آرشیف

2018-12-20

غلام رسول مبین

تربیه معلم، دارالمعلمین یا دانشسرا همه عنوانی برای یک مکان

بنام خداوند علم و معرفت

آنچه که معنایابی و موشکافی واژگان از دید زبان و گویش تعلق میگیرد، جای بحث نیست. فقط میخواهم راجع به نردبان های اماکن تحصیلی و اکادمیک چیزی بنویسم. بیشتر از 7 ماه میشود که اساتید و تلامیذ دارالمعلمین سید جمال الدین افغان، بخاطر حقِ مشروع و قانونی خویش دست به اعتراض و دادخواهی زده اند. مجموع شان یک خواست دارند که آنهم، ارتقای این نهادِ مهم از دارالمعلمین به دانشگاه میباشد. من به این خواست ایشان مهرِ تایید گذاشته و به چند نکته ی کوتاه پایین اشارت مینمایم:

  1. ایجاد دارالمعلمین سید جمال الدین افغان حدود یک صده (قرن) قبل بر میگردد. شاید که در سال های 1290 – 1292 ایجاد شده باشد. بنابر قدامت تاریخی، ارزش اینرا دارد که به پاس این دانشمند و متفکر اسلامی، دانشگاهی زیرِ نامش باشد. 
  2. هدف از ایجاد دارالمعلین ها بر میگردد به کمبود ظرفیت های بشری، تحصیلی و منابع اقتصادی همان وقت. حالا، هیچگاهی افغانستان را نمیتوان به یک قرن قبل از هیچ بعدی مقایسه کرد. باوجود جنگ های خانمان سوز، بازهم تغییراتِ شگرف بوجود آمده است.
  3. قدامت تاریخی دارالمعلمین سید جمال الدین افغان در مقایسه به دانشگاه کابل (1311) که یگانه، بزرگترین و نخستین دانشگاه افغانستان میباشد، سبقت دارد. بنا، حیف است که اندیشه ی سید جمال الدین افغان بیشتر ازین زیر چتری 14 بچرخد.
  4. در دو دهه اخیر دانشگاه ها و موسسات تحصیلی دولتی و خصوصی زیادی در افغانستان ایجاد ویا تاسیس شده اند. این نهادهای تحصیلی و تعلیمی گهی زیر نامِ شخصیت های نامدار افغانستان ویا اماکن تاریخی کشور چرخیده اند. ازین جمله میتوان به دانشگاه کاتب، موسسات تحصیلات عالی گوهر شاد، موسسه تحصیلات عالی رابعه بلخی و دانشگاه غرچستان و همچنین تغییر نام دانشگاه تعلیم و تربیه کابل (1343) به نام دانشگاه تعلیم و تربیه شهید استاد ربانی (1391) نام برد. 
  5. وقتیکه ادعای افغانی بودنِ سید جمال الدین را به زبان ها طنین میاندازیم، برای ثبوتِ این مدعا باید که برایش کاری کرده باشیم. بهترین صحه ی که میتوان برین مطلب گذاشت، همانا جهانی شدنِ این مساله به سطح تحصیلی و تعلیمی میباشد. 
  6. موجودیت دارالمعلمین ها به شرایطش مناسب بود. اکنون نیازی به انستیتیوت ها، دارالمعلمین ها و دارالعلوم ها هم در سطوح اماکن اکادمیکِ دولتی و خصوصی – که فقط به سویه نیمه عالی (14) دانش آموخته تولید کنند، منطقی و معقول به نظر نمیرسد. 
  7. حالا در مقایسه به اکثریتِ مطلقِ نهادهای تحصیلی و آموزشی کشور، دارالمعلمین سید جمال الدین سزاوارِ تغییر و ارتقا به دانشگاه را دارد. 

چالش های موجود فرا راهِ دانشجویان و آموزگارانِ دارالمعلمین ها:

  1. دانشجویانِ دارالمعلمین ها / تربیه های معلم مجبور اند که تا لیسانس شدن، چندین آزمونِ کانکور ویا آزمون ورد به دانشگاه را سپری نمایند. این یک سرگردانی کلان است. 
  2. در شرایط کنونی فراقت از صنوف چهارده تحت نامِ فوق بکلوریا اعم از دارالمعلمین ها و دارالعلوم ها برای دانش آموختگانش، از دید اجتماعی فقط منحیث فارغین صنوف 12 نگاه میشود. این نگاه، نگاهی اجتماعی – فرهنگی است. 
  3. وقتیکه هر دانشگاهی، دارای دانشکده های تعلیم و تربیت باشد، دارای دانشکده های زبان و ادبیات باشد، دارای دانشکده های هنرهای زیبا و دانشکده های شرعیات باشد؛ نیازی برای موجودیتِ دارالمعلمین ها نیست. 
  4. شاید یک گروه در سطح مرکز و وزارت معارف به فکر بودیجه سازی های شخصی و انحصارِ پست های دولتی میباشند، به این مساله دست مخالفت بلند کنند. اما، آنچه که برای تمام مردم افغانستان نیاز است، رفع نیازمندی های تحصیلی و تعلیمی به سطوح بلند (تحصیلات عالی) میباشد نه نیمه عالی. 
  5. جهت راهیابی دانشجویان به بورسیه های تحصیلی به بیرون از کشور برای دانشجویانِ دارالمعلمین ها نیز یک چالش است. چون بورسیه های تحصیلی برای لیسانسه ها (کارشناس ها) میباشد نه برای کسانیکه دانش نیمه عالی دارند. این خود یک نوع ضربه روحی و روانی را برای این قشر وارد میکند. 
  6. کادرهای تحصیلی که تحصیلات دوکتورا داشته باشند به دارالمعلمین ها منحیث استاد معلم گماشته نمیشوند، چون به دارالمعلمین ها فقط 14 پاس، لیسانس (کارشناس) و ماستر (کارشناس ارشد) قدغن شده اند. 

تضادهای مقایسوی: 

  1. هر دارالمعلمینی دارای شعبه علوم دینی میباشد، درین میان دارالعلوم ها نیز تمرکز کامل شان بالای علوم دینی میباشد و همچنین هر دانشگاهی به خصوص دانشگاه کابل نیز دانشکده شرعیات دارد. بنا، وجوه افتراقی زیاد به نظر میرسد. 
  2. دارالمعلمین ها از نامش پیداست که معلم، تربیت میکنند. آیا، کسیکه از دانشکده زبان و ادبیات دری، زبان و ادبیات پشتو، زبان و ادبیات انگلیسی و … فارغ التحصیل شود، معلم نیست؟ استاد نیست؟ مدرس نیست؟ آموزگار نیست؟ ببینید: تفاوت ره از کجاست تا به کجا !
  3. بر میگردیم به یک مساله دیگر: کسیکه از شعبه ریاضیات، ساینس و کامپیوترِ یک دارالمعلمین فارغ میشود تا دانشکده ساینس دانشگاه کابل، دانشکده کامپیوتر ساینس دانشگاه هرات و دانشکده تعلیم و تربیه دانشگاه بلخ در چیست؟ همه به یک مسیر روان هستند. همه وجوه اشتراکی همسانی دارند. فقط تفاوت شان، در عالی و نیمه عالیست. یعنی که نیمه عالی باید برای بار دوم و سوم آزمون کانکور را بگزرانند. این موضوع یک استعداد کُشی مطلق است!

در نهایت از تمام شهروندانِ کشور، مقامات دولتی به خصوص وزارت معارف و وزارت تحصیلات عالی رجامندم که به این اقدامِ برحق و دانش پرورِ استادان و دانشجویانِ دارالمعلمین سید جمال الدین افغان ارج و حرمت گذاشته و به برنامه های تخنیکی و آینده سازِ دولت همکار، پشتیبان و همگام باشند. تا باشد که در آینده های نه چندان دور شاهد حضورِ بیشتر جوانان اعم از پسرها و دخترها به سطوح مختلف تحصیلی باشیم و در آینده نزدیک ارقامِ درشتی از خانم های تحصیل کرده را به جهانیان نشان دهیم. این خود کمک میکند که پیکرِ نیمه مفلوج طبقه اناث که نیمی از پیکر جامعه را تشکیل میدهند، دانشمند و دانش آموخته شوند. 

بامهر
غلام رسول مبین
غور، شهر چغچران
29 قوس 1397 هـ.ش.