آرشیف

2019-1-18

محمد امین وکیل

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

وجه نام گذاری اش را در جای ندیدم ،قریه ای است با قدامت سال ها ،درست 48کیلومتر در شمال غرب شهر چغچران موقیعت دارد ،به قریه خارستان بره خانه چون به رسی دست راست سرک منتهی به لشکر راه رو به شمال ادامه می یابد از کوتل خارستان چون به گذری به ( تیغ نی کشه )این راه را پی می گیری وموازی به شرق قریه (خار مرده ) لشکر راه در ناوه ای سرسبز وزیبای موقیعت دارد ،در شرق لشکرراه قریه های (دره سفر ) (تیل غوری ،)چشمه ای جانک )در غرب لشکر راه قربه های (خارمرده ) (زهر مرده )در شمال لشکر راه قریه های (حاجی باران )ده گلها ،شهر نو ،شهید کشته ،نوآباد،قشلاق سوخته)موقیعت دارد ودر جنوب به امتداد رود خانه ای بهاری (قریه های خواجه سبز پوش ،جهر سرخ وخارستان واقع گردیده.
لشکر راه فعلا به دوقریه ای علیا وسفلا تقسیم شده وبیش از150 فامیل در هردو قریه سکونت دارند ،به دهقانی ومالداری مصروف اند ودر لشکر راه سفلا منبع آبی دایمی وجود دارد که مسمی به (آب رو )است چشمه ای است با کمال پاکی وشفافیت ازین چشمه یک نل کشیده اند ودر بین قریه ذخیره ساخته اند ویگانه منبع آب آشامیدنی است ،این چشمه صد متر از قریه بلند تر واقع شده وزمانی من دیدم که به تولید برق هم ازان استفاده می کردند وزمانی آسیاب آبی را به چرخش داشته فعلا آسیاب وبرق آبی متروک است ،از آب این چشمه به زراعت استفاده می نمایند واز برکت آن درخت های بید وسفیدار ودرسال های اخیر غرس درختان سیب رشد چشم گیری درین قریه داشته.
حدود 500متر از قشلاق فعلی لشکر راه سفلا خرابه های وجود دارد که بنام قشلاق کهنه شهرت دارد واز موی سفیدان روایت شنیدم که تمام یافولادی که فعلا در دامنه ای پای کمر واطراف رود هریرود زندگی می کنند مهد وخاست گاه شان همین قریه  بوده است ،درشمال لشکر راه به ادامه ناوه به قشلاق کهنه ای دگل میرسی تا چند سال پیش متروک نبود گویند دومین قریه بعد از قشلاق کهنه ای لشکرراه بوده وسومین خاستگاه شان قشلاق کهنه ای گردنه ای کبود است وفعلا متروک است وازان به بعد ده ها قریه از توابع یارفولاد ایجاد شده ورشد نفوس چشم گیر داشته اند وفعلا حدود صد قریه در دور ونزدیک لشکر راه قد اعلم نموده اند
لشکر راه فعلا دوبازار چه دارد یکی بنام بازار ( سیاه ) ودیگری بنان بازار ( پای مزارلشکرراه )واین زیارت از قدیم است تا جای که من معلومات گرفتم در مورد آن آگاهی چندانی وجود ندارد وفعلا درین موقیعت مسجد جامع اعمار نموده اند ونماز جمعه را دران اقامه می نمایند.
لشکرراه در طول صد سال ویا بیشتر ازان از قریه های مهم یارفولاد است ،این جا مردنیک نامی می زیسته بنام ارباب (سید محمد) موصوف مورد احترام خاص وعام اقوام یارفولاد بوده ،گویند سخی مرد ونیک نام ودلاور بوده ،به شکار واسب داری شهرت تمام داشته ،لنگر ومهمان خانه ودربارداشته از ارباب سید محمد چهار پسر باقی مانده دوپسر اش وفات نموده اند واز جمله حاجی خیر محمد مرحوم از اولین مکتب دیده های بود که گویند در سال های قحطی به نسبت شورش علیه بیداد حکومت وقت از مکتب اخراج وبه زندان افتاد او از اولین اعلم برداران مبارزه علیه ظلم وبیداد بود ،صعوبت های جهاد را چشید ورنج مهاجرت را متحمل شد ویک بار در مسیر دره ای قاضی مورد کمین قرارگرفت وبطور معجزه آسای نجات یافت وبالاخره دار فانی را وداع گفت وخداوند از وی خشنود باد.
آخرین پسر ونامدار ترین پسر ارباب سید محمد لشکر راه فضل احمد خان کوهستانی است ،از عنفوان جوانی به سنگر جهاد رفت واعلم بردار مبارزه علیه طاغوت روس بود وباری در یک درگیری در نزدیکی های قریه الندر یک عراده تانک روس را مورد اصابت مرمی راکت انداز قرارداد ،موصوف درطول دودهه جهاد منحیث کلان وبزرگ قوم وخیلی زمان ها بنام قوماندان مشهور بود ،حتی زمانی قوماندان غند در فرقه ای چهل ویک بود که با به میان آمدن حکومت موقت منحل شد ،موصوف رنج مهاجرت را با هزارن خانه بدوش کشید ودر دوران مقاومت مناسبات خوبی با طالبان نداشت وبه مبارزه ادامه داد وبعد از سرنگونی رژیم طالبان یک نوبت منحیث وکیل مردم در یک دوره در شورای ولایتی وظیفه اجرا کرد ،موصوف مرد با وقار ،سنگین ، قدردان ، ومهربان ودر تحمل وگذشت مشهور است ،با هیچ کسی بیداد نکرده ،هیچ دلی را پریشان نکرده وبا هیچ قوم وطایفه درگیری مسلحانه روی خصومت های شخصی انجام نداده وبه نسبت رفتار نیک اش با سایر اقوام علاوه ازینکه خودش مورد احترام است مردم یارفولاد می توانند در تمام نقاط غور سفر کنند واین یک دست آورد نیک موجودیت موصوف در راس مردم است واین یک هنر است که شاید در وجود بسیاری های نباشد.
سایر بزرگانی نامداری که در دامنه ای پای کمر یار فولاد به نیک نامی وشهرت زیسته اند می توان از ارباب عبدالله قشلاق سوخته نام برد که فعلا فرزندش صالح محمد خان در قید حیات است وبا وجاهت مردی است ،ومردی دیگری که من می شناختم رئیس عبدالرحمن لخشک بود مردی نیک ومهربان بود خداوند از وی خشنود باد دار فانی را وداع گفته ،مردی دیگری که از دوران مکتب می شناسم حاجی خداداد کندل باش است ،اولین بار من سلاح کلاشینکوف را در شانه ای وی دیدم ودر الندر بودخوب بیاد دارم ریش سیاه کم پشت داشت ،سایر همراهان مجاهد اش سلاح های یک تیره به شانه داشتند ، موصوف به سن کهولت رسیده وهنوز حیات دارد و مردان نیک نام دیگری هم مانند حاجی صادق بای مرحوم ،حاجی عبدالروف مرحوم ، ارباب عوضمرحوم ،شهید ملابسم الله شب شیدگی ،ومرحوم قوماندان رسوال داد مشهور به (تنی )وتنی ازان گویند که روزی که شهنواز تنی علیه نجیب در کابل کودتا ه کردمرحوم رسول داد درشب شیدگی علیه نیروهای حکومت وقت کودتا کرد ودر سرمای یخ بندان به طرف شویج با همراهان اش رفت وبنام تنی مشهور شد ودر یک حادثه ای لغزش کوه دار فانی را وداع گفت وبر علاوه ده ها بزرگی دیگرهم هنوز وجود دارند که یاد آوری تک تک شان را درفصل دیگری خواهم نوشت وکسانی که درین نوشته تذکر دادم از همراهان ویاران دوران جهاد فضل احمد کوهستانی بوده اند وخوشا بر بزرگانی که از خود نام نیکو به یادگار می گذارند
 
محمدامین وکیل
 نزدهم ماه جدی 1397
لاچ پت نگر
 دهلی هند
 تصاویر که در ذیل ضم شده مربوط به لشکر راه وقریه های ماحول آن می باشد که در سال های مختلف عکاسی نموده ام
 

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان:

دهکده ای لشکر راه در گذ ر زمان: