آرشیف

2015-1-14

استاد محمد ظهیر

خـطـــــــاب بــــه جـــوانــــــان غــــــــور

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام برتو ای جوان غور، سلام برتو ای محصل غور وسلام برتو ای دانشمند غور درهرکجای ازوطن که هستی وبدان که خودم عشق وعلاقه زیاد به غور خود دارم! اما غور باستان زادگاه قهرمانان، دانشمندان، عالمان واهل نخبه بوده مهد علم ودانش است.
غور که منابع طبیعی، آب وهوای گوارا ویک منطقه که درافغانستان نظیر خود را ندارد و درعرصه های علمی، فرهنگی، اجتماعی وقهرمانی جایگاه ی اول را در افعانستان دارد. آثار باستانی آن همچومنارجام که دربین دره ودرکناردریای خروشان هریرود سربه آسمان کشیده که هیچ یادی ازآن نیست. وآن چشمه ساران وکوه های سربفلک تان غورباستان را احاطه کرده است، گوی که چشم بیننده رامتحیرمی سازد.
اما ای دانشمند غورتبار! آرزویم ازتو این است که یک لحظه تفکرانه فکرکن یاد وخاطره که نیاکان ودانشمندان تو داشتند باتوکل به خداوند توانا چنین بگوکه: پروردیگارا تنها توی که پناگاه عموم بیچاره گان ومطاف دلهای بیقرارماهستی ماجزتوکسی را سزاوار پرستش وستایش نمی دانیم وبه هرکجا که بنگریم محراب مقدس ما آستان کبریای تست. ودرود بی پایان نثارروح پرفتوح سرورکائنات ، نخبه بشرحضرت محمدـ(ص)گفته کمر همت را ببست با قلم واندیشه تواناخود بفکرغور خودافتاده، دست محبت آمیز رابا دانشمندان دراز نما، غور باستان راطوریکه نیاکان تان وطوریکه دانشمندان تان هم چوستارگان درسیاهی شبها بدرخشیدند توهم این خطه باستانی رابدرخشش بیاور وصدای خود را مانند امواج اقیانوس ها بلند بساز و یادگار وماندگار ازخود بجا بگذار وندای خودرا با نیازمندان وآنهای که ازرنجهای زمینی فرسوده شده اند یکجا ساخته وآنهایکه به نوازش بی دریغ مااحتیاج دارند یار ی فداکار وسرپرست مهربان باش. وآن قهرمانان که ازخود گذشتند به واسطه آبرو وعزت تان ازهیچ نوع فداکاری دریغ نکردند وامروز توبا اندیشه که از نیاکان تان به ارث داری همگام وباافتخارات که غور تباران تان داشت به همان افتخارات زندگی کن چراکه: 
آینده ساز این خطه توهستی وتوخواهید بود. همان طوریکه زمینهای مزروعی ومحصولات کشاورزی بااثرتراوش ابرها سیراب میگردند. دلهای آرزومند وقلبهای مشتاق ما با یاد سر گذشت بزرگان وسخنان حکمت بار آنها آرام میگرفت وسیراب میشد. توهم محصولات خودرا باکشاورزی که داری پر بار بساز وبرای مبارزه باسختیهای زندگی – پایداری وثبات را سلاح خود قرار داد، چراکه بسیاری ازدشواری ها باسر و پنجه تفکر آسان میگردد. وباید بدانیم که خوشبختی نه در اعماق زمین مدفون است ونه درزوایای آسمان مخفی ، چراکه این گنجینه گرانبها در اعماق ضمیرما خفته است. وبا تفکر و اندیشه که دارید مشعل های محبت را درفراز وکنگره های قله کوه های سربلند غور تان برافراشته وازجان وقلب محبت آمیزخود فریاد زده به آوازبلند وبا ندای وجدان پاک انسانی که دارید بگو ای هموطن، ای بالنده نیرو وقدرت بیا باهم یکجا، یک نفس و یک گام شویم وبااندوخته های عالمانه که داریم به آن چشمان متحیرکه بطرف من وتو نگاه عاجزانه میکند وبه آن چشمان که آنها همچو باران بهاری ازشوق آینده تان تراوش میکند نگاه وفکرکرده آینده این مرزوبوم را طوریکه باغبانان با تفکر، اندیشه وتجربه حکیمانه خویش در پرورش، آبیاری وجمع آوری مزرعه های شان ازهیچگونه سعی وکوشش دریغ نمی نمایند، ماهم تقلید نموده راه بزرگان خویش رابه پیش ببریم وبا زخمهای که غور تان دارد مرحم بگذاریم. یکجا باهم غور ی بسازیم که به یک منطقه شاداب و تفریحی تبدیل شود. وبه یاد داشته باشیم که مردم شجاع غور با اتکا به خداوند متعال و توکل به ذات پاک آن وبا ایمانداری کامل زندگی نموده اند وزندگی خواهند کرد. و باید بدانیم که زندگی درتکاپوست، روزها می آیند وشبها با افوال ستارگان سپری میگردند، عقربک زمان همچنان مسیرخود را بروی صحنه ایام طی میکند. وقتی بخود می آیم که جزمشتی خاکستر از درخت وجود مان باقی نیست، درین هنگام با چهره ی مصمم درکورراه زندگی بعقب برمیگردیم وبازافسوس میخوریم که آفتاب جوانی درمحاق نیستی فرونشسته، پس ای نسل نوین! ای دانشمند باهمت! ای محصل زحمت کش چه بایدکرد، من میگویم بیاید دسیسه های اهیرمن وپلیدیهای فساد اخلاقی را ازکانون قلب خود خارج سازیم وهمزمان باچرخهای تکامل بسوی مقاصد انسانی پیش رویم چراکه: درعصرحاضر وبامقتضیات کنونی جز اتخاذ این طریق راهی نیست، بایدپیش رفت. مانند موشک های فضا پیما که به سوی کرات سماوی پیش میرود، ناگفته نباید گذاشت که درخشانترین لحظات زندگی ما هنگامی آغاز میشود که راز درون سوختگان رادریابیم واسیرزندان غم را ازبدبختی وناکامی نجات دهیم وبرای رهائ ازقید هرگونه پریشانی وآشفتگی بایدعقل خودرا برعواطف خود حاکم سازیم . وراه پیروزی خودرا با تفکرعالمانه واندیشه توانا ازنوک قلم با درفش پرافتخار آرزوهای هم میهنان خود جستجو نموده، بایک مشت آهنین یکجاشده، آستین همت را بر زده وبا مردم وملت خود خدمت نموده، وطن خود(غور)باستان را آباد وسربلند سازیم. ومن افتخاردارم که تعداد زیاد ازشاگردانم درجامعه تقدیم شده وزیادتر توجه من روی اندیشه های آنهاست، که به فکروطن ومردم خود باشند.

بااحترام 
استاد محمد "ظهیر" – ولسوالی تیوره ولایت غور
تاریخ: 4/12/1392