آرشیف

2019-9-25

رفعت حسینی

سروده از حمیرانگهت
درین سروده از حمیرانگهت، مفهوم غزل درلسان پارسی، ومعنای شعر، درهمهء لسان ها ،گنجیده است:
نه در این سرا پناهم،نه به خاک و سرزمینم
به کجا روم از این شب، وَسیاهی جبینم

به سخن فرو نیاید ،غم نا سرودهء من
که سکوت، سایبانی زده برزبان دینم

به کدام سوره خوانم زنیازِ بیکرانم
که ترا دهد نشانم که کنار تو نشینم

تو و دشت های دوری ،من و سنگی و صبوری
تو چو باد در عبوری ز صحاری حزینم

به خبر شکسته آیی، به نگر چه خسته آیی
دل و دست بسته آیی،به امید آخرینم

چه کسی مرا بخواند، چه کسی مرا بداند
که چو تیر در کمانم ،که چو مرگ در کمینم

تو بخوانم از فراسو ،تو بدانم ای تو نیکو
من و عشق نا تمامم ،من سردی یقینم

 

حمیرانگهت

۲۳/۰۷/۲۰۱۹