آرشیف

2014-12-26

جنرال عبدالظاهر ظهوری

جـشــــن نوروز

 

 
نخست از همه فرارسیدن نوروز را برای بینندگان و د ست اند رکا را ن سا یت ا ر یا یی  و تما م ملت رنج کشیده ی افغانستان صمیما نه تبریک  گفته امید وارم تمام روز های عمر شما همچو نوروز خوش و عاری از هرگونه رنج و غم با شد.
   با فرارسید ن نوروز جها ن و طبیعت سیمای زیبا تری را بخود اختیار نموده و تمام موجودات روی زمین به طراوت، شادمانی و تحرک در میآ یند. مراسم نوروزی که همه سا له به عنوان گرامیداشت فرا رسیدن بهار و سال نو برگزار می گردد، ویژگی بارز فرهنگی و همبستگی خو نی مرد مان حوزه ی تمد ن آریایی میباشد.
این جشن باستانی ما نند هر تجلی گاه تا ریخی آرمانهای ملی و حماسی، از مواقع حیا ت یک ملت است که در اعیاد ملی بازتاب مییابد. اگرچه وجه اسطوره یی این روز بزرگ چنا ن است که اهورامزدا به جمشید پادشاه آریایی از آمدن زمستان سخت و یخبندان هشدار میدهد و بعد از مژده ی سپری شد ن و خاتمه یافتن این توفان (که احتمالأ همان توفان نوح می باشد) اولین روز را جشن گرفته و آنرا نوروز نامید.
 معهذا آغاز این روز دقیقأ از لحظه ی تحویل طبیعی سال، بیانگر سطح رشد عالی گاه شماری و مبادی علم نجوم کنونی در مهد تمد ن آریایی میباشد. اما حتی شب یلدای آیین میترا (مهر یا میثره) که نقطه ی چرخش واقعی را در پروسه ی تغییرات زمانی شب و روز می سازد؛ مسیحیان آنرا صرفأ برای تولد عیسی برگزیده اند، نه به عنوان روز آغازین سال جدید. بنابران ناهنجاری های تحویل غیرطبیعی سال عیسوی همانند تحویل الله کلنگی سال قمری که حتی در هر سی و سه سال یک بار نیز با تحویل طبیعی آن همخوانی و مطا بقت ندارد، به وضاحت آشکار است. ولی هزاران سال پیش ازامروز درگاه شماری آریایی، یک سال را که عبارت از 365 روز، 5 سا عت، 48 دقیقه و 50 ثانیه است از حرکت وضعی زمین، حرکت انتقالی آن به دور خورشید روی بروج دوازده گانه ی فلکی و تفاوت های حرارت  ناشی از تغییرات زاویه ی تابش آفتاب در فصل های مخنتف سال نتیجه می گرفتند. آنان یک سال را به 360 روز زندگان و 5  روز زاید یا پنجه ی زاید مربوطه به ارواح درگذشتگان تقسیم می کردند.  به اعتقاد زردشتیان در روز های پنجه ی زاید ارواح درگذشتگان به خانه های خود بر میگردند و به رسم تقدیس آن در این 5 روز زاید بخصوص شام سه شنبه یا شب چهار شنبه آخر سال که آن را چهار شنبه سوری نامیده اند، با افروختن آتش که به اعتقاد آنان پاک ترین ومقدس ترین عنصر است، در قسمت های بلندی کوچه ها و یا پشت بام های منازل خود جشن میگرفتند.
آنچه بعنوا ن مراسم مربوطه به این روز فرخنده از نیاکان مان بجا مانده است، ما نند: آماده کردن سفره ی هفت سین، هفت میو ه و غیره؛ دال بر، از نو دید ن، از نو چشیدن، از نو برخاستن از نو پرداختن و از نو زند گی کردن ا ست. اما با تأ سف همین ا کنو ن نیز زادگاه نوروز در زیر چنان سا یه ی سیاهی قرار دارد که مردم  مظلوم و بیچاره ی ما نه روشنی و صفای روز را تجربه میتوانند و نه طراوت نوروز را.
آری نوروزیان را به بند کشید ه اند و آنانی را که از این توفان مرگبار تاریخی بدون نوروز، زنده مانده اند آواره ساخته و یا در گوش های کودکان گرسنه و نیم جان آنان با سازجهانی تر شدن وحشت سرمایه  لالایی غلامی میخوانند.
  به امید روزی که یخبندان فکری و سرگردانی های یأس انگیز سیاسی کنونی به مدد یگانگی و نبرد متحدانه ی مردم ما پایان یافته و در جشن بزرگ نوروز آزادی از فراز گورهای د ستجمعی، دشت ها و کوه پایه های خون اندود میهن خویش لا له های سرخ مزار شهدای گمنام آزادی را چییده و اکلیل این آرمان بزرگ و مقدس نمائیم.
 
بها ر :

ایـن چنیـن آوارۀ خو نیـن جگـر دارد بـهـار
بس جگر خونم ز داغ دل خبر دارد بها ر
 
در حریم د ل که داغ لاله می سوزد در آن
بـوی گل آواز بـلـبـل کـی اثـر دارد بـهـار
 
آسمـان ایـن جهـان بر تـارک ما خیـمـه زد
از ره هستی مرا بی بـار و بر دارد بـهـار
 
در سـرای زنـدگانـی در حـریــم آب و گـل
روز نـوروزم نگر رنگ دگر دارد بـهـار
 
داغ های لالـه گـون بر پـیکـر سبـز چـمـن
از دو چشم خون فشانم لاله تر دارد بهـار
 
نـالـه بـلـبـل به گلشن بـی ا ثـر د یـدم بسی
زانکه آه سـرد طـفـل بـی پـدر دارد بـهـار
 
مصلح در بیداد هستی روزنو هرگز مبا د
تـا زسیلا ب حواد ث درد سر دارد بـهـار
 

رویکر د ها :

ــ "اشک غم" مجموعه شعر از:
قا سم « مصلح » سلجو قی
ــ بررسی های تا ریخی و مذهبی آیین نوروزی از:
ر حیم « عزیز ی »                               
ــ گاهنامه ی ایران زمین

 
آلمان ـ هامبورگ
20.3.2007