آرشیف

2018-7-25

حسام الدین یعقوبیان فیروزکوهی

خرابات

خرابات را اگر آموزگاران محترم زبان پارسی گاهی در پیش رُخ کلاس از شاگرد اش پرسان نماید، لاجرم پاسخ ارائه نماید در لغت به معنی میخانه و قمار خانه. در این حال می تواند قناعتِ آموزگارش را فراهم نماید و بر او می گوید آفرین و اشاره به شستن می نماید در حالیکه این اصطلاح پاکیزه را نمی توان به لغت معنی فرمود.
این اصطلاح صوفیانه را ما پارسی گویان خیلی ها نزد مان محترم و قابل قدر است و خیلی ها احترام اش را به صدق دل می نماییم و نمی توانیم این اصطلاح قوی تصوفی را میخانه، قمارخانه و فاحشه خانه نسبت دهیم، زبان مان لال!
این اصطلاح قوی در بین روحانیون، در بین آنهایکه رونده گان راهِ طریقت اند، قدسیت و جایگاه بلندِ خود را دارد. اجازت فرمایند، خرابات را اینگونه به معرفی گیریم؛ خرابات، عیش و طرب، خرابات، نشاط و وجدِ مردان خدا را گویند. خرابات به معنی در هم کوبیدن سنت های نا متعارف که در جامعه ما جا باز نموده است. از شیخ معظم محمود شبستری نقل است، ایشان اینگونه فرموده اند: "خراباتی شدن از خود رهایست، خودی کفر است اگر خود پارساییست." 
بیایین راه مان را بسوی دیوان حافظ بزرگ بگشاییم و نقل های را از جناب حافظ اجازت فرمایند، پیش کش پیش حضورِ گرامی خوانندگان محترم سایت وزین جام غور نمایم.

 

1. 
شست و شوی کن وآنگه به خرابات خرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب، آلوده

 

 2.
در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب نور، ز کجا تا به کجا می بینم

3.

قدم منه به خرابات، جز به شرطِ ادب
که سالکان درش، محرمان پادشهند

از همه قافله سالاران و پارسی گویان عزیز اُمیدواریم این اصطلاح تصوفی را پیش روی کلاس به ترجمه نگیرند، اگر ساعت درسی و ظرفیت شاگردان اش ایشان را اجازه می دهد به بحث بپردازند. 
در شهر قدیم کابل، ناحیۀ مقدسی داشتیم، در زمان هایکه قندی آقا ها میری مجلس بودند و بزم آرایی می فرمودند بنام <خرابات> و صدای معجزه آُسای استاد سرآهنگ در بزم آرایی محافل قندی آقا شور و شوق بر پا می کرد و مُریدان را به یورتمه در می آورد. 
حال من نمی دانم دموکرات ها که با خود تنها اصطلاح دموکراسی را به زبان آورده اند، آن منطقه را حفظ کرده اند یا بدست چپاول سپردند. 
من اخیراً در برنامۀ چای خانه که اکثراً چای پُف می گویند به کارگردانی معیوبِ دانشیار صاحب معزم، گوشه ی از آن جایگاهی مقدس را دیدم که درب هایش عصری و با رنگ های ویژه رنگ آرایی گردیده بود که بوی و قوت آن درب های چوبی و قوتِ آن زنجیر های خرابات را از خرابات گرفته بودند. 
در پایان اجازت فرمایند تا رهبرانِ سیاسی جمهوری اسلامی افغانستان را در برابر انتقاد حافظ بزرگ قرار دهم؛

من که از آتش دل چون خُم می در جوشم
مُهر بر لب زده، خون می خورم و خاموشم

از دوستِ محترمم جناب آقای فراز اظهار سپاس و قدردانی می نمایم و به ایشان توفیق سلامتی در همه عرصه های حیات آرزو می برم و بر خود می بالم که با ایشان سروکارم شده است و با همه امکانات تخنیکی و عصری که به دسترس دارند، این مطلب کژ من را، راست به سایت وزین جام غور حوالت فرمودند. 

حسام الدین یعقوبیان فیروزکوهی