2014-12-27
مسعود حداد
خوشا خوابی دیارم را ببینم
جوان گردم نگارم را ببینم
به روی ماه گون ِ بی بدیلش
شمع شب های تارم را ببینم
زنم بوسه به رخساردل افروز
نشاط ازروز گارم را ببینم
بپیچانم به گردن زلف اورا
که تا حلقه ای دارم را ببینم
به بوستان وجودش سّیرم افتد
مکانِ سبزه زارم را ببینم
خزان از چهرۀ زردش زدایم
به لب خندش بهارم را ببینم
چه خواب خوش باشد اندرونش
گلم را ، گل عذارم را ببینم
خدایاباد همیشه اینچنین خواب
که تا آن دوست دارم را ببینم
مسعود حداد
22 مارچ 2014
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
دعـــــــــــــــای خواب