آرشیف

2017-1-25

مسعود حداد

نعمت الهی

بیتاب وبیقرارست، امشب دلِ حزینم
شاید دلیل وحجت ، دوریی نازنینم

محتاج یک تبسم، درساحلِ محبت
باشد که تا بخواند، سوز دل ازجبینم

گه ناز مینماید ، گه نور می فشاند
از نعمت الهی ،گشته نصیب همینم

هرگز بمن ندارد، آن بی خبر توجه
هردم ز آسمانش، افتاده بر، زمینم

صیادی پیشه ام شد، در جنگل رقابت
بهر شکارعشقم ، پیوسته در کمینم

روزی رسد که حداد، در موسم بهاران
از جعد عنبرینش ، گل عنچه ها بچینم

مسعود حداد