آرشیف

2015-1-25

حسام الدین یعقوبیان فیروزکوهی

عرض سلام و درود دارم بــــر حضور آقا رهگذر و همه طرفداران سایت عزیز جامم!!!

 
 
مضمون پر کیفیت جناب شما را به خوانش گرفتم ازین که نقد قوی فرموده بودید هم من و شاید پژواک هم به نبشته شما خرده نگیرند ازین که به سوی مکمل شدن داریم راه مان را به کمک همدیگر بازگشائی میکنیم.
آری: پیشنهادات شما، انتقادات شما خیلی سازنده و بر دلم چنگ زد همه این ها به منظور از میان برداشتن مسایل، مشکلات، بُن بست ها، جاگزین سازی داشته های آرمانیک میتواند راه را به سوی امید، به سوی آینده باز نماید. به من اجازه فرمایند تا از آقا پژواک نیز تشکری بکنم ازین که در چنین شرایطِ با یک اصطلاح فرا خوان توجه همه شما خوبان را فرا خواندند با این فرا خوان ما که در غور با حالتِ بسیار بدی بسر میبریم از شما انتظار داریم تا همه شما محققین، تا همه شما که با سیاست آشنائید که خدا ما را از آن دور داشته باشد دستِ بسوی شما دراز میکنیم و امیدواریم فرا خوان ایشان مشکلات و مسایل خود را داشتند و از شما هم سوئی، همگامی در پرتو فرا خوان سازی انتظار میبریم ازین که آقا پژواک توانستند تا اصطلاحِ فرا خوان را پیش حضور رهگذر عزیز، پیش حضور رهگذر محترم بکشانند و جناب رهگذر را از رهگذری باز دارند این خود یک امید است، این یک موفقیت است که رهگذر ها دست ها را با ما دهاتی ها یکی کنند این فرا خوان را مکمل بفرمایند و سمت و سو عطا فرمایند تا بتوانیم به کمک این فرا خوان مان توجه حُکام، توجه سیاسیون کشور، مبصرین و فرهنگیان معظم منطقه را بخود بکشانیم که ما را در جغرافیای افغانستان آدم سراغ ندارند به قول حافظ خوش کلام «ما سیه روزان مگر اولاد آدم نیستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟» رهگذر عزیز یک پیشنهاد کوچک دارم و آن این که خدا آبا و اجداد مان را بیامرزد آنها بودند کسانی؛ ما را که در چنین شرایطی که ما را نه تنها از اولاد آدم سراغ ندارند با همه این نفاق و شقاق آیا میتوانیم با طاغوت عصر پنجه نرم کنیم و گریبان پاره. موضوع را بحضور شما اندر این بامدادِ خوشِ غور پیشکش مینمایم از این که نتیجه گیری نکردم از شما احترامانه پوزش میطلبم.
حافظ حدیث سرو و گل و لاله میرود
……………………………………