنایات شوری ونوکران شوری را بگردن مجاهدین می اندازند
این نهایت بیخردی وناجوانمردی این کتله منحرف را نشان میدهد
در تمام جهان سربازان وجلودارن حرکتهای انقلابی که برای کسب آزادی ومبارزه برعلیه استعمار واشغالگران می جنگند جایگاه خاص ورفیعی دارند
ودر بلاد شان از آنها مجسمه ها میسازند وقبرهای بنام سپاهی گمنام ساخته هر سال بر بالای قبرهای شان اکلیل گل میگزارند
خیلی جالب است که وطن فروشان افغان ومردمی که از هویت اصلی خویش بیگانه شده اند ویا دیگر احساس دینی و غرور ملی واحساس ناسیونالیستی ویا عِرق ملی وقومی ودینی ندارند برعلیه پیش کسوتان ملت خویش دست به تخریب زده وزبان به بد گوئی میگشایند
در کشور های استعمار گر حتی بر سربازان خود که در جنگ نامقدس کشته شده اند هم افتخار میکنند واز انها به نیکی یاد میکنند
اما مردم بی شخصیت – بی ایمان – وطن فروش ونامرد در کشور افغانستان برعلیه آزادی خواهان وفرماندهان بزرگ جهاد که در برابر قشون سر خ شوری سینه سپر کرده واین کشور را از زیر یوغ اشغال شوری نجات داده اند بی حر متی می کنند
در ختم کلام می بایست تا روز هشتم ثور روز پیروزی ملت مسلمامان افغانستانرا بملت افغانستان وتمام جهاد گران وورثه شهدا ومعلولین تبریک گفته وبرای شان اطمینان دهم که :
کمونیستها استالینی وبرژنفی وسکولاریستهای دین ستیز وبدکاره های سیاسی وغرب زده ها وشرق زده ها باید بدانند که : تاریخ افغانستان وتاریخ جهان این روز هشتم ثور را بنام نامی ملت افغانستان بعنوان روز پیروزی وروز افتخار ملت مجاهد افغان مسجل کرده است
وهیچ نیرو وقوتی نیست تا افتخار پیروزی ملت افغانستان را از آن بستاند
زنده باد ملت مجاهد و با شهامت افغانستان
زنده باد آزادی خواهان جهان
مرگ ونفرین بر قاتلین ملت افغان
مرگ ونفرین بر قاتلین مردم بیگناه در سراسر جهان
والسلام وعلیکم ورحمة الله وبرکاته
عزیزی
هشتم ثور سال 8هشتم ثور سال 1395
27-04-2016