آرشیف

2015-1-7

محمد صابر مدققٰ غوری

دفتر سیاسی طالبان؛ نشانه اشتراک در پروسه غربی!

امارت اسلامی افغانستان دیروز (بیست و هشتم جوزا) رسماً دفتر سیاسی خویش را در قطر افتتاح کرد که عنقریب مستقیماً با امریکائیان وارد مذاکره خواهد شد. داکتر محمد نعیم، سخنگوی دفتر طالبان در قطر گفت که این دفتر تنها برای پیگیری فعالیت های سیاسی ایجاد شده و با یک تعداد شرایطی که با دولت قطر پذیرفته است، متعهد می ماند. اما امریکا تمام گروه های مخالف مسلحی را که در قضیه افغانستان دخیل هستند، بار بار مورد خطاب قرار داده و شرایط خویش را تکرار نموده است که این شرایط قرار ذیل اند:-

1- قطع هر نوع رابطه با القاعده.

2- دست برداشتن از جنگ مسلحانه.
3- پذیرفتن حقوق زنان.
4- احترام به قانون اساسی افغانستان.

من، فعالیت سیاسی اسلامی را یکی از وجایب اساسی امت دانسته، اما پذیرفتن شرایط دولت های خائن و مزدور اشغالگران صلیبی مثل قطر را افتادن در بند فریب آنان می دانم. به همین ترتیب، درصورت موجودیت اشغال، هر نوع مذاکره میان یک گروه جهادی و اشغالگران شرعا ناروا بوده و خیانت عظیم در برابر خون هزاران شهدای است که از طرف امریکا و ناتو ریخته شده است. از طرف دیگر، شرعاً صلاحیت مذاکره با دولت های محارب بعد از برقراری آتش بست از ریاست مشروع جهانی مسلمانان (خلافت) می باشد. و در عدم موجودیت این دولت و یا ریاست جهانی مسلمانان (خلافت)، هیچ گروه سیاسی و جهادی حق مذاکره با محاربین بالفعل را ندارد و شریعت اسلامی برای آنان اجازه تأمین روابط سیاسی و گفتگو را نداده است.
به عین ترتیب،هر آن پروسه سیاسی را محکوم می کنم که از سوی غرب برای ترویج و تحکیم اختلافات فکری، سیاسی و جغرافیاوی به راه انداخته می شود و هرگز آن را قابل قبول ندانسته و این پروسه ها را شرعاً حرام می دانم. اما ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان طی ارسال خبرنامه ی به مطبوعات گفته است که با رعایت احترام متقابل همه کشورهای جهان و مخصوصاً کشورهای همسایه، خواستار روابط حسنه با آنان بوده و نمی خواهند تا زیانی از خاک آنان متوجه کشورهای دیگر باشد و نه هم اجازه می دهند تا خاک افغانستان برای ایجاد تهدیدهای امنیتی علیه سایر کشورها استفاده گردد. اعلامیه می افزاید که با ایجاد دفتر در قطر، با افغان ها ملاقات کرده و روابط خود را با ملل متحد، سازمان های جهانی و منطقوی و نهادهای غیرحکومتی تأمین می کنند. خبرنامه به طور واضح و آشکار برین دلالت می کند که آنان سرحدات استعماری افغانستان را پذیرفته و در چارچوکاتی خود را محدود کرده اند که مطابق شرایط امریکائی می باشد، چیزی که امریکا به سبب آن دولت گذشته آنان را از میان برداشت؛ یعنی قطع روابط با القاعده و گروه های جهادی بین المللی.
بنابرین، با مطالعه عمیق جریان فعلی کشور واضح می شود که مبارزه نظامی و سیاسی طالبان پس ازین، به حیث یک حرکت ملی در داخل کشور (اپوزیسیون سیاسی و مسلح) دوام خواهند کرد، سرحدی که توسط انگلیس ترسیم گردیده است ولو اگر نام امارت اسلامی ویا جهاد اسلامی نیز بر آنان گذاشته شود. این امر، اعتبار سیاسی طالبان را به شدت ضربه می زند، حتی بیشتر از آن را نیز از دست خواهند داد. و پرسشی را ایجاد خواهد کرد که اگر طالبان قرار بود این شرایط را بپذیرند، پس چرا برای بیش از یک دهه جنگیدند.
اما، قضیه سرنوشت ساز امروزی برای مسلمانان تأسیس دولت واحد جهانی (خلافت)، جهاد دفاعی درمقابل اشغال، قطع روابط با دولت های محارب بالفعل و تعویض نظام های مزدور و مستبد کنونی با دولت (خلافت) می باشد.