آرشیف

2019-7-17

رفعت حسینی

شیوه گفتار

 

لسان برای هر مردمی درهمه روزگاران ارزشمند وخیلی میهنی است.

مرورنمایید:

گـُل نیست ، ماه نیست دل ماست پارسی

غوغای کـُه ، ترنمِ دریاست پارسی

از شام تابه کاشغر از سند تا خجند

آیینه دار عالم بالاست پارسی

تصویر را ، مغازله را و ترانه را

جغرافیای معنوی ماست پارسی

سرسخت در حماسه و همواره در سرود

پیدا بود از اینکه چه زیباست پارسی

دنیا بگو مباش ، بزرگی بگو برو

مارا فضیلتی است که ما راست پارسی

/

اگردرشعربالا بجای پارسی واژه ازبکی را جاگزین بسازید برای آدمی که ازبک باشد بسیار عقلانی و دلنشین وتأریخی ونمایانگر حقیقت خواهد بود.

(والبته دروزن عروضی شعر هم ازبکی بدرستی می گنجد وخللی پدیدار نمی شود.)

برای جرمن کلمه جرمنی ،برای پشتون پشتو وعرب عربی رساتروجذابترودرستترمیباشد.

ارزش نهادن بلسان تنهااز دریچه عقلانیت برازنده است وبجزازآن دریچه عقلانی،وجودِ ذهنی دارد. وَهْم است . خیال است.

لسان وزبان و تکلم نمودن باآن ، بایستی فراموش ننماییم،که تنها ،برای اهل آن شایسته وخجسته است.

ارزشمندترازآن این نکته است:

چی دانشورانی ،در دانشها یی برای رفاه زندگی انسان، در نگارش وپژوهش ،ازآن لسان بهره گرفته اند. نه در قصیده های مدحی برای ستمگران ویامثنوی های مذهبی (نی نامه ها) وشعرهای دینی وترانه های انقلابی هفت ثوری!