آرشیف

2016-12-13

mazizi

مـُژدۀ طلوع آفتاب در جزیرة العرب مـحمـــــد (ص) مـى آیــد

محمد (ص)  می آید…..
در دوازدهم ربیع الاول می آید
اوست که از ذریۀ ابراهیم خلیل ( بزرگترین بت شکن تاریخ) واز اولاد اسمعیل ذبیح واز سلسلۀ سایر سفیران الهی در زمین میباشد ، بجهان قدم میگذارد
 کسی می آید که  آخرین مبشر توحید وآزادی برای همه انس وجن بوده وپیام آور عدالت ومعلم بزرگ اخلاق در روی زمین میباشد
 او  حامل بار بزرگ رسالت الهی   وپیام رسان خدا در زمین است
  کسی می  آید که  همگام با تولدش زمین می لرزد ؛ اصنام  سرنگون میشوند وکاخ کسرا وقیصرمی شکنند وآتشکدۀ اذر خاموش میشود  
او بعنوان  بشارت دهندۀ می آید تا در شبهای دیجوری وظلمانی  نوید صبح روشن ونورانی را بمردم هدیه کند تا مردم بیش ازین در تاریکی شرک وخرافه وستم باقی نمانند
   معماربزرگ وتوانا  می آید تا خانۀ کعبه چون  پدر بزرگ  خویش  ابراهیم (ع) ، خانۀ توحید ، سمبل وحدت ورمز آزادگی وعدالت قراردهد .
 منادی ِ می آید تا  تا به بشریت ندا دهد که بعد ازین سجده وکرنش در برابر الله  است ونه غیر آن   
نه در پیش طاغوت ، نه کاهن ونه امپراطور
  ونه زر، نه تزویر ونه هم زور  
 این همان سفیری الهیست که بشارت اورا دیگر سفیران الهی قبلا داده بودند ونام زیبای  آن در دیوانهای بزرگ الهی مانند تورات  انجیل وزبور ثبت شده بود
بلی این همان  محمد(ص) است و همان احمد است وهم همان محمود
این همان محمد (ص) است که  تبر ابراهیم بر شانه وعصای موسی دردست ، قلب مسیح در سینه ،
 زیبائی یوسف در رخسار ،
 حکمت لقمان در زبان ،
وعزم نوح در اراده ،
 صبر ایوب در امتحان

امید یعقوب در خاطر
وحکومت دادو سلیمان در سر
بلی محمد (ص) می آید
با کتاب ، باحکمت
؛ با نور با هدایت

 با انذار وبشارت
با وعده ووعید
با ذکر وبیان
 
با فرقان وبا قرآن می آید
محمد (ص) می آید تا شمشیر جاهلیت را از دست بدمستان وعربده کشان وجاهلان ومتعصبان وکینه توزان بستاند ،  ودر عوض کتاب وحکمت  وصلاح را بایشان هدیه کند
محمد (ص) می آید تا از دیو فرشته
 واز وحشی متمدن
 واز دشمن دوست
واز بیگانه آشنا
واز طاغی مطیع
واز غلام آزاده
 و از بندگان زور وزر وتزویر فقط بندۀ الله بسازد

محمد (ص) می آید تا مردم فقط الله را سجده کنند ولا غیر
بلی محمد (ص) درین شب
از بطن تاریخ
واز دامن  پاک آمنه به زمین می آید
محمد (ص) در دوازدهم ربیع الاول قدم بزمین میگذارد وبا تولد آن جهان دوباره  متولد میشود
محمد(ص)  با چهرۀ  به درخشش مِهر و زیبائی ماه وخندانی صبح  وبا  قلب  پاک ومصفا  وبا نگاهی پر از شرم وعفاف  وبا زبانی فصیح , حقگوی ، خدا خوان وخداجوی وبا بیانی گرم وگوارا ودلپذیر محیط وماحول را خود را خوشحال وشادمان  می گرداند   
واین محمد (ص)  است که  با رفتار متواضعانه ودوری از نخوت وغرور اما با ، پای پویا تر از باد  ونستوه تر از کوه وارادۀ محکم تر از فولاد می آید
 او می آید تا بر رخساره های یتیمان وغریبان مهر پدری نثار کند واز همه دردمندان تاریخ  دلجوئی وپرستاری نماید
او می آید تا مانند باران رحمت برهمگان سخاوتمندانه  ببارد
محمد (ص) تا بعنوان سمبول مکارم اخلاق  یک بار دیگر بر کالبد خشگیدۀ انسان  بی عاطفه وبی مهر وبی محبت ، روح عالی انسانی  واخلاق وادب  ومهر ومحبت بدمد
محمد (ص) می آید تا زنجیزرهای اسارت وبردگی را از دست وپا وفکر وقلب انسانها  پاره کند وبرای در بند گشید ه شده گان نوید آزادی ورهائی بدهد 
بلی محمد (ص) می آید تا  پنجره های شب وشک و وشیطان را  بسته نموده ودر عوض دروازه های روز،  ایمان ورحمان را بروی همگان بگشاید
درود وصلواة خداوند وملائیکه وهمه جن وانس برمحمد مصطفی (ص) این بر گزیده ومنتخب خاص  الهی باد
وصلی الله تعالی علی محمد وعلی آله واصحابه واهل بیته واتباعه اجمعین
والسلام وعلیکم ورحمة الله وبرکاته
 
 
پایان
—————
محمد عزیز( عزیزی )
  2014-01-16