آرشیف

2015-2-5

ناصر فیروزی

زهری بنام داروی ملت سازی بــــــه خورد همه داده شد

 
 
 کشور های متمدن و پیشرفته اگرچه گاهی وقتها با سختی ها و گره های کور روبرو میشود اما  با استفاده از تجربه های گذشته و دست آوردهای روز بر سختی های پیروز شده و گره های کور را باز میکند. همین کشور های متمدن  برای هر مشکل چاره می اندیشند و آنرا به مرحله اجراء میگذارند. وقتی راه چاره زمان خود را طی کرد اما هیچ اثر مثبتی بجای نگذاشت, فورا آنرا از دور خارج و به زبالی دانی می اندازند. نمونه بازر آن که در سطح کلان آن مطرح میشود برنامه احزاب کشورهای متمدن است که برای اداره کشور و خوشبختی مردم ارائه میشود. مردم هم اگر بنظرشان ارزنده بیاید به آن رای میدهند.
 برای به بار نشستن برنامه حزب برنده چهار الی پنج سال وقت میدهند, اگر در این مدت پاسخ مثبت داد مردم را خوشبخت کرد که نور الانور میشود. اما اگر آنطوری رهبران آن حزب تبلیغ میکردند خوب از کار درنیامد و باعث خوشبختی جامعه نشد, مردم در دور بعدی انتخابات به یک حزب دیگر رای میدهند که برای خوشبختی جامعه برنامه تازه دارد. حزب بازنده میرود تا اندیشه های ناکارآمد خود را دور بیاندازد و خود را با اندیشه نو آماده انتخابات بعدی کند.
حالا این پرسش برای ما مطرح است, آیا گروه های قومی و سیاسی در کشور ما هم چنین کاری انجام میدهند؟
مردم عادی جامعه چی؟ آیا آنها هم این قدر می اندیشند که به برنامه رای ندهند یا پشتیبانی نکنند که هزار بار باطل بودن آن به اثباط رسیده است؟  این در صورتی است توسط گروهای قومی یا دولتهای قومی مرتب برای این پروسه های  یک سویه نگر و ناکارآمد تبلیغ میشود.
ملت سازی یکی از مقوله های است که بسیاری از کشورها در قرن 18 , 19  و نخستین سالهای قرن بیستم به آن دست یافته اند اما در افغانستان از  دو صد سال قبل به شکل تصفیه مخالفان و اقوام کنار زده از قدرت توسط یک قوم صاحب  قدرت شروع شد. اما ملت سازی بروشهای مدرن از زمان امان الله خان شروع شد. این روشها هم تاکید آن تیکه بر هویت یک قوم و تامیم آن هویت بر همه اقوام کشور بود.این کوشش که درازای آن به صد سال میرسد هیچ کامیابی نداشته است. حالا همه, بخصوص آنهای این برنامه ملت سازی را رهبری میکردند باید از خود بپرسیم چرا هیچ توفیقی به دست نیاوردی ایم؟
 
فاجعه آن وقتی است, کسانی که این پروسه به این مهمی را به بدترین وجه آن بپیش برده اندهنوز اسرار بر اجرای برنامه های ناکام خود دارند. تبیعطا وقتی پروسه ای به  این مهمی که شکل بسیار فاجعه باری به پیش برده شده مورد انتقاد واقع میشود. اما مجریان طرح  هر انتقاد به برنامه نخ نما شده خود را که حیثیت زهر ما را پیدا کرده, با شدت پاسخ میدهد. انواع اتهامات بی اساس را که بیشتر به خودشان میچسپد حواله گروه های منتقد میکند.
 ملت سازی از اساس در کشور ما با پایه گذاری غلط و نادرست صورت گرفت. یک سویه نگری نادیده گرفتن  داشته های فرهنگی ,تمدنی و تاریخی کشور از ضعفهای اساسی این پروسه  بوده است. پروسه ای که قرار بود ماشین گذر آرام کشور بسوی ترقی و پیشرفت باشد به زهری کشنده تبدیل شده که هر روز از کام مردم فرو میرود. با قاطعیت میتوان گفت  دست آورد چنین روش ملت سازی جنگ سی ساله ,آوارگی 8 ملیون نفر به خارج و در حدود هشت ملیون در درون کشور میباشد. ضمنا امروز افغانستان جزء چند کشور انگشت شمار فقیر ترین و عقب افتاده ترین کشورهای دنیا است.  اما کسانی که این زهر را به کام مردم میریزند بدون اینکه به نتیجه کار خود بیاندیشند هر روز بر کار خود اسرار میکنند. در این میان این مردم و همه اقوام کشور هستند که تاوان این پروسه ناکار آمد را میدهند. امروز قومی که دهه ها  است صاحب قدرت بوده اما از اقوام دیگر عقبمانده تر و از تمدن دورتر است.
 
 ملت سازی با این روشی که در کشور شده باید گفت؛ زهری ماری است که در کام اقوام کشور  از همان آغاز ملت سازی  ریخته شده و میشود. این زهری که مارا تا دم مرگ پیش برده است. آیا موقع آن نرسیده این آقایان نگاهی به نتیجه کارهای انجام شده خود و صلفهای خود بکنند؟ اگر شما به همه مردم افغانستان  رحم نمیکنید لااقل به خود و اقوام خود رحم کنید.
 
Nasserfiroozi_se@yahoo.se