آرشیف

2019-5-19

وحید تاجیک

متحد شوید «فرد اخیلی دیر است»!

متحد شوید «فرد اخیلی دیر است»!

 

ما در یک کشور توسعه نیافته که عرصه ابدی مصیبت ها و اسارت و بردگی ست زندگی می کنیم که درزیر سایۀ سنگین و فربه  سیاست جهل وتعصب آمیز، توجه به تمامی  رویدادهای  اخلاقی، هنری، فرهنگی ، اقتصادی و رفاه اجتماعی،  ناپدید شده و عرفان  و رواداری و تساهل «با دوستان مروّت با دشمنان مُدارا» کاملا رفته به محاق فراموشی.

 ای وای!  که این وضعیت سپهر فکری و فرهنگی ما را تیره و تاریک کرده است.
با  صراحت باید گفت که نقش آفرینان اصلی این  سیاست غیر اخلاقی  کارگزاران کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا هستند  که برای ترسیم دوبارۀ جغرافیای سیاسی جهان یا حفظ وضعیت موجود در راستای صیانت از منافع خود،  بی توجه به معیارهای اخلاقی حاضر به راه اندازی آتش و خون و ویرانی و وحشت می باشند.
از صد سال و اندی بدین سو، برای فرار از این وضعیت هرازچندگاهی ما حکومت عوض کردیم، کودتا کردیم، انقلاب کمونیستی – اسلامی انجام دادیم و تفکر لیبرالیسم را با  زور سرنیزه وارد کردیم تا  مدار بسته قومیت، بی عدالتی اجتماعی و وابستگی به استعمار را فرو ریزیم، اما به دلیل تایید و حمایت کارگزاران کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا از استبداد داخلی و قومی، فقط از استبدادی به استبدادی دیگر درغلتیدیم ومتاسفانه نتوانستیم که از بن و ریشه سامان حکومتی  خود را دگرگون کنیم و حقوق بشر را در دل مفهوم حکومت ببریم و عدالت را چنانکه باید وشاید اجراکنیم. آنگهی،  سرانجام کار تمام این جریان ها فقط با یک نمایش رسوا کننده و تهوع انگیز ختم شد و تمام.
فقط با یک نگاه گذرا به گذشته ، می توان این بی سروسامانی و وابستگی را دید. در حقیقت یک سابقه تاریخی استعماری دارد سرزمین ما که آن را مستعد چنین وضعیت کرده است. دردا و دریغا که کشور و نام اش  ساخت استعمار  و دولت – ملت اش  مصنوعی که عمده مشکل ما ناشی می شود از این دو مورد.
باری، در فرآیند موجود نیز به استثناء طرح فدرال که به چهار مشکلی اصلی کشور ۱- محاط بودن به خشکه  ۲– منازعه تاریخی قدرت ۳- مشکل همسایگان آزمند و ۴ – نبود درآمد داخلی راه حل پیشکش می کند، در بین سایر جریان های سیاسی به اضافه دولت خود کامه و تا مغز استخوان فاسد پشتونیستی،  از راست افراطی محافظه کار و ارتجاعی تا "چپ پیشرو" !!،  بازیگری دارای طرح که تجسم زنده و بیان منافع و آرزوهای مردمان غارت شده و عدالتخواه بوده و قادر باشد مدار بسته قومیت، بنیادگرایی دینی، بی عدالتی، خودکامگی، تاریک اندیشی، ستمگری و وابستگی به استعمار را فرو ریزد، مفقود است.
تجربه تاریخی نشان میدهد که تا کمبودی چنین بازیگری که تجسم زنده و بیان منافع و آرزوهای مردم باشد،  در صحنه سیاسی کشور وجود دارد، اولا ازسامان و ثباتِ اجتماعی که -اساساً- زمینه سازِنظم،قانون،تولیدِثروتِ اجتماعی است خبری نیست، دوم انتظاری نمی توان داشت که ما قادر باشیم در برابر سلطه جویی کشور های منطقه،  کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا و ایالات متحده بایستیم و خود را در برابر خانه جنگی، ویرانی و نابودی مصؤون سازیم.
مانع اصلی شکل گیری چنین – بازیگر – پشتونیسم  و حمایت بی دریغ استعمار از این تفکر بیمار می باشد. پشتونیسم،  یک ذهنیت و روایت بیمار گونه تحلیل از تاریخ ونظام اجتماعی – سیاسی است که بر عليه مناسبات جديد اجتماعی، بر عليه استقرار قوانين مدنی، بر عليه نهادهای جديد شهری و در جهت احياء مناسبات قبيله ای مبارزه می کند. فقط به چند دلیل از جمله تولید مواد مخدر و سربازگیری برای جنگ های نیابتی مورد حمایت استعمار قرار میگیرد.
طبیعتی ستیزه جو و اصلاح ناپذیر« پشتونیسم » این دست آموز کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا و مافیای مواد مخدر با تنزل معرفت اخلاقی – دینی مواجه بوده نه درک درست از دین دارد و نه از دنیا.
پیروان این فکر بیمار برای حفظ منافع نامشروع خود هرازچندگاهی در کشور حمام خون و ترور و کشتار جمعی براه می اندازند و از دیدگاه تاریخی  عامل عمده ناکامی  ما در سده گذشته بخصوص در امر وحدت و دولت سازی و رفاه اجتماعی و اقتصادی بوده  استالان نیز این ذهنیت بیمار تهدیدی است برای امنیت جانی و ناموسی و هویتی و اقتصادی … تمامی اقوام غیر پشتون = افغان و تا این موجود  مسلح یا در اریکه قدرت  پا برجاست ، تهدید و خطر هم برجاست.
پس راه خروج از این مداربسته چیست که یکطرف آن – پشتونیسمی – آویزان از ایزاربند استعمار است. واحیرتا، طرف دیگر آن چند دانه « دلقک » تاجیک – هزاره – ازبیک … می باشند که سقف پرواز شان از معاونیت بالاتر نیست و از کنفرانس – بن – تا امروز اقتدار سیاسی و  اقتصادی  تاجیک – هزاره – ازبیک … را نماینده گی می کنند،  اما از تجربۀ مستقیم خود در طول چند دهه ی گذشته با این موجود بیمار درنیافته اند که انفعال و سازش در برابر این فکر بیمار  مساوی است با سقوط  به ورطه ی  غلامی و بی عقلی و بی حقوقی.
لازم است که بدانیم،  این ها مهمترین ابزارهای  هستند که پشتونیسمی آویزان از ایزاربند استعمار از آنها برای بی اثر سازی و تحت کنترل درآوردن جنبش های فکری – فیزیکی ضد استعماری و عدالتخواه در  کشور  و قالب گیری آن ها در چهار چوب منافع  خود استفاده می برند، چون در این جنبش و مقاومت ها ظرفیت  آن وجوددارد که رهبرانی شایسته و پاک دامن را  در صحنه سیاسی کشور وارد کنند که حتی خلاء تاریخی رهبران بزرگ را پر کرده و بصورت فاعل تغییر و انتقال ظهور کنند.
اما اینکه راه خروج چیست؟ باید گفت: چیدمان نیرو های سیاسی در کشور نگران کننده است، چنین وضعیتی که چند تا – دلقک شرمنده – از تاجیک – هزاره – هزبیک … نمایندگی کنند و از آن طرف نماینده پشتون تبار آمریکا در ارتباط به تسلیم دهی سرنوشت مردم غیر پشتون = افغان با پشتونیسم مسلح مصروف مذاکره است، نه تنها رفتن به دنیای بهتری را نوید می دهد، بلکه اخطاری است جدی نسبت به سقوط به یک بربریت – طالبانی – محض. 

متحد شوید «فرداخیلی دیراست»!
پس تاجیک – هزاره – ازبک … در این شرایط حسّاس و سرنوشت ساز، برای پايداری در برابر زوال و نابودی،  فارغ از دغدغه های « قومی – مذهبی» متحد شوید، به  بسیج گسترده نیرو هایی که بقأ خود را در گرو مبارزه و مقاومت پیگیر علیه سلطه جویی و تجاوزگری و جنگ افروزی  پشتونیسم می یابند اقدام نمود واین نیرو را در کانالهایی که خروجی اش به عدالت – قانون وصل می شود به جریان بیندازید. بدون ترس و تردید رهبران شجاع – آگاه برای خود انتخاب کنید و این به ظاهر "رهبرا نی "پراشتباه و بی افتخار را در زباله دان تاریخ بریزید و  تقدیر تاریخی تان را خود تان بنویسید.
دوم – بر شماری از توهمات نظری و سیاسی و روانی غلبه کنیم : ما باید شرمنده تاجیک بودن – هزاره بودن … نباشیم،  یعنی خود کم بینی را در فکر مان نابود کنیم و با شجاعت بگویم " من " تاجیکم و اینجا ایستاده ام و هویت من خط قرمز من است.
سوم – باید بر این تصور چیره شویم که گویا میتوان در رویارویی با- پشتونیسمی –  آویزان از ایزاربند استعمار و تا دندان مسلح،  فقط با نا فرمانی مدنی ، تظاهرات و چیز های از این قبیل پیروز شد.
چهارم –  میتوان در قالب کشمکش های موجود میان قدرت های بزرگ استعماری به نفع عدالت و کوبیدن پشتونیسم با پرکاری مانور داد.
من فکر می کنم،  امروز عملی ترین راه برای سازمان دادن یک – مقاومت – بر ضد این رژیم ارتجاعی وسرکوبگر و بازو های نظامیش ( طالب – داعش – حزب اسلامی – دلقک ها) همین است.