2019-11-12
محمد اسحاق ثنا
گیرم نمود باغ گلاب تو بهتر است
این ها همه ز رنج همان پیر نوکر است
صیاد شرم باد به تو از فراق گل
بلبل به ناله است و فغانش به حنجر است
دیگر امید سبز شدن در بهار نیست
وقت تبر به پای درختان نوبر است
دیگر زمهرو یا که وفا کمتر از است
زیرا ز کینه بیش ترین دل مکدر است
با این دو روزه عمر مکن حرس بیشتر
مرگ ات به روز اول پیدات مقرر است
دادیم ز دست بهترین های خود به مرگ
بنگر دل سیاه زمین پر ز گوهر است
شد سالهاست میهن ما در شکنج جنگ
مردم به کشت و خون شده در خون شناور است
هیچ گاه حدیث درد دلم نیست آخرش
هر چند این سروده ثنا رو به آخر است
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
۱۲.۱۱.۲۰۱۹
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
شکنج جنگ