آرشیف

2019-11-22

علم عبدالقدیر

معجزه چیست ومنکر آن کیست؟

معجزه: معجزه ظهور امر خارق العاده من حیث نماد ونشانه حقانیت دعوای پیامبری که بقدرت الهی ارتباط میگیرد در حین وقوع ما فوق قدرت وطاقت بشر به نظر میرسد. یعنی معجزه کاری فوق طاقت بشر بوده  به عون وعنایت الهی برای اثبات حقا نیت  مدعی نبوت که گاهی با تحدی ومعارضه نیز همراست به وقوع می پیوندد . نام معجزه در قرآن بنام (آیه وبینه) یاد شده است .آیه یعنی  نشانه قدرت الهی ویا دلیل آشکار بر حقا نیت مدعی نبوت ورسالت است وما میگوئیم معجزع یک امر خارق العادۀ ما فوق قدرت بشر ا که مبیین رابطه انسان مدعی رسالت با خداست. پیامبران بخاطر اثبات رسالت خود که از طرف خدا یا حقیقت ما وراء طبیعت فرستاده شده اند باید کار های انجام بدهند که طبیعی نباشد  بلکه غیر طبیعی وخارج از طبیعت یعنی رابطه ای  با ما وراء طبیعیت داشته باشد..معجزه اصلا  جواب خواست وتقاضای  مردم  از پیامبر است که پیامبران بخدا رجوع میکنند و با آوردنش حقا نیت خودرا به نمایش میگذارند وثابت میسازند که از طرف خدا گما شته شده اند وکدام قدرتمند دیگری آنرا توظیف نکرده است.
معجزه دارائی چهار رکن اساسی است ، ادعای یک پیامبر است ، پاسخ ویا مشیت واراده خداست،خا رق العاده است .وغیر طبیعی است زنده ساختن مرده ها، شفا بخشیدن مریض های صعب العلاج،سخن گفتن در گهواره تبدیل شدن اعصا به مار وقسما غیب گو ئی یا پیشبینی حوادث وتحولات بر حسب وحی الهی نمونه های از معجزات پیامبران است.
.
شگفتیها:

فرق معجزه با جادو وشعبده:معجزه بر خلاف سحر وجادو به آموزش وتر بیت نیاز ندارد.معجزه به اساس دعا ودر خواست پیامبر عصر از خداوند ج فی البداهه ظاهر میشود اما شعبده وجادو به کسب علم نیاز دارد..جادو را می آموزند وشعبده را تمرین میکنند اما معجزه بر حسب خواست دوستان خدا همان لحظه دعا بوقوع می پیوندد.جادو وشعبده را اکثر انسانها میتوانند نمایش دهند اما معجزه خاص انبیا ورسل است.
معجزۀ حضرت محمد ص
معجزه پیامبر ص علم ودانش بود:معجزه پیامبر ما همین کتاب اوست کتاب که انسانهارا به تحدی وچالش ممیکشاند آنجا که خداوند ج میفر ماید( قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا ﴿۸۸ ترجمه:بگو اگر انس و جن گرد آيند تا نظير اين قرآن را بياورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتيبان برخى [ديگر] باشند (۸۸)
قرآن مجید از این طریق اعجاز و حقانیت خود را اثبات مى‏نماید : شخصى که امى که خواندن ونوشتن را نمی داند ،در محیطى که از اخلاق و معارف و تمدن بشرى، در آن خبرى نبود رشد کرده، کسیکه نمى‏تواند از پیش خود معارف و اخلاق و قوانین دینى، اعم از عبادات و معاملات رفتار ها وهنجار های اجتماعى و تعاملات سیاسی واقتصادی … و خلاصه هر آنچه که بشریت بدان نیاز دارد به بشریت عرضه کند، به نحوى که صاحبان اندیشه و علوم را به اعجاب وا داشته و ازدرک وفهم معانی آن عاجز مانده‏اند. قرآن نه تنها مفاهم کلی  مسائل را بیان نموده، بلکه از ذکر جزئى‏ترین مسائل مربوط به رشد وتکامل انسانیت فروگذار نکرده، شگفت انگیز تر از همه اینکه تمام معارفش بر اساس فطرت و اصل توحید بنا شده است.
قرآنکریم از رهگذر لفظ ومعنی معجزه است  سخن دلپذیر ومفهوم حیات بخش  تا حال کسى نتوانست که در برابر تحدى قرآن در زمینه‏هاى مختلف، قد علم کند و لااقل سوره‏اى مانند سوره کوثر بیاورد.
شایان یاد آوری است که قرآن در کلماتش به طور مطلق انسانهارا به مبارزه خواسته و این تحدى براى فرد فرد بشر در تمامى اعصار مى‏باشد و اگر کسى توان درک وجوه اعجاز قرآن را ندارد، براى این که اعجاز قرآن بر وى اثبات گردد، باید به صاحبان فهم قوى مراجعه کند، همان ها که عمرى در فهم معارف قرآن تلاش کرده‏اند و خود بر این باورند که قرآن اقیانوسى از معارف است که آنها قطره‏اى از آن را چشیده‏اند.  تحول معنوی و تغییر روحی تازه مسلامانهای کشور های اروپا ئی وآمریکا ئی  با خواندن این معجزه الهی رخ داده و در متن این کتاب آسمانی شگفتی های بزرگ را یافته و درک کرده اند وبعد مانند حضرت عمر فاروق رص  متحول شده اند. لفظ ومعنی قرآن کارش را کرده . چونکه در جان رفت جان دیگر شود .جان چو دیگر شد جهان دیگر شود.
 
معجزه خاصه عصر پیامبران است: وقتیکه میگو ئیم معجزه خاصه عصر پیامبران است وحضرت محمد ص آخرین پیامبر الهیست دیگر این ایراد منتفی است که چرا حالا معجزه نیست؟ بلی حالا پیامبری نیست  پس معجزه هم نیست وحضرت محمد ص قرآنکریم را من حیث آخرین ،کاملترین ترین وجاودان ترین معجزه بر جای گذاشت. یعنی خودش آخرین پیامبر است و معجزه او هم یک معجزه جاودانه است که همه نسل ها تا روز قیامت بتوانند بخوانند و بفهمند و حقانیت دعوت پیامبر را در این قدرت کلامی خدا باور کنند
چرا برخی از قبول حقیقت معجزه عاجز اند؟:  منکرین معجزه  اگر معاند نباشند حتما کمی جمود فکری دارند .معجزه از نظر برخی قابل باور نیست معجزه‌ی الهی کاری است که به اراده‌ خدا، توسط نبی و رسولش طور خارق العاده وغیر طبیعی صورت میگیرد تا دلیل دیگری بر صدق دعوایش باشد که  انجام آن برای دیگران غیر ممکن است. به همین دلیل پذیرش آن برای کسا نیکه از ایمان بخدا وقدرت های لایزال وبی مثال آن محروم اند سخت است اما اشکال ندارد من یک نمونه ایراد را حضور شما عرض میکنم.
ابا بیل یا پرستو به پشتو تو تکی!
معجزه یعنی اتفاق غیر طبیعی ونا باور کردنی ویا هم طبیعی ولی نا باور کردنی برای مردم زمانش؟( انکار از معجزات یک ا مرعادیاست باید از منکرش نا راحت نشویم. چون در منطق یک قاعده است که معلوم یک چیز است اما علم افراد به آن متفاوت یا متعدد است..
هفته گذشته یک سفر داشتم در یک کشور عربی یک دوستم که پشتو صحبت میکرد پرسید خفه نمیشوی یک سوال کنم؟ گفتم نه چیزی خیلی کم دارم خفه شدن است بفرما! از من پرسید همی ملا ها وقضه های قرآن وداستان توتگی( پرستو ها ) در سورۀ فیل وده ها قصه مفت دیگر تو باور داری یعنی چه؟
گفتم اینجا دو باور است اگر باور اول را داشتی در مورد باور دوم را تحقیق نمیکنی .متاسفانه شما قبل از باور اول بالای دوم افتاده اید به همین دلیل باور کردن هر داستان نسبتا غیر طبیعی برای شما مشکل است.من هم اگر جای شما باشم هیچ قصه اعجاز گونۀ قرآن وپیامبران را باور نمیکنم.ولی من اول بخدا ونیرو خارج از جهان طبیعت باور دارم .باور کردن این مسائل که معجزه میگویند برایم خیلی آسان است، ولی نحوه درک وبرداشت شخصی ام از تعبیر ونحوۀ ظهور واتفاق معجزات با درک وتعبیر بسیاری ملا ها وروحا نیون متفاوت است که نزد خودم هست ایشان را درد سر نمیدهم.
کسا نیکه بخدا باور ندارند معجزات چون داستان پرستوها وشق القمر وشق شدن رود نیل واعصای حضرت موسی ودم عیسی برای شان خیلی مضحک ومسخره است. این انکار وقبول ریشه در باور اولی دارد .اگر بوجود خدا باور داشته باشی باور کردن معجزات آنزمان خیلی آسان است.اگر بخدا باور نداشته باشی باید بخاطر عقیده خدا باوران با خود هم بخندی!
 من مسلمان و خدا باورم. معجزات را خیلی ساده وطبیعی می پذیرم . دو صد سال قبل فنون امروز مانند رخداد های فیسبک وووتسپ اعجاز داشت اما  حالا یک امر طبیعی وعادی است. معجزات هیچدام مغایر عقل ومنطق نیست اگر علمی تحقیق شوند یک مسئله عادی وطبیعی منتها خارج از درک مردم زمانش بوده..
من به این باورم که لشکر اصحاب فیل بقدرت خداوند شکست خورد و نا بود شدند.خدا بخاطر فهم مردم آنزمان فر مود.نیروی آسمانی شبیه پرستو ها با پرتاب سنگریزه ها پیکر فیل ها وصاحبان شانرا سوراخ وپارچه پارچه کردند.درست شبیه جت های امروزی وپرتاب راکت بر تانک ها در زمین تجسم ویا شبیه همان داستان.پس می بینیم خیلی یک مسئله عادی وطبیعی بوده که به عقل مردمان آنزمان جور در نمی آمد .که میگفتند صد خروار آهن به آسمان میرود راکت میزند همه زمینیان را سوراخ سوراخ میکند..حالا متناسب به ذهن وبر داشت همان مردم همان پرستوها خودشان پر داشته به آسمان بوده کارش را کرده تمام..