آرشیف

2019-9-16

محمد عالم افتخار

ما برای زیستن در عصر مدرن؛ تکامل نیافته ایم!

با سپاس ویژه خدمت محترم ویس الدین نجات از دنمارک که این هفته 100 یورو به بنیاد روشنگری «گوهر اصیل آدمی» اهدا فرموده اند؛ فشرده اعتراض محترم عبدالله از مکروریان کابل را به اطلاع میرسانم که:
«محترم افتخار صاحب؛ از  شما انتظار نداشتم که مانند خیلی از بیسوادانی که خود را به نویسندگی زده و الف به جگر ندارند؛ شوید!
آخر؛ چه شد فرق شما با آنها که تمام وقت از خواننده بیچاره سوال کرده میروند که آیا چنین است و آیا چنان نیست؟؟؟؟؟؟
مقصدم همین است که نوشته اید: آیا دونالد ترامپ خشمگین شد یا سیاست ورزی کرد؟
از کی پرسان کرده اید؛ مثلاً از من بیچاره یا هرکس دیگر. ما همه خودمان یک تکه سوال استیم و از شما و دیگه اهل قلم و فکر توقع داریم که به سوالات ما جواب دهید نه اینکه سوال کنید و بالای سوال های ما کوت کرده بروید یا سر آتش ما تیل بیاندازید…»
من به جواب این عزیز؛ به تفصیل و قسم میتودیک پرداخته نمیتوانم . صرف همین قدر یاد آور میشوم که قرینه هایی که طی هفته به بیرون درز کرده است؛ مانند سرِ کوه یخ؛ از کتله بسیار بزرگ درون بحر حکایت دارد و در نتیجه کمتر میتوان گفت که تصمیم رئیس جمهور امریکا مبتنی بر خشم و احساسات آنی بوده بلکه به نظر میرسد که اطلاعات غیر متوقعه زیادی تلنبار شده  و شاید واپسین آنها سخت رعشه بر انگیز بوده است. 
متأسفانه بنابر خصوصیت موضوع؛ تقریبا همه عناصر و جریانات آن عجالتاً فوق سری و «طبقه بندی شده» میباشد؛ اینجاست که جز چند تن خاص به سطح تمام جهان از آنها مطلع نمیتوانند بود.البته با اینهم «دیوار ها موش دارند و موش ها گوش!». از اینجاست که کمابیش موضوعات به بیرون درز میکند و یا هم عمداً بنابر منافع و ملحوظات خاص؛ چیز چیزی درز داده میشود!
از این فراتر به نیروی فراست و قدرت محاسباتی ناظران برجسته جریانات بستگی دارد که چگونه از فراز و فرود ها و معلوم ها و مجهول های سیر رویداد ها استنتاج نموده ما و شما و جهانیان را از کشفیات خویش مستفید میگردانند. من به دلایل معلوم مسلماً که از این شمار نیستم و نمیتوانم بود.
هرچه باشد طرح هایی به شکل استفهامی نیز (که مورد اعتراض است) ضمن آنکه از وجود مجهولات زیاد در نفس امر؛ حکایه دارند؛ نوعی دعوت عام برای اندیشیدن بیشترِ بیشترین افراد میباشند؛ و بازهم با تأسف که همه چیز؛ همیشه نزد نویسندگان و محققان و حتی نوابغ و نوادر؛ پاسخ های آماده کامل ندارند و اکثریت مطلق پرسش ها را حتی نوادر و نوابغ؛ پاسخ نداده و پاسخ نیافته به گور می برند.
با تمام اینها آشتی و قهر خاصتاً در جریان مذاکرات اطراف متخاصم و در حال جنگ گرم زیاد ماندگاری ندارد و دیر یا زود راه های دیگر ختم جنگ و مخاصمت جستجو میشود؛ برای اینکه هیچ جنگی تا ابد نمیتواند ادامه یابد؛ طور خوب یا بد یا «شیرگرم» بالاخره هر جنگی به پایان میرسد!
 
******************
از بحث دور نرویم. آری! ما برای زیستن در عصر مدرن؛ تکامل نیافته ایم!
ساده ترین دلیل این مدعا؛ همین است که تکامل ژنتیکی بشر، بسیار بسیار از تکامل تکنولوژیکی او؛ عقب افتاده است. باید بلافاصله در نظر گیریم که تکامل سرسام آور تکنیک ماشینی و سیبرنتیک و بیونیک و در ادامه مکانیک کونتومی، به تغییرات فرهنگی در جوامع گوناگون نیز دامن زده و در جوامع عقب افتاده تر بیشتر و بیشتر منجر به آشفته گی های فرهنگی و رفتاری و واکنشی گردیده است.
جوامع عقب افتاده که بیشتر توسط باور ها و نظام های باوری ریشه دار و کهن؛ اداره و منضبط داشته میشوند؛ با ره آورد های تکنولوژی نوین و داده های علوم ساینسی و مؤثرات آنها در فرهنگ ها و اخلاقیات و کنش های رفتاری و خواهشات و آرزو های نوین فردی و جمعی در تضاد و تعارض بوده به ناگزیر گرفتار یک جنگ دراز دامن فرسایشی و حوصله سوز و قربانی طلب به گونه گرم و سرد یا هردو؛ توأمان میباشند. تصریح حدوداً عام فهم این کلیات ثقیل را به مدد این تصویر و تراژیدی نسبتی اش دریابید:

ادامه مطلب در اینجا

ما برای زیستن در عصر مدرن؛ تکامل نیافته ایم!