آرشیف

2018-7-18

حسام الدین یعقوبیان فیروزکوهی

رند

رند ظاهر به ملامت باطن به سلامت را گفتندی و می گوییم
من نه آن رندم، که ترک شاهد ساغر کنم
محتسب داند، که من این کار ها کمتر کنم
آری حافظ پاک باز، حافظ پاک رای، حافظ به حق پیوسته را گاهی به رندی و زمانی هم به می و مشروبات، عو عو کنان، کوکو کنان، در آن زمانه ها متهم کردندی. عصر حافظ عصر ترقی هنر و ادبیات که خود حافظ غزل هاش، همواره از زمین بسوی آسمان ها و از آسمان ها بسوی زمین به پرواز و درحرکت بود. حافظ مشورت دهنده قوام الدین ها در حکومت بود. حافظ زاهد، حافظ عابد، حافظ سیاست مدار دورانش بود و عدالت همیشه زیر دید مشوره هاش قرار داشت، رخت تن حافظ همانا خرقه پشمینه بود که روز خود را به آن میپیچید وشب ها در زیر آن خرقه میخسپید؛ در آن زمان ها به گونه امروز حکومات پاک بازی و عدالت پسندی را نفی میکردند و در پی منافع خود و نزدیکان خود بودند، دیروز و امروز این صدای ماست:
به ملازمان سلطان کی رساند این دعا را
که ز یمن پادشاهی ز کرم مران گدا را
پادشاهان، حکومت مداران دیروز و امروز نظر پر لطفی به فرهنگ، هنر، ادبیات ندارند؛ همواره انسانها و رقبای سیاسی خود ها را گاهی به گلوله میبندند،  و زمانی هم با دوسیه های از اتهامات به پس و پیشش میبندند و از وطن شریفانه اخراجش مینمایند. و زمانیکه به بن بست رفتند دوباره آن اتهامات را دور از دید خود، دور از دید قانون و ما جامعه رنگا رنگ را به کلچر و زبان های گوناگون ما را گوسفندی خطاب مینمایند با یک فرمان خطاب به مخالف دیروزه دوست ظاهری امروزه خطاب نموده صدای میزنند Welcome to Afghanistan

ح. یعقوبیان فیروزکوهی