آرشیف

2016-9-6

عصمت الله راغب

بیایید از “مدنی” “معدنی” نسازیم!

جامعه مدنی عبارت از پل ارتباط میان دولت و مردم است که با رعایت اصل فعالیت های بی طرفانه می شود یک جامعه عاری از استبداد و انحصارگرا داشت. با نگاه ی دیگر هرقدر فعالیت های مدنی ما براصل منافع عام مردم تاکید کند دایره ی حکومت خودکامه و تک محور را محدودتر می سازد  و بر عکس هر قدر جامعه مدنی ضعیف و "تولیدی" و "موردی" عمل کند حکومت بیشتر از پیش به خودسری و خودکامه گی دست می یابد.
جامعه مدنی رسالت دارد تا باید در ایجاد سرمایه های اجتماعی، آموزش و پرورش، نماینده گی از منافع عموم مردم… و در عرصه تدارک کالا و کارهای خدماتی نقش بازی کند نه اینکه؛ هر حرکت غرض آلود و منفعت طلبانه خویش را با نام مدنی پیوند بزنند و از "کاه" "کوه" بسازند.
برای فعالین جامعه مدنی الزامیست تا درچگونگی ارتباط شان با دولت از دو رفتارمتضاد(همکاری و ممانعت) کار بگیرند؛ هرگاه دولت با وفق مراد ملت ادای مسئولیت می کند در آن صورت فعالین مدنی باید همگام با دولت باشند و برای تقویت برنامه های دولت سهم خود را ادا نمایند و برعکس  اگر دولت نارسایی های مشهود نسبت به عام شهروندان داشته باشد، در آن صورت وظیفه جامعه مدنی است تا با راه اندازی دادخواهی های مسالمت آمیز، جلوی کج روی های دولت را بگیرد.
اما خلاء که نسبت به جامعه مدنی تا امروز در کشورهای جهان سوم آشکار شده اینست که جامعه مدنی در این کشورها وجود مستقل ندارد، بلکه جامعه مدنی در این کشورها همیشه دارای وابستگی های خارجی می باشند و در این میان بدبختانه جامعه مدنی درافغانستان گذشته از وابستگی خارجی بلکه وابستگی داخلی نیز دارد. در جامعه ما تا امروز اکثریت فعالیت های که زیر نام فعالیت های مدنی راه اندازی شده، عملکرد گروهی، قومی، پارتی و پروژه ی داشته تا فرا گروهیی، فراقومی، فراپارتی و پروسه یی. در هیچ جای افغانستان تا هنوز کس شاهد نیست که جامعه مدنی بنابه اصل بی طرفی و جهت حصول خواسته های مشروع ملت اقدام صادقانه کرده باشد و گاهی هم همگام با دولت در مسیر درست گام زده باشد( مگر در اسثتناهات).
ویژه مخاطب
غوری های عزیز! با تایید حرف های بالا اذعان باید داشت که جامعه مدنی در غور هم در این مدت وضعیت چندان خوبی نداشته است. وظیفه جامعه مدنی این نیست که همه عمر را همسان افیون خورده گی ها سکوت باشیم و همینکه منافع خود و تیم مان را در خطر دیدیم با چند تا بنر و یک بلند گوی در جاده ها بریزیم و شعار از عدالتخواهی بدهیم و بر یک دیگر تاخت و تاز کنیم.
من اعتراضات را که اخیراً از آدرس اداره ی شاروالی و یک تعداد دوستان دیگر شاهد بودم بیشتر تضاد در سرمنافع دو شخص و دو گروه است تا عام مردم. و دردآور این است که یک تعداد دوستان از این طرف و یک تعداد از طرف دیگر بر یکدیگر شعارهای ممزوج با کلمات خیلی تند سر می دهند، یکی به " اختلاس" متهم می کند و دیگری به" غصب" خواهش ما این است که لطفاً این حرکت های که بیشتر جنبه ی دفاعی دارد تا عدالتخواهی آن را رنگ و بوی مدنی ندهید. منصفانه باید گفت؛ این حرکت ها بجای اینکه از منافع عام مردم که تعریف جامعه مدنی است حمایت کند؛ بلکه برعکس منافع مردم را در خطر می اندازد، خواهش ما از جوانان این است که لطفاً به عنوان روشنفکران و قشر نو اندیش جامعه غور، نباید همه چیز را غیر مسئولانه رنگ و بوی مدنی ومردمی بدهید. اگر کمی بی طرفانه به این قضیه نگاه کنید، این حرکت های بزرگواران هر دو طرف بیشتر به فعالیت های حزبی و پارتی میماند تا فعالیت های مدنی، چون با اقدام به این کار منافع دوطرف با چهره های مشخص در نظر گرفته می شود نه از عام مردم. چیزی که این حرکت ها را از سوی مدنیت به حزبیت می برد، نشان از یک حرکت منفعت طلبانه ی است که منشای کنشی و واکنشی دارد، اگر چنین نیست ما هنوز چیزهای زیادی داریم به دادخواهی که وجیبه ملی همه ی ماست تا بخاطر آن هم به خیابان ها بریزیم وهم خیمه تحصن بر پا کنیم. با وضاحت می توان گفت که اگر فردا چهار جوان غوری بخاطر سرک و بند برق آمده تظاهرات شود پول بنر و بلند گوی را پیدا کرده نمی تواند، اما فعلاً آنچنان با زرق و برق وارد میدان می شوند که فکر می کنید پول آنرا از کمر خلیفه دریافته کرده اند.
بنده طرفدار هیچ یک از جناح های متنازع در سر فاعل واژه های تابو" اختلاس" و " غصب" نیستم؛ ولی دلم به حال سرنوشت جامعه مدنی و "مدنیت"ی در موطنم می سوزد که جوانان ما بدون در نظرگیری عواقب کارشان دارند با  گل واژه "مدنیت" خیانت می کنند.
پ. ن: جوانان عزیز! این جنجال ها راه حل ساده دارد، نیازی نیست بر یک دیگر کینه توزی کنید، لطفاً کوشش کنید از مجراهای دیگر با پاه درمیانی مصلحت گراهیانه برای رفع این مشکل پیش آمده راه حل پیدا کنید.
لقمان حکیم در این باب نصیحت خوبی دارد" میان دو دوست(ناراحت شده) طوری حرف بزنید که هرگاه آنها باهم آشتی کردند شما خجالت زده نشوید" پس لطفاً عفت کلام و منطق دفاع از هواداران تان را در نظر بگیرید، آنها فردا یا پس فردا جور می آیند و هر جوری دل شان خواست جنجال شان را حل می کنند. اما شما ارتباط اجتماعی تان را از دست ندهید چی از این سختر است که یکدیگر تان را در شهر و بازار ببینید و روی گردان باشید.
آرزو دارم بخاطر خیر ملت تان با هم آشتی کنید، ادامه این تنازعات به خیر هیج کدام تان نیست، وقتی در کاری خیر نباشد، رحمت خدا هم شامل آن نیست……

………….
بدون طرفداری تنها درد دلم را نوشتم امید است سوی ظن نشود
باحرمت
راغب
15 سنبله