آرشیف

2017-10-16

مسعود حداد

ماه دور اندیش

دعوتم کن تا بیایم ، یا بیا در پیش من
یا به کیشت آشنا و،یا که شَو همکیش من

تا ر زلفت را بِگرَدان،  دَورِ گردن چون تناب
یا ز آن یک حلقه ساز و ، یا ز تارِ  ریش من

تابکی خاموش باشی،گنگ ولال و بیصدا
احـتمالاً میهراسی ، ماهِ  دور اندیش من !

سالها است پادشاهی میکنی در ملک دل
از خدا خواهم بگردی، یکزمان درویش من

از نبودت گم شدم،  در ورطۀ وهم و بلا
سربکش از زیرابری،رفع کن تشویش من

مسعود حداد