آرشیف

2015-3-21

استاد شاه محمود محمود

مدارس و مـــراکــــز تعلیمی در دوره غوریان

بسمه وتعالی
 
مقدمه :
دوره غوریان از حیث مدارس و اهمیت آنها مهمترین دوره تمدن افغانی و اسلامی بود. وسیله آموزش وتعلیم عبارت  از: وعظ و خطابه که در مساجد انجام میگرفت و برای توده مردم بود  . مکاتب که برای آموختن قران و خواندن و نوشتن و مقدمات حساب و زبان عربی بود. حلقه های درس که در مساجد و مشاهد و زوایا تشکیل میشد که در آن جاها زبان عربی و احادیث و اخبار و فقه واصول دین و تفسیرقران را می آموختند . (1)بعدا" در شهر های عمده چون غور. غزنه. بلخ. بخارا و هرات مدارسی بر پا ساختند .
فرهنگ پروری و علم دوستی که سننی از گذشتگان افغانستان و خراسان بود از خصایل بارز غوریان شمرده میشد. ایشان ادبا. شعرا و دانشمندان را در دربار خود جلب و با بخشش صلات گرانبها ایشانرا به گفتن شعر وتالیف کتب ترغیب و تشویق مینمودند .
مدت سلطنت مستقل غوریان نسبت به سلاله های بزرگ خراسان زمین کوتاه بود و آفتاب اقبال شان در اثر حودث متعدد زودتر افول کرد لیکن در همین مدت اندک داعیه فرهنگ گستری خود را به جا کردند . مراکز بزرگ آموزش و تدریس را در شهرهای هرات. غزنه. بامیان. غور و هند تقویه نمودند. با وجود مشغولیت های نظامی و گرفتاری های جهانکشای و سوقیات متداوم در شرق و غرب در راه اشاعه دانش و علم و پروردن و حمایت دانشمندان و عالمان و ایجاد کتابخانه ها و کانون های دیگر علمی و فرهنگی توجه زیادی مبذول کردند . (2)
مراکز آموزشی ومدارس دوره غوریان نسبت به بعضی سلاله های قبلی و وضع مالی آنان نیزبهتر بود . رواج زبان عربی در این دوره بیشتر شد و در پهلوی آن زبان دری و پشتو نیز رونق خویش را حفظ کرده بود. بصورت عموم این مدارس و مراکز بواسطه و حمایت شاهان غوری بنا گردیده و در پهلوی آن مدارس ایکه توسط عده ئی از مردم دیندار برای ادخال حسنات و کسب ثواب اخروی و خدمت به دین و نشر علوم دینی بنا میکردند. فعالیت داشت. مدارس دوره غوریان. توجه بیشتر به تحقیق و آموزش و تعلیم علوم دینیه و بحث وفحص در شعب مختلف آن بود.
اولین سلطان غورکه توجه به مدارس نمود امیر ابوعلی بن محمد سوری بود. چنانکه مولف طبقات ناصری در مورد می نویسد: ون ابوعلی به غور نصب شد بجای (بحال) خلق نیکوئی کرد و بنا های خیر فرمود ودر بلاد غور مساجد و مدارس بر آورد و اوقاف بسیار تعیین فرمود وائمه وعلما را عزیز داشت و تعظیم زهاد و عباد از لوازم احوال خود شمرد.  (3) اکثر برای اداره مدارس موقوفات تعیین میگردید و این موقوفات در دست متولی و ناظری قرار داشت و گاه مدارس را امرا و حکام و یا خلفا وسلاطین اداره میکردند. بدین معنی که ایشان.مدرس و ناظرو غیره کارکنان را معین مینمودند. از محل موقوفات مدارس را تعمیر میکردند و به تمام کارکنان مدارس از مدرسین و محصلین گرفته تا خدام مشاهره مواجب میداند . بعدا" در هنگام ملک ضیاالدین محمد ابوعلی. نواده شجاع الدین علی بن حسین در ممالک غور بسیار مدارس و مساجد بنا شد. (4)
 

چگونگی و مواد تدریس :

تدریس در مدارس به دو دسته بود :مدرسان و معیدان .و گاه نیز اگر کسی را با لیاقت و اهمیتی چنانکه باید برای مدرسی نمی یافتند به جای وی نایب مدرس انتخاب میکردند و کار می گماشتند. معید که به معنی تکرار کننده است موظف بود درسی را که مدرس می گفت دوباره بر محصلان فراخواند و مشکلات شاگردان را مرفوع سازد. به مدرس و معید هر یک هنگام گماشتن بکار تعلیم. خلعتهای گرانمایه و تشریفاتی خاص داده می شد. برای خدامی که در مدارس به خدمتگزاری گماشته میشدند مشاهره و راتبه خاص معین بود (5)
مواد تدریس در این مراکز و مدارس عبارت بود از : فقه. حدیث. تفسیر. علوم ادبیه و علم حساب وطب (6) همچنان نجوم نیز مورد تدریس و تحقیق مدرسین قرار میگرفت و رصد خانه ای برای تحقیقات نجومی در غور وجود داشت . ( 7)
 

مدارس :

مدارس مشهور غوریان از اینقرار بود :مدرسه افشین غرجستان از جمله مدارس معروف غوریان بوده که مدرس آن" امام صدرالدین علی هیصم بود و بصورت کل این مدرسه تحت رهنمائی های علمای مذهب کرامیه (محمد کرام ) قرار داشت(8). قابل یاد آوری است که در این زمان هر مدرسه به یکی از مذاهب مهم اختصاص داده شده بود . (9)
مدرسه شاه مشهد. مدرسه دیگری است در هرات که شاگردان متعدد را با هم جمع کرده بود. این مدرسه در کنار چپ دریای مرغاب موقعیت داشت . بقایای این مدرسه و کتیبه های متعددی از آن باقی مانده است که نشاندهنده فرهنگ عالی غوریان را می نماید(10). این مدرسه از نگاه قدامت تاریخی و هنری بر جستگی خاص را حایز میباشد (11)
مدرسه غیاثیه یکی دیگر از مدارس مشهور دوره غوریان میباشد که در کنار مسجد جامع هرات موقعیت داشت. امام فخرالدین ابوعبدالله محمد بن عمر رازی (544-606هجری – 1149-1209میلادی ) در حالیکه روز های جمعه در منبر مسجد جامع- مردم را به راه حق ارشاد و نصحیت می فرمود و در دیگر ایام هفته در آن قسمت مسجد که بحیث درسگاه امام (مدرسه غیاثیه ) تخصیص یافته بود به درس می پرداخت و شاگردان وعلاقه مندان در حلقه تدریس امام- علوم. فلسفه و عقاید اسلامی را می آموختند. در سالهای بعد خصوصا" در دوره سلاله آل کرت مدرسه غیاثیه در شمال مسجد جامع در محوطه جداگانه و متصل درسگاه قبلی مسجد به مساعدت مالی مردم هرات بنا شد و اوقافی هم به جهت تدویر مدرسه و تامین معشیت مدرسان و مقربان و طلاب علوم تخصیص یافت.
در این مدرسه که از قرن هشتم هجری- چهاردهم میلادی بنام مدرسه غیاثیه به شهرت آفاقی رسید از سراسر خراسان و جهان اسلام- دانشجویان و دانش پژوهان علوم منقول و معقول اسلامی به غرض تحصیل بدان روی می آوردند (12) . گرچه مدرسه متذکره را- محترم انور نیر ار جمله مدارس که ساخته و پرداخته غیاث الدین کرت بود دانسته است . (13) اما اگر با تعمق نظر کنیم بنا نخستین این مدرسه در دوره سلطان غیاث الدین غوری بوده است.
در بامیان نیز دو مدرسه غوریان وجود داشت که مولانا سراج الدین منهاج پدر منهاج الدین عثمان صاحب طبقات ناصری بدون اجازه سلطان غیاث الدین بدربار بهاالدین سام محمد رهسپار بامیان شد و " چون بدآنجا رسید اعزاز بسیار یافت و کل مناصب آن مملکت : چون قضا ممالک و اانقطاع دعاوی حشم منصور و خطابت ممالک و احتساب با کل امور شرعی و دو مدرسه با اقطاع و انعام وافر به مولانا مفوض فرمود ". (14)
مدرسه سر حوض در سیستان یکی دیگر از مدارس غوریان بود که منهاج سراج جوزجانی هنگامیکه به رسم رسالت در سال (613هجری- 1216میلادی )از شهر بست رهسپار سیستان شده بود. رسولداران وی رادر جوار مدرسه سر حوض منزل دادند . (15)
شاهان غوری به اعمار مدارس در هند نیز دست زدند . چنانکه مولف طبقات ناصری. مدرس-مدرسه فیروزی اچه ملتان بود. (16) که در آن علوم اسلامی و دیگر علوم تدریس میشد . همچنان در دهلی مدرسه معزی از ساخته های قطب الدین بود. این مدرسه تا زمان سلطان راضیه و حتی بعد از آن نیز وجود داشت . (17)
در هند علما و دانشمندانی در دوره غوریان حیات به سر می بردند که قابل یاد آوری است. از آن جمله : عده از دانشمندانی که همراه سلطان شهاب الدین غوری به آندیار آمده بودند و در آنجا مقیم گردیدند. چنانچه سید کمال الدین عثمان ترمذی از جمله علمای مشهور دین بود که در کنیهل اقامت داشت و در خدمت علم مصروف بود. (وفات 600هجری- 1203میلادی ). (18)
چنانکه ملاحظه میکنید نهضتی را که غوریان با ساختن مدارس متذکره فوق درهند وافغانستان بوجود آوردند به زودی و با سرعتی شگفت آور بواسطه حملات مغول ویران گشت. در حالیکه قبل از آن رواج علوم مختلف خصوصا" علوم دینی . علمی و ادبی بود و توجه شاگردان به مدارس در حقیقت وسیله تشویقی برای بانیان مدارس خصوصا" سلاطین غوری قرار میگرفت. با این کارایجاد مدارس به جای کشید که اگر بدقت در باب هر یک از شهر های بزرگ و متوسط و کوچک آنروز به تحقیق و مطالعه بپردازیم از یافتن مدارس متعدد در آنجا مایوس نخواهیم شد.
قابل یاد آوری است که بصورت عمومی در خراسان و افغانستان فعلی مدارس خانگی وجود داشت. در اکثر اوقات در پهلوی مدارس خانگی. مساجد نیز جوابگوی آروز های طالبان غلم را بر آورده می ساخت "و از قدیم تا حا لا بچه ه در مساجد غور سبق می خوانند البته کلانسالان هم گاهی هوس خواندن و نوشتن میکنند و به مسجد میروند " (19)
تا جائیکه مساجد دوره غوریان اکثرا" شکل مدرسه را داشت. چنانکه در مسجد جامع هرات در هنگام سلطان غیاث الدین . طالبان علم جمع شده و از امام فخر رازی که از فحول ائمه و علما عصر خود بود درس می آموختند و سلطان موصوف مسجد جامع هرات رابه اسم شافعیه به جهت امام مذکور بنا نموده که هر روز جمعه آنجا به نصیحت مسلمانان مشغول می شد . (20)
 

خانقاه ها :

غیر از مدارس که محل تعلیم قشری دینی و جز حوزه ای درس خصوصی فلاسفه و علما بود. مراکزدیگری در این دوره برای تعلیم وجود داشت که قابل ذکر می باشد و آن همانا خانقاه ها یعنی محلی تعلیم صوفیه است . در این دوره هر شهر دارای یک یا چند خانقاه بود حتی خارج از حوزه غوریان نیز خانقاه های بواسطه سلاطین غوری اعمار گردید. چنانکه مولف طبقات ناصری از خانقاهی در مکه معظمه سخن گوید که : "ملک ضیاالدین در مکه خانقاهیبنا فرمود و وجه آن عمارت تمام مهیا و مرتب کرد و معتمدان نصب فرمود ." (21) دیده میشود که این خانقاه ها دارای موقوفات و مواجب وافر و خدمه و وسایل زندگی داشت. بعضی از آنها خاص شیوخ معین وبعضی برای صوفیانی که در سیر و سلوک بودند آماده بود. علاوه بر این رباطهای که با اوقاف و وسایل معیشت در راه ها و آبادی ها ساخته میشد گاه برای سکونت صوفیان مورد استفاده قرار میگرفت.
چنانکه از مطالعه در احوال صوفیان بخوبی میتوان دریافت. خانقاه ها به چند قسمت تقسیم میشدند که قسمت بزرگ آن تالار وسیعی به شکل ایوان و امثال آن بود. خاص مواقع عمومی مثل ذکر بطور دسته جمعی و یا سماع و یا گرد آمدن برای خوردن طعام و امثال این مواقع. بنام جماعتخانه. قسمت دیر زوایا و حجرات متعددی بود. پیر و سالکان و خادمان و قسمت دیگر را مطبخ خانقاه تشکیل میداد.
زاویه شیخ محل عبادت و تفکر و پذیرائی وی بود و کسی را ز خدام که به خدمت و پرستاری پیرمیرفتند بدون اجازت حق ورود به آنها نبود. معمولا"هر شیخی را در خانقاه خادمی خاص بود که عادتا" رابطه بین صوفیان و پیر بود ونیز اداره امور خانقاه وارتباط آن با خارج در دست وی بود وپرستاری شیخ و پیروان او میکرد درتهیه غذا و چیز های دیگر. علاوه بر خادم خاص "جماعت خادمان "مرکب از خدام جزبرای طباخی و یا پاکیزه داشتن خانقاه و رسیدگی به امورجزئی سالکان و امثال این ها نیز در هر خانقاه به سر میبردند. دسته دیگراز زوایا خاص سالکان بود که در آن " خلوت " میکردند و به ریاضت مشغول میشدند .
عواید خانقاه ها از محل موقوفات ومساعدت های مالی که مردم به مقدار کثیری میکردند فراهم میامد و شیوخ آنچه را ازین راه بدست می آوردند بی درنگ صرف رفاه سالکان میکردند تا خلاف توکل کاری نکرده باشند.در خانقاه ها سه گروه به سر میبردند.
1-      پیر یا مراد یا شیخ که در هر خانقاه تنها یک تن بود که در آن سمت ریاست و پیشوائی داشت.
2-      مریدان یا سالکان که به چند درجه تقسیم میشدند.
3-   خدام و امینان که معمولا" اشخاصی بودند. برای تبرک و کسب ثواب اخروی خدمت صوفیان به تقسیم کاملتری بدو دستهتقسیم میشدند : واصلان و سالکان .سالکان خود به درجاتی منقسم بودند و در خدمت شیخ به تزکیه باطن و کسب فیض و تربیت وقت میگذارندند. (22)
حمدالله مستوفی از وجود خانقاه ها در هرات در این دوره چنین مینگارد : " در حین حکومت ملکان غور- در هرات- دوازده هزار دکانی آبادانی بود و شش هزار حمام و کاروان سرا و طاحونه (آسیاب ) و سیصدوپنجاه و نه مدرسه و خانقاه وآتش خانه داشته و چهارصدوچهل هزار خانه نشین بوده است .(23)
   بیانات حمدالله مستوفی گرچه مبالغه آمیز است لیکن روی همرفته اگر سیصدو پنجاه نه مدرسه و خانقاه در هرات وجود نداشته باشد با آنهم عده از مدارس بزرگ و کوچکی وجود داشت که به فعالیت های خود در زمینه تدریس علوم متداول آن زمان ادامه میدادند.
 

کتابخانه ها :

  مدارس دوره غوریان بنا به سنت مدرسه سازی در افغانستان و هند مسلما" هر یک کتابخانه ئی مخصوص داشت. موجودیت کتابخانه ها در دوره غوریان قابل تمجید می باشد و عده از کتابخانه ها با داشتن کتابهای مفید مورد استفاده دانشمندان و علما قرار داشت که در بیشتر شهر ها کتابخانه ها خصوصی و کتابخانه های که به مساجد و مدارس وقف میکردند به حد وافر وجود داشت. مانند کتابخانه مدرسه شهر افشین غرجستان و کتابخانه مدرسه هرات که مربوط مسجد جامع هرات بود . (24)
    علاوه بر آنها کتابخانه های در خارج از مراکز دینی وجود داشت که بنام بانیان آنها شهرت داشت. مانند کتابخانه اکبر در زمین داور که نیازمندان رابا عرضه کردن آثارش در خود می پذیرفت و کتابخانه فخرالدین مبارکشاه بن حسن مروالرودی بود که چهره بزرگ سیاسی و ادبی زمان غوریان است.
نویسنده سیرتاریخی کتابخانه ها در افغانستان از قول ابن اثیر می نگارد که :در منزل فخرالدین مبارکشاه کتابخانه و شطرنج بود علما کتاب مطالعه میکردند و جهال شطرنج می باختند وکتابخانه او مرجع همه دانش پژوهان دانشجویان بود. (25)
ضمنا" کتابخانه های وجود داشت که منسوب به سلاطین غوری بود خصوصا" علاالدین جهانسوز در فیروز کوه کتابخانه داشت که کتب نادر و در خور اهل دانش در آن گرد آورده شده بود. احتمال دارد کتب زیادی این کتابخانه را سلطان غوری از کتابخانه های غزنین با خود برده باشد. دیگر اینکه سلطان شهاب الدین غوری متابخانه داشت که بنام خودش مسما بود و دانشمندان از کتب آن بهره مند می شدند. (26)
 
زیر نویسها :

 1-      صدیق- داکتر عیسی. تاریخ فرهنگ ایران از آغاز تا امروز . انتشارات دانشگاه.ص 113. تهران 1328.
2-      نیلاب رحیمی – غلام فاروق .سیر تاریخی کتابخانه ها در افغانستان .ص 138- 140.کابل 1361.
3-       جوزجانی – منهاج سراج . طبقات ناصری. به تصحیح و تحشیه پوهاند عبدالحی حبیبی .ج اول. ص330.کابل.1342.
4-      جوزجانی. ایضا". ص341.
5-      صفا- ذبیح الله. تاریخ ادبیات در ایران .ج دوم. ص248-249. تهران.1356.
6-      صفا . ایضا". ص250.
7-      جوزجانی . اثر قبل الذکر. ج اول. ص 331.
8-      جوزجانی . ایضا". ص362.
9-       صفا – اثز قبل الذکر . ج دوم. ص250.
10-  جوینده – میراحمد. باستان شناسی افغانستان. تالیف ." الچین" و"هموند ". مجله هرات باستان. شماره دوم. ص 27. کابل 1361.
11-  ظفر – ملیحه فضل. مترجم. مدرسه شاه مشهد در بادغیس . برنت کلاتزر. مجله آریانا. شماره چهارم .ص 21 کابل 1352.
12-  غواص – محمد علم . مسجد جامع هرات. مجله هرات باستان. شماره چهارم. ص 18. سال 1361.
13-  نیر – انور. محیط علمی . ادبی و هنری هرات در عصر امیر علی شیر نوائی. مجله هرات باستان. شماره چهارم. ص 53. سال 1361.
14-  جوزجانی . اثر قبل الذکر . ج اول. ص262.
15-   جوزجانی . ایضا" . ص 281.
16-  جوزجانی . ایضا" . ص420.
17-  ثابت – محمد ابراهیم. شهاب الدین غوری. ص159. کابل 1344. به نقل از تاریخ فرشته.  جوزجانی. ایضا".ص 461.
18-   اکبر آبادی – انتظام الله شهابی. تاریخ سلاطین هند. ج دهم. حصه اول. چاپ دوم. ص96- 97. دهلی 1966.
19-  یگانه – غلام حیدر. در مکاتب خانه گی ولایت غور. مجله عرفان. شماره اول ص 98. کابل 1362.
20-  خوند میر –غیاث الدین بن همام الدین الحسینی. فصلی از خلاصته الاخبار. با مقدمه وحواشی وتعلیقات از گویا اعتمادی. چاپ دوم. ص 25. کابل 1345.
21-  جوزجانی. اثر قبل الذکر . ج اول. ص341.
22-  صفا- ذبیح الله . اثر قبل الذکر. ج دوم. ص 250-251.
23-  مستوفی- حمدالله قزوینی .تاریخ گزیده. به کوشش داکتر عبدالحسین نوائی. ص 407.تهران 1339.
24-  نیلاب رحیمی. اثر قبل ا لذکر. ص 138 و 140.
25-  نیلاب رحیمی. ایضا". ص 138-139.
26-  نیلاب رحیمی. ایضا". ص 137- 138.