آرشیف

2019-4-30

گل رحمان فراز

محاسن و معایبِ لویه جرگه مشورتی صلح!

pastedGraphic.png محاسن و معایبِ لویه جرگه مشورتی صلح!

لویه جرگه ها گرچند در کُل ساخته و بافته نظریات و افکارِ عام مردم کشور است که توسط افراد سهیم در قدرت حکومتی سمت و سو داده می شود. لویه جرگه ها اغلباً مسائل عمده و مهم ملی را تحت مباحثه و تبادل نظر قرار می دهند. لویه جرگه ها از اهمیت خاصِ برخوردار است و هم چالش های را در پی دارد که مصرفِ هزینه گزاف یکی از چالش ها محسوب می شود

 محاسن

۱. نفسِ برگذاری لویه جرگه ها ارزنده است که متشکلِ اشتراک مردم از کُلیه نقاط کشور باشد. لویه جرگه ها به مردم نویدِ دل گرمی و اُمید سهیم بودن به تصامیم ملی را می دهد. این خود روحیه ی بودن/حمایت با/از دولت را تبارز داده و افزایش می دهد

۲. در لویه جرگه ها تقابلِ افکار، تبادلِ نظر، گرد همایی و پذیرایی از همه اشتراک کنندگان به صورتِ یکسان صورت می گیرد. تامین حُسن برابری، موجبِ تغییر روحیه رفتار در سطح کُل خواهد شد.

۳. اشتراک کنندگان لویه جرگه ها در محیط ماحول خویش رسانه شده و برای انعکاس برنامه های دولت با عادی ترین روش استفاده خواهند کرد

۴. حتی مخالفینِ دولت که دولت را بر سمت و سو دهی لویه جرگه ها محکوم می کنند، می توانند در لویه جرگه اشتراک نموده و اجندای تعیین شده را با حضور گسترده به نفع شان رقم بزنند

۵. در صلح خیر است. هیج توجیه نمی تواند صلح، تامین محیط مسالمت، ایجاد زندگی مرفه و استقرار صلح را نادیده بگیرد. پس هر گامی که در راستای استقرار صلح برداشته می شود (حتی اگر نمایشی هم باشد و جنبه ی کمپاینی هم داشته باشد) به فلاح و صلاح کشور است

۶. اصل اساسی و پسندیده این لویه جرگه (جرگه مشورتی صلح) بر این است که اشتراک کنندگان بر اساس سهمیه در نظر گرفته شده به منطقه شان بعد از رای زنی شفاف انتخاب می شوند. در اینجا مشترکین برنده هم می توانند طرفدار کارکرد حکومت باشند و یا هم ناقد برنامه های حکومتی
 

 معایب:

۱. تجربه نشان داده است که تا حالا تصامیم اتخاذ شده لویه جرگه ها در کشور هیچ گاه احتمالِ حتمی تطبیق را نداشته است. انتخاب از آنِ رئیس جمهور است اینکه نتایج حاصله لویه جرگه ها را بپذیرد یا خیر. مثال زنده این مورد در لویه جرگه امضای پیمان امنیتی با آمریکا است. اشتراک کنندگان بر امضای آن پیمان مُهرِ تایید زدند ولی رئیس جمهور کرزی از تطبیق آن ابا ورزید

۲. برگذاری لویه جرگه ها مصارف گزافِ را متحمل می شوند. بی فایده است، مصارفِ که نتیجه اش متزلزل باشد و دال بر حتم بودن تطبیق تصامیم اتخاذ شده نباشد

۳. اعضای اشتراککننده در لویه جرگه اصول و قاعده اشتراک در مجالس ملی را نمی دانند. آنها از دور ترین نقاط گرد هم می آیند و از همین خاطر نمی توانند تصمیم اتخاذ کنند که چه به نفع است و چه به نقص؟!

۴. بی خبری از اصول لویه جرگه ها توسط اشتراک کنندگان مناطق دور دست، زمینه استفاده جویی کسانیکه تجارب کافی از اشتراک در لویه جرگه ها را دارند، فراهم می کند.

۵. استقرار صلح از این طریق ناممکن است. در تامین صلح باید از جنبه های مخالف و موافق دعوت صورت گیرد

۶. مدیریت لویه جرگه ها مطابق به آجندای طرح شده کارِ دشوار است. کسی نمی تواند ضمانتِ حفظِ خطوط اساسی از قبل پلان شده جرگه مشورتی صلح را الی آخر آن ضمانت کند.

۷. انتصاب رهبری لویه جرگه مشورتی صلح استقلال انتخابی بودناش را از بین می برد. انتخاباتی می باید برگذار می شد و رهبری از طریق آرای اشتراک کننده گان تعیین/مشخص می شد

 در آخر، باید وانمود کرد که تحریم لویه جرگه ها توسط مخالفین که به هدایت و پلان حکومت های مشروع صورت می گیرد به خیر نیست. مخالفین لویه جرگه انتخابی مشورتی صلح می توانستند در انتخابات تعیین اعضای اشتراک کننده سهم گرفته و نتیجه های نمایشی بودن آن را به طرف اصل مسیر/موضوع سوق دهند

با مهر 
گل رحمان فراز