آرشیف

2017-8-14

سرمولف عبدالغیاث غوری

نقش خانواده در تعلیم و تربیت

نقش خانواده در تعلیم و تربیت

مکتب، مهم‌ترین و مؤثرترین نهاد پرورش و رشد شخصیت نوجوانان و جوانان است. به منظور تحقق اهداف عالی تعلیمی وتربیتی لازمست تا هماهنگی  بادیگر نهاد های اجتماعی ازجمله خانواده به وجود آید.
خانواده، نخستین نهاد اجتماعی است که فرد در آن پا به عرصه زنده گی می‌گذارد و اولین پایه‌های تربیت و تعلیم در آن گذاشته می‌شود. وجود محبت و عاطفه در خانواده رمز سعادت و خوشبختی انسان است و کلید بسیاری از مشکلات و راه جلب احترام و رعایت حقوق دیگران است. عاطفه، عشق و محبت به فرزندان، می‌تواند ارادۀ متزلزل و روح آشفته آنان را درمان کند و آنان را به زنده گی سعادتمند و موفق امیدوار سازد. لذا برای تربیت و پرورش درست وسالم فرزندان، باید محیطی ایجاد کرد که در آن نفاق و اختلافی نباشد. محبت و صداقت، ایمان و عشق به خوبی‌ها، صمیمیت، وحدت و اتحاد می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.
بسیاری از مربیان عرصۀ تعلیم و تربیه، روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و… منشاء بسیاری از مشکلات رفتاری اجتماعی شاگردان را ناشی از رفتارهای موجود در خانه می‌دانند.
روابط نادرست عاطفی پدر و مادر، ناسازگاری بین اعضای خانواده، افراط و تفریط در حمایت و مراقبت، عدم توجه و نظارت بر دوستان و معاشران فرزندان و… از مسایل مهمی اند که نقش اساسی در شکست تعلیمی آنان دارد.
 عدم موفقیت در پیشبرد تعلیم و پیامدهای ناگوار اجتماعی حاصل از آن، امکان دارد تا نوجوان وجوان گرایش به اعمال ناپسند اجتماعی مانند بداخلاقی، راهزنی، مردم آزاری و ارتکاب جرم و جنایت از قبیل: سرقت، قتل، اعتیاد به دخانیات ، موادمخدر و شراب و هم چنان عضویت در باندهای مافیایی، تروریستی ، قاچاق انسان، سلاح ، موادمخدر و… نماید. ازین رو، توجه به نهاد خانواده امری  بسیار مهم و سرنوشت‌ساز در جهت تضمین سلامت فرد و جامعه است.
نتایج تحقیقات، تجارب و مطالعات انجام شدۀ پژوهشگران در این عرصه نشان می‌دهد که پیشرفت تعلیمی ، شکست تعلیمی ، نتیجه عوامل متعددی است که برخی از آنها عبارتند از: محیط خانه و خانواده، رسانه‌های ارتباط جمعی(نوشتاری،دیدنی وشنیدنی)، گروه همسالان ودوستان محیط خانواده ومکتب، توانایی ها و معلومات گذشته، انتظارات معلم ومکتب، و… که هرکدام از عوامل ذکر شده هم می‌تواند تضمین‌کننده سلامت و موجبات رشد و ترقی فرد باشد و هم زمینه را در جهت گرایش به ارتکاب جرم و جنایت فراهم کند.
در واقع خانواده منبع اصلی انتقال مهارت‌های اساسی، رفتارها، عادت‌ها و میراث فرهنگی به فرزندان است. در حقیقت آینده و تقدیر کودکان بستگی به شرایط و طرز عمل خانواده‌ها دارد. فقیر و غنی، تحصیل‌کرده و بیسواد، مذهبی و غیرمذهبی بودن خانواده و خیلی از مسایل دیگر در شخصیت کودکان تأثیر می‌گذارد. مثلاًکودکی که در خانه‌یی زنده گی می‌کند که اعضای خانه، اهل علم و ادب هستند و در آنجا علاقه و رغبت به بحث و گفتگو درباره اندیشه‌های نو، اختراعات و اکتشافات جدید وجود دارد، بیشتر از کودکی که در خانه درباره کتاب‌ها و موضوع‌ها و اکتشافات جدید صحبت نمی‌شود، آماده شرکت در بحث‌ها، درک مسایل جدید و احیاناً هماهنگی و سازگاری با آن‌ها خواهد بود. در هر حال کودکانی که والدین آنها از تحصیلات خوبی برخوردارند، احتمالاً بیشتر از سایر کودکان علاقه‌مند خواهند بود که در تحصیلات خود توفیق داشته باشند. ویا فرزند یک استاد پوهنتون با فرزند یک کارگر ممکن است از لحاظ هوش با هم اختلاف داشته باشند ولی اختلاف هوش آنها مربوط به محیطی است که والدین در خانه به وجود می‌آورند. سطح تربیت آنها، فرصت‌های تربیتی ایجاد شده و تجربیاتی که آنها در محیط خانه کسب می‌کنند در رشد و پرورش هوش آنها تأثیر دارد.
بطور کلی اکثر محققان و پژوهشگران تعلیم و تربیت، روان‌شناسان و جامعه شناسان در مطالعات و تحقیقات خود به این نتیجه رسیده‌اند که خانواده به عنوان عامل مؤثر در پیشرفت تعلیمی فرزندان، نقش ویژه‌یی در گرایش و یا عدم گرایش به ارتکاب اعمال منفی اجتماعی نوجوانان و جوانان دارد.
با در نظر داشت ارزشهای اسلامی وملی و به منظورتعلیم وتربیت سالم اطفال، نوجوانان وجوانان در این مقطع زمانی پیشنهاد می گردد:
۱ـ ارتباط بین خانه ومکتب به عنوان راهکار اصلی در جلوگیری از گرایش شاگردان به اعمال نادرست اجتماعی است . لذا دست‌اندرکاران نظام آموزشی این ارتباط را به هر شکل ممکن ایجاد کنند.
۲ـ گزارش دایمی از وضعیت تعلیمی ، عاطفی و…شاگردان از طرف هیات اداری وتدریسی مکتب به اولیای شاگردان داده شود.
۳ـ به شاگردان توصیه می‌شود در انتخاب دوست نهایت دقت را داشته باشند.
۴ـ از والدین محترم انتظاربرده می شود که مواظب رفتار و کردار فرزندان خود طور دایم باشند،تا فرزندان شان از هرگونه آسیب‌مصئون بمانند.
۵ـ از معلمان محترم تقاضا می گردد که رفتار شاگردان را بیشتر زیرنظر داشته باشند و به محض بروز علایم کجروی، از شیوه‌های درست و مؤثر تربیتی در جهت اصلاح رفتار آنان تلاش کنند.
۶ـ از رسانه‌های جمعی توقع می رود تا در غنی‌سازی برنامه‌های سالم تعلیمی وتربیتی تلاش کنند واز پخش ونشربرنامه های انحرافی جلوگیری کنند.

سرمولف عبدالغیاث غوری