آرشیف

2016-11-20

غلام رسول مبین

بوتیمار یـــــــا غمخورک !

بنام خداوند دانا و توانا

کتاب منطق الطیر را که انسان میخواند به بسیاری از مخلوقات خداوندگی که انسان آشنایی ندارد ، آنها را شناخته و خوایص شان را درک میکند. اینجاست که من به واژه یی بوتیمار در معنا و پرنده یی "بوتیمار" در خلقت برخوردم و به این طیور نازنین و غمکش آشنا شدم. در محیط ما رسم براینست که انسان هاییکه به راه های مبتذل و غیرمعقول فکر میکنند ، ایشان را چرتی میگویند. خوب دقت شود که فرق در بین "فکر" و "چُرت" از زمین تا آسمان است به قول حافظ شیرازی:

میان ماه من تا ماه گـــــــردون
تفاوت از زمین تا آسمان است

 

بوتیمار یا غمخورک !
 

 

حقا که چنین است. رسم دیگری که در محیط مروج است به انسان چُرتی میگویند که: چرا مثل فیلمرغ چرت میزنی؟ در صورتیکه فیلمرغ از جمله مرغ های چرتی نیست که به کنار آب نشسته باشد و از ترس تمام شدن آب، قطره یی را نقرتت. این موضوع انسان را به فکر سروده یی شاعر میاندازد که درمورد عقرب یعنی کژدم چنین فرموده است:

نیش عقرب نه از بر کین است
مقتضـای طبیعتــــش این است

بوتیمار: نام مرغی است که او را غم خورک نیز گویند و او پیوسته در کنار آب نشیند و از غم آنکه مبادا آب کم شود با وجود تشنگی آب نخورد و او را بعربی یمام و به یونانی شفنین خوانند. گوشتش بیخوابی آورد و مقوی حافظه باشد و ذهن را تند و تیز کند.
بوتیمار: مرغی است سفید که به هندی بکلا نامند و گویند مرغ مذکور بر لب آبها نشیند و از غم آنکه مبادا آب کم شود با وجود تشنگی آب نخورد. بهمین سبب بوتیمار گویند یعنی صاحب غم خواری. بوتیمار مرغی است که پیوسته در کنار آب نشیند و آن را غم خورک و ماهیخوار و هوقار نیز گویند "دهخدا".
بوتیمار: پرنده ای است از خانواده  پرندگان بلندپا که در آب و خشکی زندگی کنند، با نوکی بلند و گردنی دراز و باریک که در کنار آب زندگی می کند و حیوانات مختلف آبی را صید کند.
اگر به صورت درست واژه یابی نماییم ، بوتیمار ، از دو واژه که عبارت از بو که به معنای باشد و با معنا دارد و تیمار که غم و اندوه معنا دارد گرفته شده است. بعضی به این نظر اند که "بوتیمار" از پیشوند "بو" به معنی دارا بودن و "تیمار" به معنی غم تشکیل شده است که به هر دو مفهوم معنای غمدار، غمخورک و اندوهگین را پیشکش مینماید. بوتیمار را به انگلیسی Bittern گویند.
بوتیمار در ادب و شعر شعرای پارسی:
بوتیمار از جمله مرغان افسانه‌ای ادبیات پارسی است که به تنگ‌چشمی و بخیلی آوازه دارد. مشهور است که بوتیمار همیشه در تشنگی به سر می‌برده اما آن هنگام که به رودخانه و دریا می‌رسیده، چه غم بسیار می‌خورده که مبادا آب دریا تمام شود و او از تشنگی بمیرد، از این جهت آب نمی‌خورده. بوتیمار به معنای صاحب غم‌خواری است "ویکی پیدیا دانشمنامه یی آزاد".
از بوتیمار با نام‌هایی دیگر چون کیلان، غم‌خورک، ماهی‌خوار، هوقار و مرغ غصه نیز یاد می‌کنند.

بوتیمار در شعر پارسی:
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
(سعدی)

مرا آید ز بوتیمار خنده
لب دریا نشسته سرفکنده
       (عطار نیشابوری)

ندارم غصه دانه اگر چه گرد این خانه
فرورفته به اندیشه چو بوتیمار می گردم
(مولانا)

مرغکی عاشق آبست‌که بوتیمارش
نام از آنست که پیوسته بود با تیمار
(قاآنی)
 
منابع:

*  ویکی پدیا دانشنامه یی آزاد
*  فرهنگ دهخدا
*  www.wikipedia.org

 
بامهر فراوان
غلام رسول مبین
غور، چغچران
29 عقرب 1395 هـ.ش.