آرشیف

2015-3-11

عصمت الله راغب

در ایــن مـیــدان مـقــصــر کیست؟!

 

رحمتی یا روسای مسوول؟

فاصیله اندکی ازاین بازی سیاسی آستاندار غور درقبال این ملت مظلوم به مناسبت تغییر نام جاده غیاث الدین به نام مارشال میگذرد، اما چیزی که هرلحظه بحیث یک شهروند مرا رنج میدهد ونمی توانم وجدان خویش را درپیوند به پبامد این موضوع قناعت دهم، جواب اش را استفهام گونه از تک تک مسوولین محترم که به رویت تذکره عزت شهروندی سرزمین امپراطور نشین غور را بخود دارند  واز تمام جریانات مربوط به غور آگاه اند استجواب می کنم، که چگونه ایشان بدون هرنوع احساس وطن دوستانه  بخود اجازه دادند که با مقراض کینه بر ودوش خویش را  ببرند وبرای نیک نامی دیگران پیوند زنند و سرانجام خود را ذلیل سازند تادیگران را عزت دهند. به رای همان مقوله مشهور، «هر ملتی که از تجارب گذشته خویش نمی آموزد درمیزان تمدن، کودکی بیش نیست». حالا ما با این حرکات ذلت بارخویش مانند اسیران دست گروه داعشی قبرهای خویش را بدستان خود حفر کرده ایم، سرنوشت ما فعلاٌ درگیرو آنانیست که برای متلاشی شدن ارزشات ما اصلاٌ رحم ندارند، واماکن مقدس(وطن) ما را که بهترین ملجاء زنده گی وحثیت مادر را با ما دارد، ازآن برای خواسته های سیاسی خویش استفاده سوء می کنند. اسفار گونه باید عرض کنم که آنچه را درپیش روی دارید حقایقی است که  بدون هروابسته گی ازمفکوره یک شهروند به اساس برداشته هایش ازمقوله حب الوطن می الایمان منشاء می گیرد که درتلویح به کوزه سربسته جهان سیاست ویا صندوق سینه بازیگران دخیل درقضایای ملی ما درغور در خدمت حقیقت پژوهان آزاده سرزمینم تقدیم می گردد که خدا کند بتواند تا اندازه ی مورد عنایت آن شهروندان رسالتمندی که دراین اندوه سرا سرنوشت جامعه کوچکشان درقید یک عده محدود به مقاصد ومفاهیم مختلف تبادله می شود، مرحم باشد.
غوریانی عزیزم! شاید دراین راستا تنها گلایه من از اعضای جلسه اداری به رهبری رحمتی درپیوند به قضیه نامگزاری جاده غیاث الدین بنام مارشال نباشد، این درد مشترک را که زایده ازده ها مفکوره و اداره چیان اصلی غور به رهبری رحمتی برما تقدیم شده است بدون شک هرشهروند با احساس غور را اندوهگین ساخته است.فعلاٌ بی نظیمی اجتماعی که از اداره مقام ولایت منبعث شد درحقیقت یک تفرقه وجنگ نژادی است که برای بقای ماموریت هرچه بیشتر جناب عالی از مفکوره سیاسی اش برمبنای یک تجربه ی که سیاست های هم ایده های مذهبی اش قطعاً درآن دخیل خواهد بود، راه اندازی شده است؛ تا دیگران را دربین خودشان درتنازع نگهداشته وازفضای سیاسی ساخته خود اش کامجوی کند و مستفیض شود. حالا اینکه این شالوده وطرح رحمتی تا چی حد می تواند برای خود وهمتبارانش کارسازباشد، برمیگردد به همت روسای لبیک گوی  اداره غور(روسای شامل همان جلسه) که یک باردیگرنیز به مدیریت رحمتی تشکیل جلسه دادند ونتیجه اش را دیدیم وتجربه کردیم….درد ما غوریان به عقب زده، دراین معامله از روسای محترم( شورای ولایتی، شورای شهر، شهرسازی،شهردار، عدلیه، اطلاعات وفرهنگ، معارف، جامعه مدنی، محیط زیست، حج اوقاف، نماینده قوماندانی، کار واموراجتماعی…) است که آنان قبل از حضور رحمتی روسای برحال ادارات غور بودند وپرورش یافته های بطن همین مادر بیچاره بنام غور، بنده دراین باب خیلی متحیرم که این متولیان  چطور به حرف های رحمتی بدون غور وتدقیق روی این مسئله مهم مهر تایید گذاشته که نام جاده ی غیاث الدین را بنام مارشال فقید تغییر دهند وبه تکرار بلی! بلی! گویی خویش تخم نفاق را آبیاری کنند ودراین باب سخت متعجبم به جایگاه ریس صاحب شورای ولایتی که ایشان تاهنوز ازاین موضوع اگاهی نداشتند که این جاده  طی کمسیون نامگذاری جاده ها قبلاٌ بنام سلطان غیاث الدین غوری نامگذاری شده است، درحالیکه از مدتها به این طرف ایشان رییس و عضوی از اعضای شورای ولایتی بوده است ونظارت از همچو اعمال جزی ازوظایف ومکلفیت های رسمی شان می باشد. چرا ایشان دراین موضوع تا هنوز رکود وجمود باقی مانده اند، یا اینکه اهمیت موضوع را درخصوص سرنوشت ملت غور بی اهمیت محاسبه می کنند، به باور من ایشان هم از این قاعده مستثنی نیست که  درنهایت امرآقای احسان برای یک دست آورد خطاب به ملت غور بگوید که هیچکس این نام را تغیر داده نمی تواند! این یک سوه تفاهم بوده است!… درحالیکه گفتن این حرف پس ازافشاء حقیقت یک امرخیلی ساده وآسان است که درچنین شرایطی بنظر می رسد هرکس می تواند مدعی این مسئله باشد اما آنچه که انتظاروباور مارا نسبت به این مرجع نظارتگر می سازد، اینست که؛ ایشان رسالت ومسوولیت خویش دانسته از رحمتی بازخواست کنند که رحمتی بزرگوار چرا بانی این نفاق ونزاع دربین شهروندان غور وهم تباران تاجکی ماشده است وعامل بد نام سازی ما درسطح رهبری…..اگرچند که رفتارهای مصلحتی آقای احسان تا امروز موقف شورای ولایتی را خیلی وارونه جلوه داده  اما بازهم امید می رود این بار به عزت شهروندان خویش احترام گذاشته قضیه را همگام به نهادهای مسوول، مسوولانه  دنبال کنند.
عصمت الله راغب