آرشیف

2018-5-30

عصمت الله راغب

“شما به من رای بدهید، من به شما مسجد می سازم”

یادم است، سال های پیش در شعارهای انتخاباتی یک نامزد شورای ولایتی خوانده بودم که گفته بود" اگر می خواهید مساجد و مدارس آباد داشته باشید، پس بر من اعتماد کنید" به باورمن پس از شکل گیری دولت های مدرن یکی از عجایب نوشت های که در جامعه به آن سر می خوریم شعارهای تبلیغاتی در انتخابات ها است، شعارهای که تعمق روی آن فارغ از روزهای انتخاباتی باعث عرق در جبین کاندیدان و رای دهنده گان می شود. شاید شعار نامزد محترم را که در قالب مثال یاد آور شدم با توجه به درک جامعه شناسانه ی که از علاقه توده ها و ساختارهای سنتی جامعه داشته در آن شرایط برایش خیلی ممد واقع شده باشد، اما از یاد نبریم که قانون اساسی چارچوب کار نماینده گان مردم را اعم در شورای ولایتی و شورای ملی به وضاحت تسجیل کرده است که هیچ نماینده ی فراتر از آن نمی تواند نه برای خود کاری را انجام دهد نه برای دیگران. بطور مثال اگر یک نامزد پارلمان با شعارهای همچون" رای بدهید و حج عمره نمایید" را سردهد و یا هم بگوید؛ "اگر می خواهید در روز پنج بار قابلی پلو بخورید، پس بر من اعتماد کنید" این ها همه دست نیافتنی های است که نامزد محترم فقط برای رسیدن به هدف می خواهد در عالم شعار از علایق و نیازهای مردم حرف بزند، در حالیکه  چنین فرصتی حتا برای اکثر از وعده دهنده گان هم دست نایافتنی است.
متاسفانه با توجه به تجربه گذشته اکثر از کاندیدای محترم دور ازینکه تبعات این چنین شعارهای فریب مآبانه را در جامعه بررسی کنند که تا رسیدن به منصب وکالت، توسل به خرافات اجتماعی و بازی به شعور مردم تا چه میزان سلامت جامعه را برهم می زند، کوشش می کنند پا فراتر از وظیفه یک نماینده که "قانون گذاری و نظارت از آن است" بگذارند و تاجایی که یک نامزد پارلمان با شعارهای رییس جمهور وارد کارزار مبارزات انتخاباتی می شود.
سامان یوسفوند در یک نوشته ی تحلیلی پیرامون اهمیت انتخابات و شرکت در آن به تفصیل سخن می زند و شاه کلید های مبارزه در این مسیر را نیز بازگو می کند که تذکر آن در این نوشته برای آنهایی که کاندیدا می باشند خالی از خیر نیست. نویسنده به این باور است؛ مهمترین موقعیتی که در جامعه دموکراتیک برای مشارکت سیاسی شهروندان فراهم می آید برگزاری انتخابات و رای گیری از عموم شهروندان است. یعنی این فرایند  تا حدالامکان فرصت دستیابی به تصمیمی مورد اجماع در باره ی نحوه ی اداره سیاسی جامعه را مهیا می سازد. علاوه بر این، می توان انتخابات را بنابه ماهیت جمعی و کمیت پذیر تصمیم گیری در آن، محل تجلی اراده ی نهایی عموم شهروندان به حساب آورد چیزی که ما در جامعه افغانستان بارها از آن سخن می زنیم و متاسفانه به این واقعیت نمی رسیم. به بیان دیگر انتخابات یکی از عرصه های است که مردم نظرات و خواسته های خود را در آن بیان نموده و به گونه غیر مستقیم در فرایند سیاست گذاری عمومی مداخله می کنند، اما این فرایند در برخی از کشورهای میتواند خیلی موثر باشد و در برخی از کشورهای مثل افغانستان که همه روزه وقت نماینده گان آن به مسایل قومی و سلیقه های شخصی می گذرد موثریتش علیرغم همه انتظارات خیلی محسوس و مشهود به نظر نمی رسد. 
یوسفوند در خصوص برنامه و چگونگی مبارزات کاندیدا باورمند به این است که آنچه در کار و زار انتخاباتی و پیشروی و برتری جویی در انتخابات مهم است، عبارت از مستلزم مجهز بودن به کلیدهای گفتاری است که مخاطب را جلب نماید و نا خود آگاه این احساس را در او بر انگیزد که مخاطب آن گفتار است. این گفتار ها بیش از هرچیز در پیام های انتخاباتی ارایه شده از سوی نامزدها متجلی می شود. بر این اساس نخستین گام در راه تبلیغات منسجم و قابل اتکا، انتخاب پیام و نقطه تمرکز مناسب برای بنا نهادن فعالیت تبلیغاتی بر پایه آن است. به باور ایشان از مهم ترین مقولاتی که در بحث های مختلف در باره ی  افزایش صحت و کارایی انتخابات مطرح می گردد، موضوع تبلیغات از سوی نامزدهایی است که قصد دارند با بیان ایده ها و برنامه هایشان توجه و اعتماد شهروندان را برای به دست آوردن کرسی های سیاسی به خود جلب نمایند. این تبلیغات روش های گوناگونی را در بر می گیرد، سخنرانی، مناظره، چاپ پوستر، تهیه فلم های مستند، ایجاد اجتماعات حقیقی و مجازی برای ایجاد شبکه های حمایتی در میان شهروندان را می توان از جمله شیوه های مرسوم و رایج در زمینه تبلیغات انتخاباتی در جهان دموکراتیک قلمداد نمود. امیدواریم کاندیدای محترم با توجه به نکات فوق طی یک رقابت سالم، پرهیز از شعارهای فریبنده، پابند به اصول و ارزش های جامعه و حفظ سلامت کشور به رقابت به پردازند تا باشد که پارلمان آینده افغانستان یک پارلمان واقعی و به راستی تمثیل از اراده ملت افغانستان باشد.
شعارها زمانی زیبا جلوه می کنند که در عمل عینی و  تحقق پذیر باشد. یا هو، به امید پیروزی آنهایی که زبان و دل شان یکیست، عاشق خدمت اند تا کسب قدرت.

با حرمت 
Esmatullah Raghib
8جوزا 97