آرشیف

2015-4-22

عصمت الله راغب

زسرهای بریده ی بدخشان تا بی کفایتی حکومت افغانستان!

حمایت از سعودی مهم است، یا ثبات افغانستان؟!

افغانستان به عنوان یک کشور فقیر وجنگ زده که تاهنوز هزاران زخم برپیکر دارد دراین مقطع حمایت آن از کشورسعودی وداخل شدن به یک جنگ نیابتی به نفع سعودی فاقد هرنوع مشروعیت های دینی، اخلاقی وسیاسیست وبه باورآگاهان این کار حکومت وحدت ملی به رهبری غنی وعبدالله کاملاٌ دورازعقلانیت سیاسی ومنش اخلاقی است، که ازآغازین روز جلوس این دو مسوولین حکومتی درافغانستان تا امروز تحفه حکومت وحدت ملی برای خانواده های که فرزندانشان پرچم داران این مرزبوم اند جز سرهای بریده وجسدهای آلوده بخون دیگر چیزی نبوده ، بازهم خلاف اراده ملت بادستان تهی، خود را بطور پیش مرگ درمیدان نبرد دربین دو قدرت بزرگ منطقه می اندازند، تاجای که روی منشای این جنگ ها درمنطقه توجه صورت می گیرد، گفته می شود؛ که این جنگ، جنگ افراطیان سنی مذهب با شیعان جهان با مداخله دستان بزرگ درمنطقه است، اما درافغانستان که اقوام زیادی زنده گی می کنند درکنارآن میدانیم که نفوس اهل تشیع درچی میزانی درحال رشد است وتا امروز درتمام عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ومذهبی از جایگاه قابل ملاحظه برخوردار بوده اند وهمچنان درثبات افغانستان نقش کلیدی بازی می کنند، بازهم خلاف خواست این جمعیت کثیر (اهل تشیع)، افغانستان برای سرکوب کردن حوثی های شیع مذهب که دریمن برای رهایی خود از اغلال جور، صدا بلند کردند وبه مبارزات خویش پرداخته اند، حمایت افغانستان ازسعودی دربرابر حوثی ها به لحاظ روابط مذهبی به شیعان افغانستان یک نگرانی کلی بوده و این جمعیت افغانی (اهل تشیع) را سخت متاثر ساخته است. ازطرف دیگرگفتنی است که درطول سالیان متمادی شیعان افغانستان ازلحاظ ایدیولوژی مذهبی، سیاسی وفرهنگی ازیک قرابت بسیارفوق العاده ی باکشور همسایه ایران برخوردارند ودرکنار آن ایران به عنوان نماینده قدرتمند جهان شیع در افغانستان ازنفوذ مذهبی واستخباراتی بسا بلندی درطول تاریخ برخوردار بوده و گفته می شود حمایت افغانستان از سعودی درواقع جنگ باایران است، ایران کشورهمسایه افغانستان است گذشته از اینکه ما با آنها مناسبات مشترک زبانی وفرهنگی داریم درتمام عرصه ها افغانستان نیازمند همکاریهای آن کشور بوده ودرشرایط کنونی درحدود بیشتر از دو ملیون مهاجر درآن به سرمی برد. شاید برای غنی بودن دو ملیون مهاجریکه یگانه راهی درآمد مالی ونفقه شان کشور ایران است، چندان اهمیت نداشته باشد، اما برای آنانیکه درافغانستان با انواع مصایب دست وپنجه نرم می کنند، ازعدم اشتغال برای دوملیون مهاجر تا بی توجه یی دولت برای بقای حیات شان دراین کشور چیزیست که اولویتهای خواسته های این مهاجرین را شکل می دهد؛(با اهمیت خوانده شده است) . شاید این متفکر، فکر این را نکرده باشد که ایران تا چی حد درثبات افغانستان نقش دارد، وما اگر به لحاظ روابط تاریخی دو کشور ایران وسعودی را دربرابر افغانستان به مقایسه بگیریم، می بینیم که سعودی تا امروز چی بلاهای که برسرما نازل نکرد، ازپرداخت هزینه مالی طالبان تا جنگیدن درخط مقدم، عربستان گاهی طالب را بجان ما انداخت وگاه هم داعش را، غنی اگر ادعایش دربرابر حمایت از سعودی بخاطر سرکوب سازی حوثی ها یمنی این باشد که سعودی برای تامین صلح و ثبات افغانستان می تواند نقش خوب بازی کند، وبه آن دلیل از سعودیان دربرابر یمنی ها حمایت می کند؛ این خود خلاف عقلانیت سیاسی، مذهبی ودینیست، درهیچ جای دین نیآمده که بخاطربدست آوردن یک حلال(آوردن صلح درافغانستان) درکنار آن یک حرام(تجاوز) را هم حلال بشماریم به این معنا که افغانستان به حمایت از سعودی بریمن تجاوز کند تا عربستان سعودی ما را به پروسه صلح کمک کند، ما صلح با ذلت را که بدست عربستان سعودی درافغانستان رقم بخورد بدتر از این می دانیم که بدون مداخله به امور دیگران زیرفقر ودود باروت زنده گی کنیم، ما نباید آخرت را به این جهت خراب کنیم که ما دنیای خودرا می سازیم.
غنی خان بجای اهمیت ازسعودی بالایش بحیث مسوول تامین امنیت فرض است تا بجای گریه برلبان تشنه ملت، خنده را جاری سازد. حادثات دلخراش وویرانگر اخیر حکومت قریب به یک ساله غنی بالاتر از سیزده سال کرزی گراف گرفته است، ازیک سال به این طرف درولایت های کشور از بدخشان، تاننگرهار، هلمند، فاریاب، مزار وغور چی می گذرد، حکومت غنی فابریکه تولید حزن واندوه به ملت تبدیل شده بازهم این ناجوان قاتلین ودشمنان ملت افغانستان را مخالفین سیاسی می خواند، این بنده خدا، برخلاف دیگران مبنای همه شالودهایش را سیاست تضرع تشکیل میدهد، روسای جمهور دیگر کشورها دربرابر هراس افگن ها، آنهای که نظم عمومی وثبات دایمی شان را برهم می زنند، موقف مشخص دارند، دراین اواخر شاهد هستید که پاکستان نیز 17 تن از مخالفین هراس افگن را به دار آویخت، کشورایران همچنان یک پلت فارم مشخص علیه دشمن دارد، اما درافغانستان روسای جمهور ما چنان عاطفی برخورد می نمایند که بجای تادید بلکه تشویق شان می کنند دوراز انتظار گاهی برادران ناراضی وگاهی هم مخالفین سیاسی خطاب شان می نمایند.
وقتی فرد اول کشور مطابق قانون اساسی عجز خودرا می پذیرد که از نوامس وطن واز جان ومال ملت حفاظت وحراست نمی تواند، بجای اینکه استعفا کند بازهم به وظیفه خویش ادامه میدهد این یک جور وستم ملیست، آقای غنی خودش درقبال رهایی 31 تن دربرابر فاملهایشان اعتراف کرد که ما نمی توانیم درقبال سرنوشت این سی ویک تن کاری انجام بدهیم، پاسخش مثل افراد عادی کشور این بود که امیدواریم که رهایشان کنند، درواقع اینخود برای رییس جمهور یک لکه ننگین است که وقتی اتباع کشور خودت را از چنگ شورشیان آزاد کرده نمی توانید، چطور از کشورهای مداخله گر درامور دیگران حمایت می کنید ووعده اعزام نیروهای اضافی را می به عربستان میدهید. امیدوارم همان نیروهای اضافی افغانستان را برای دفع دشمنان افغانستان استفاده کنید وانتقام سرهای بریده پرچمداران عزیز بدخشانی مارا، قاتلین مستنطق های حادثه مزارشریف و سی ویک تن مسافر ربوده شده وغیره را پس بگرید.

عصمت الله راغب
2/2/1394