آرشیف

2023-5-9

عبدالقیوم ملکزاد

سیاحت هدفدار در پرتو دستور:« قل سیروا فی الارض …» قسمت دوم

 

از سلسله مبا حث (سفری در شب با چلچراغ قرآن) 

 —————– 

 

 سیر و سیاحت، در فرهنگ والاي اسلامی به عنوان سیر آفاق در برابر انفس از نقش ویژه اي برخوردار می باشد.  زیرا به وسیلۀ سیر و سفر است که می توان زمینۀ مطالعه بر آفاق و انفس را بیشتر فراهم دید و به میزان علم و تجربه افزود و مبانی اسلامی  را از طریق مردم شناسی و طبیعت شناسی تقویت نمود. 

 با توجه به اینکه اسلام به انسان و نیاز هاي او اهتمام ویژه اي مبذول می دارد، بنابراین سیاحت و تفریح ممدوح را تعالی بخش، هدفدار  و تکلیف محورعنوان می فرماید.  

 از همین رو است که قرآن مجید، به هنگام ترسیم سیماي مؤمنان و تصویر چهرة فرزانگان به تکلیف هاي فردي واجتماعی و ویژگی  هاي ارزشی آنان اشاره می کند که یکی از ویژگی هاي آن « سائح » بودن است؛ قرآن کریم بدین وسیله می خواهد دوران هاى گذشته را  با زمان حاضر و زمان حاضر را با تدریج گذشته پیوند دهد، چون پیوند فکرى و فرهنگى نسل حاضر با گذشتگان براى درك حقایق،  

امري است لازمی و ضروري !زیرا از ارتباط و گرهخوردن این دو زمان (گذشته و حاضر) وظیفه و مسئولیت آیندگان روشن مى شود. در بررسی آیات قرآن کریم، هفت آیه تحت عنوان «سِیروا فِى الاَرضْ» و هفت آیه با جملۀ استفهام «اَفَلَمْ یَسِیروا فى الاَرضْ» در مورد سیر  و سیاحت بیان شده است. هفت آیه ٴ◌ اول در سورههاي: آلعمران – ،37 انعام – ،11 نحل – ،36 نمل – ،69 عنکبوت – ،20 روم –  ،42 سبا – 18 و هفت آیه ٴ◌ دوم در سوره هاى یوسف – ،110 حج – ،46 روم – ،9 فاطر – ،44 مؤمن – (غافر) – 82 و 21 و محمد  (ص) – 10 آمده است.  

 اینک، ضمن ارائۀ معناي سائح نگاهی می افگنیم به یکی از آیات مربوط به سیاحت.  

 و اما معناي سائِح عبارت است از: توریست، جهانگرد، مسافر،گشتگر ، جهانگرد ، سیاح ، جهانگردي کردن. (المعانی)  

 در آیۀ مبارکه 112سورة توبه می خوانیم:  

 «( این مؤمنان ) همان توبه کنندگان ، عبادت کنندگان ، حمد و سپاس گویان ، روزه داران ، سفرکنندگان ( براي جهاد و تحصیل علم  دین ) ، رکوع کنندگان، سجده کنندگان ، فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر و نگهبانان مرزهاي ( اصول و فروع دین )  خدا هستند ، و بشارت ده این مؤمنان را.» 

 کلمه سیح از الفاظ کمکاربرد قرآن است که مشتقات آن سه بار در آیات قرآن بهکار رفته است:  

1 سورة (9) یا توبه آیۀ دو: ( فسیحوا فی الارض أربعۀ اشهرٍ…)، 

2سورة (9) آیۀ :112 (التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ…) 

3 سورة التحریم، آیۀ (5): (…مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَأَبْکَارًا)  

 ضمن اینکه برخی از مفسران ریشه واژه یاد شده را عربی و برخی دیگر آن را از ریشه عبري می دانند، براي آن معانی مختلفی را بیان  کرده اند: 

 مرحوم طبرسی می گوید: «سائح، از «ساح فی الارض» به معناي استمرار بخشیدن به سیر است و به همین جهت «سیح» را به معناي آب  جاري (آبی که سیر خود را ادامه می دهد) اطلاق کردهاند؛ لذا روزهدار (صائم) را سائح نامیدهاند؛ زیرا روزهدار آزادانه و بیرون از تنگناهاي  بازدارنده، از بامداد تا شامگاه به طاعت خود- در ترك شهوات و خواسته هاي جسمانی – ادامه می دهد. از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله  

روایت شده که سیر و سیاحت امت من، روزه داري آنان است» («سیاحۀ امّت ی الصیام» مجمع البیان، ج ،5 ص 75 و .76)   در فرهنگ واژگان قرآن در مورد سائحون آمده است: مردانی که (درپی کسب رضاي الهی )دائم در حرکتند(اسم فاعل از سیاحت  به معناي راه افتادن و در زمین گشتن است ، و به همین جهت به آبی که دائما روان است می گویند سائح و منظور از سائحان کسانی هستند  که با قدمهاي خود از این معبد به آن معبد میروند ) 

 و اما واژة سیراز دیدگاه قرآن کریم، عاملی است براي بعثت انبیاء (ع)، پرستش خداي یکتا، و اجتناب از طاغوت. سیر وسیله اي است براي بررسی و شناخت طریق هدایت یافتگان و برعکس، شناخت گمراهان و چگونگی فرجام آنانی که آیات الهی  را تکذیب نمودند.  

 در قرآن کریم براي تبیین دقیق مفهوم گردشگري، از واژه هاي سیاحت، سفر، هجرت و… استفاده شده است. گر چه همه این واژگان  براي مفهوم گردشگري به کار رفته اند، ولی گسترة معنایی و بار معنایی شان با هم متفاوت است.  

 حرکت یاد شده، از منظر قرآن عظیم الشان امري است ستوده و در خور توجه! چنان که کلام الهی زمانی که داستان قوم سبأ را بیان  می کند، رفاه و آبادانی و شهر نشینی را در محور بحث خود قرار می دهد، پیوست آن می فرماید: قوم یاد شده به جهت ناسپاسی از سیر و  سیاحت آسان همواره با امنیت و آرامش محروم شدند و میان سیر و سیاحت فاصله اي بس طولانی پدید آمد و آن آسایش و آرامش و  

امنیت راه از آنان باز گرفته شد. (گردشگري از دیدگاه قرآن و روایات / محسن سقایی و مهدي آبدار)  اهمیت سیر و سفر هدفدار و ارزشمند از دیدگاه قرآن بیشتر برجسته می شود که به آیات و تفاسیر قرآنی تعمق صورت گیرد. آنگاه  است که این نتیجه به دست می آید که به بیش از ده آیۀ قرآن کریم راجع به این موضوع تاکید به عمل آمده و انسان مسافر، به اثر سیر و  سیاحت در آفاق و انفس (عالم ظاهري و باطنی) به اهمیت این مسئله و ارزش و قداست ثمره آن، یعنی کسب کمال و معرفت نایل  می گردد. 

 با عنایت به همین مسئلۀ ارزشمندي است که به قول حضرت سنایی غزنوي رح :  

قـــدر مردم، سفر پدید آرد

خــانه خویش، مرد را بند است 

چون به سنگ اندرون بود گوهر  

کس نداند که قیمتش چند است.  

 ایستایی و ماندن در یک مکان مانند زادگاه و یا محل زندگی را نمی توان ارزشمند تلقی کرد، بل ارزش در سیروسفر و سیاحت و  حرکت و گردش کردن و آگاهی یافتن از محیط پیرامون و جهان پهناور، معنا پیدا می کند که مؤمنان از آن برخوردار می گردند.  همپاي طی سیر و سفر است که آدمی را توفیق تمییز حق از باطل رفیق می شود و با سیماي درخشان حقیقت آشنایی ژرف به عمل  می آید، کمالات روحی و سجایاي اخلاقی اش نضج بیشتري بهره ور می شود. و در یک کلام: کمال پختگی انسان زمانی بیشتر فراچنگ  می آید که انسان رنج سفر را بر خویش هموار کند، کما اینکه شیخ همام سعدي رح گفته است: 

بسیــــار سفر باید تا پخته شود خامی  

صوفی نشود صافی، تا در نکشد جامی.  

 همان گونه که در قرآن کریم رهبانیت و انزوا طلبی مورد مذمت قرار گرفته، در عین حال به این نیز باید ملتفت باشیم که: پرداختن به  سیاحت و سیر و سفرِ هدفدار و احیاناً به منظور اشباع غرایز حیوانی نیست، بل حاوي حکمتی است که زمینۀ بررسی حوادث تاریخی و  مشاهدة جغرافیاي حوادث را به منظور عبرت آموزي فراهم می سازد. 

 اینک نگاهی می اندازیم به ترجمۀ آیۀ مبارکه بیستم سورة عنکبوت که حاوي پیام و دستوري است بدین مناسبت:  (بگو که در زمین سیر کنید و بنگرید که خدا چگونه در آغاز موجودات را پدید آورده است و (چه رنگ و بو و سیما و ویژگی هایی  به هر یک داده است، و چه اسراري به آنها به ودیعه نهاده است تا از مشاهدة همه اشیا، پی به راز و رمز آنها ببرید و در برابر قدرت  مافوق تصور پروردگار شان سر تسلیم فرود آورید و بدانید کسی که اول این جهان را از نیستی به هستی آورده است) بعداً هم جهان  دیگر را پدیدار می کند، همانا خدا بر هر چیز تواناست.) 

 همان گونه که می بینیم در آیۀ شریفه فوق، مفهوم (…سیروا فی الارض) یا گردشگري، نتایج ثمربار آتی را در قبال می داشته باشد  که به ترتیب برمی شمریم: 

1 توجه به گردشگري، برابر است با به دست آوردن یک ارزش، به شرطی که با یک هدف عالی همراه باشد.  –2 کمک شایان به رشد تفکر انسان،  

3 شناخت بهتر از قدرت و عظمت پروردگار عالمیان و سنگین ساختن کفۀ میزان یقین و ایمان، 

4 – باورمند شدن هرچه بیشتر انسان به حقانیت معاد، و متیقن شدن به اینکه خداوند چگونه به موجودات غیر ذيروح، روح دوباره  می آفریند؟ و به قول تفسیر نور:بهترین دلیل معاد، قدرت نمایى خداوند در پدید آوردن موجودات در نخستین مرتبه است. «کَیْفَ بَدَأَ  الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ»(سپس [باز ] خداست که نشاه آخرت را پدید مى آورد خداست که بر هر چیزى تواناست.)  و به قول مولانا: 

این بهــار نو ز بعد برگ ریز 

هسـت برهان وجود رستخیز  

 حاصل سخن این است که: ذاتی که قادر است دستگاه هستی را با این عظمتش پدید آورد، بدیهی است که نابود ساختن آن نیز در  حیطۀ قدرت او قرار دارد. این، یکی از نتایج رابطۀ مطالعۀ تمدن ها و طبیعت از دیدگاه قرآن است. 

 مزید به موضوع فوق، به ارائۀ دو نکتۀ دیگر نیز مبادرت می ورزیم.

 موضوع دوم: ، قرآنکریم، انسانها را به خاطر آن به مطالعۀ سرگذشت تمدنها فرا می خواند که به انذار پیامبران الهی(علیهم السلام)  وقعی نگذاشتند و به تکذیب حقایق روي آوردند. (د:باقریان) پیامبرانی که پروردگار عالمیان در کلام مقدسش راجع به ایشان می فرماید: ما در هر امتی رسولی بر انگیختیم که ( خداي یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!) خداوند گروهی را هدایت کرد، و گروهی  ضلالت و گمراهی دامن شان را فرا گرفت، پس در روي زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود.) (نحل36/)  آیات متبرکۀ (109) سورة یوسف و(11) سورة انعام نیز در بیان موضوع فوق دلالت دارد.  

 موضوع سوم: عبارت از آیاتی است دال بر مطالعۀ سرگذشت تمدنهاي پیشین از پی سیر در روي زمین. آیات متبرکۀ زیادي در این  مورد وجود دارد که ما از میان آنها تنها به آوردن آیات مبارکه (1815) سورة سبأ بسنده می کنیم که به موضوع بحث ما ارتباط مستقیم  دارد. 

 «براي اهالی سبأ در محل سکونت شان نشانه اي( از قدرت خدا) بود. دو باغ (عظیم و گسترده) در سمت راست و چپ (شهر یمن، با  میوه هاي فراوان بدیشان گفته شد:) از روزي پروردگارتان بخورید و شکر او را بهجاي آورید. شهري است پاك و پاکیزه، و (پر برکت  و نعمت آفریدگار تان) پروردگاریست بس آمرزنده* اما انان ( از شکر نعمت) رویگردان شدند ( و مغرور رفاه و لذایذ گشتند) بدین  سبب ما سیل ویرانگري را به سوي شان روان کردیم و باغ هاي(پربرکت و پرمیوة) ایشان را به باغ هاي (بی ارزش) با میوه هاي تلخ و  درخت هاي شوره گز و اندکی درخت سدر، مبدل ساختیم* این (تعویض و تبدیل) چیزي بود که به خاطر کفران نعمت، ایشان را بدان  کیفر دادیم. مگر ما جز نا سپاس را مجازات می کنیم؟* میان آنان و شهر هاي دیگري که پر برکت و نعمت کرده بودیم، شهرها و  روستاهایی ساخته و پرداخته بودیم که (از یکی، دیگري) نمایان بود و در میان آنها فاصله هاي مناسب و نزدیک به هم ترتیب داده بودیم  ( بهگونه اي که امنیت برقرار بود و نیازي به حمل آب و توشۀ سفر دیده نمی شد. توسط انبیاء به ایشان پیام دادیم که) شبها و روزها در  

امن و امان در آنجاها سیر و سفر کنند (و از حق منحرف نشوند و به یاد الطاف خدا باشند و پرستش او را فراموش ننمایند.”  قرآن کریم با صدور دستور: «قل سیروا فی الارض» از انسان می خواهد که پاي از محدودة محفوظات ذهنی و نظري و خاطرات  فراتر نهد و رو به سوي سیر و سفر آرد تا از اثر مشاهداتی که به او دست می دهد، درس تدبر و عبرت فرا گیرد. عبرت که عبارت است  از نوعی از عملیات فکري، یکی از روش هاي تربیتی است؛ انسان به وسیلۀ آن قادر می شود از مقدمات حسی نظیر دیدنی ها و شنیدنی ها  استفادة اعظمی به عمل آرد.  

 موضوع سیر و سیاحت، علاوه بر دعوت به نگرش خردگرایانه، پی بردن به انجام مکذبین یعنی تکذیب کنندگان است؛ ( مکذبین آنانکه  منکر صحت و درستی خبري می شوند) از اثر مطالعۀ سرگذشت تمدنهاست که مجالی گسترده براي تفکر در اسرار آفرینش هستی، فراهم  می گردد. 

 (آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آن ها بس نیرومند از ایشان بودند و زمین  را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پیامبران شان دلایل آشکار برایشان آوردند. بنابراین خدا بر  آن نبود که برایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم کردند.) 

 فلاسفۀ مسلمان، با بررسی آیات شریفه اي که نمونه هاي آن را ذکر کردیم، هدف و انگیزة مطالعۀ تمدن ها و طبیعت را در یک دور  قانونمند، در سه دستۀ کلی تقسیم نموده اند: یک: تفکرو تامل، دو: عبرت گیري و سه: تذکر! 

 نکاتی را که برشمردیم، مستلزم واشکافی بیشتري است، بدین شرح: 

 هدف نخستین، از «سیروا فی الارض» (سیر در زمین) آن است: از آنجایی که یکی از ویژگی هاي قرآن مجید، به عنوان صاحب  معارف وحیانی، تبیین اهداف تربیتی و معنوي می باشد، بناءً تامل و تفکر در آیات الهی موجود در طبیعت، امري مهم و ضروري دانسته  شود.  

هدف دوم: همانا ارسال رسل از سوي خداوند متعال است تا ایشان به فهم شهودي این نشانه ها مصدر ارشاد و مدد واقع گردند، هدف سوم خدا، از سیر در زمین، دعوت انسان ها به عبرت گیري و گرفتن پند و درس از جریانات منفی و تاریخ و سرنوشت شوم اقوام  و ملل و شخصیت هایی است که از فرامین الهی سرپیچی کردند و مشمول عذاب دردناك او تعالی شدند.  

 به قول دکتر باقریان: در این نگرش فلسفی، خداوند متعال در مرحلۀ نخست، انسانها را به استفاده از ابزار حس و تجربه فرامی خواند و  از آنها می طلبد که در جهان سیر کنند و به قوانین طبیعت نظر بیفکنند و از پی آن به اسرار آفرینش جهان و سایر موجودات تدبر کنند.  اکنون به منظور تنوع سخن می خواهیم این بحث را کمی با رنگ عرفان در آمیزیم. مولانا می گوید: 

یغ�ت حق پردەای انگ�خت است / سف� و علوی به هم آم�خت است  

گفت: س�ــــــ روا، � طلب اندر جهان / بخت و روزی را ه� کن امتحان 

در ب�هــــــــــــــــــ ا �طلب هم آن ب� / که نتابد شــــــــــــــ �ح آن این مخت� 

 در شرح جامع مثنوي معنوي و نیز سروش آسمانی راجع به شرح این ابیات، عباراتی از این نمط توجه ما را به خود جلب می کند:  غیرت حق، حجابی میان عقول مختلف انداخته است تا عقلِ دانی و عالی در هم آمیزد و معلوم نشود که کدام عقل، عالی است و کدام  دانی. استاد محمد کریم زمانی می گوید: ( بیت فوق به اولیاي مستور اشارت دارد. عقول آنان با آنکه مؤیَد من عنداالله است با این حال  غیرت الهی آنان را از انظار مستور داشته است تا در دسترس هر آدم بی سر و پایی قرار نگیرند. گویی که خداوند به آنان رشک و ضنت  

می ورزد. از این روبه این دسته از اولیاء «ضَنائنُ االله» گویند. چرا که خداوند شناخته شدن آنان را دریغ می دارد.) {ج،6 ص 685}  خداوند مردم را به گردش در جهان دعوت کرده است. رزق و اقبال خود را پیوسته امتحان کنید. 

 این مطلب اشاره دارد به آیه 20 سوره عنکبوت: (قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ…). [بگو: «در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همینگونه ) جهان آخرت را ایجاد مى کند؛ یقیناً خدا بر هر چیز  توانا است!]  

 معناي بیت سوم چنین است: در میان چشم ها نیز چشمی پیدا کن که شرح آن در این بیان مختصر نمی گنجد. یعنی در میان اهل بصیرت  دیده وري پیدا کن و سرمشق سلوکت قرار ده که نمی توانم اوصاف او را در حیطۀ محدود کلمات باز گویم.(زمانی)   مولانا با استناد به این آیه می گوید: سالک نیز باید آن قدر جست وجو کند تا کسی را بیابد که مظهر هدایت و عنایت الهی است. پس  سالک حق ندارد خموره و منفعل بنشیند، بلکه باید رزق صوري و معنوي خود را با سعی و تلاش بیازماید.  (ادامه دارد)