آرشیف

2019-7-21

رفعت حسینی

در دشت فریاد

 

غمین

چون عشاقِ پارین

سربه زیر فگنده است زمین.

[

خواستن و زیستنْ فرزانگی را

شکنجه ییست روا داشته برخود

گاهی که ماننده انگارند

رنگ رنگی گیرودارِ شفق را

با هنگامهء وقتِ فـلــق.

[

دردشتِ فریادی

دست در دستِ دل

بیا

بگذاریم

تا

دربِ ملجایی بکوبیم

و

روزنه یی حالِ ما پرسد

کنون که زمین

چون عشاقِ پارین

سر به زیر فگنده است

غمین !!

آلمان،

دوهزار و هفده

.z