آرشیف

2015-1-16

شفقت الله انوری

فــــــــریـــــــــــاد فریــاد غور

 

غورازعدم عطوفت جانبش اشک میریزد!
غور سرزمین باستانی وآثار تاریخی قابل ملاحظه برخوردار است .
خود را تشبیه بریک فرد مظلوم نموده واز مرور زمان چنین اظهار شکایت دارد .
من سرزمین تاریخی مولد شیرمردان هماسه آفرین کشوربودم ازآب وهوا وموقیعت استراتیژیکی قابل توجه وازکوهای سر به فلک کشیده برخوردارم علت راجویا نشده هرچند پژوهش را درکار انداخته موفق نشدم بدانم که چرا درطول چهار قرن متوالی است که آماج بلیه غفلت قرار گرفتم وچرا مورد توجه قرارنگرفتم آیا من جز این خاک نیستم آیا من سزاوار یاد آوری نیستم شهر ها واماکن وولایات دیگر که می بینم غصه می کنم .
راه های مواصلاتی را که مشاهده میکنم دود از سینه ام می خیزد ونیم نان خشک که به مشکلات به دست میاورم آنرا آلوده باخون صرف می نمایم . این هاهمه از سایه عطوفت حکام قبلی بوده خدا را سپاس گزارم که سلاطین گزشته به بهانه کشیدن پراهن جهود تبدیلی آن به جدید پوست را از برم کشیدن چون حکایت از طلوع آفتاب عدل بگویم رسید چشم انتظار را دوخته منتظرم روزی برسد که من هم از نور آن استفاده کنم اما از بخت درهمه رسم که ربری پدیدار نشود که از وصول شعاع آن محروم بمانم.وبس…….