آرشیف

2018-1-25

غلام رسول مبین

به پیشوازِ گشایشِ “شورای اجتماعی قبیله الله دوست باتور” در شهر چغچران مرکز ولایت غور

بنام خداوند وحدت و یکپارچگی

در جریان ماه قوس امسال یعنی درست به روز بیستم قوس 1396 قبیله یی بزرگِ الله دوست باتور که بنابر جبر تاریخ و زمامداران ستمگر به نام های کوچکی چون: الله یار، سلطانیار، خدایار و دولتیار (صاد سیاهی) منقسم شده بودند و به منظور رفع این نقیصه یی تاریخی و تفرق قبیلوی به نام اولی خویش که همانا "زی الله دوست باتور" باشد؛ تغییر جهت داده و به اهمیت و ارزش این قبیله یی بزرگ و مدنیت پرور افزودند. درین خصوص از همه کسانیکه صادقانه و مردمابانه شب و روز کوشش نمودند و به تجمع مردمی خویش کوشیدند، نهایت سپاسمند و ممنونم. افراد و شخصیت های بزرگ قبیلوی، اربابان محلات، جوانان، تحصیلکردگان و عناصر موثری که درین عرصه گام نهادند و گام های استوار نهادند، خداوند در هر قدم و گفتار شان اجر عظیم عطا بفرماید.
بیستم قوس برایم یک روز آزادی و استقلال طلبی بود که به عون الله متعال به برکت این روزِ بزرگ، متعاقب آن روز دوم دلو 1396 – شد روزی اعلام موجودیت و ثبت اسم یکی از شخصیت های بزرگِ تاریخی و شجیع ولایت غور در چوکات و چارچوب وزارت عدلیه جمهوری اسلامی افغانستان. بلی، منظور ازین نام بزرگ که بعد از سده ها، احفاد و بازماندگانش شدند از جمله اقوام بزرگ و سرنوشت ساز ولایت غور یعنی "الله دوست باتور". الله دوست باتور یکی از دلیرمردان و قهرمانان غور بوده است و میباید راجع به آن تجسس و تتبع زیادی صورت گیرد و نامش روشنتر و تاریخی تر گردد که ذکر خصایص و اهمیت موصوف درین مقالتِ کوتاه، خلاصه و فشرده نمیگردد.
خوش هستم که دوم دلو سیزده نود و شش (02 دلو 1396) به عنوان یک روز سرنوشت ساز و لحظه یی تاریخی در تاریخ زندگی مان به یادگار میماند و ثمره یی کارکردهای ما را به روی نسل آینده و آیندگان فردا و فرداهای دیگر نمایان میسازد. طوریکه همه میدانید شورا یک امر پسندیده و دستور قبول شده یی اسلامی است که الله متعال در قرآن مجیدش فرموده است: وامرهم شوری بینهم. همچنین به سلسله یی دستورات الهی راجع به شعبه سازی و قبیله سازی انسان ها برای شناخت بهتر و خوبتر یکدیگر دستورات و ارشاداتی بلندی نموده است: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» (حجرات/13) – ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و در گروه‏ها و تیره‏های بزرگ و کوچک جای دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامی ترین شما نزد خدا، با تقوی ترین شما است.
بنا، انسان های مسلمان خود را مکلف به پیروی از دستورات الهی میدانند. ما برای انسجام و یکپارچگی امت مسلمان و ملت افغانستان هستیم. همانطوریکه چندین دسته از اقوام زیر یک چترِ واحد، خود را به نام کلی تر و قویتر احساس میکنند؛ سعی داریم تا در راستای وحدت تمام غوریها و حتا مردم افغانستان کار و فعالیت نماییم تا باشد که شمه یی از خصایل انسانی و بشردوستی خود را برای دیگران و مردم خویش بروز دهیم.
درین نشست که بیشتر از سدها تن از بزرگان قبیله، مقامات دولتی، فعالین عرصه های صلح، جامعه مدنی و حقوق بشری و همچنین نمایندگان مردم در شورای ولایتی مشارکت داشتند، شخصیت های زیر؛ این گام را پسندیده عنوان نموده و در راستای وحدت و اخوت غوری ها تاکید نمودند: محترم مولوی صاحب عبدالکریم برهانی معاون شورای اجتماعی زی الله دوست باتور، محترم نور محمد نور به نمایندگی از مقام ولایت، محترم الحاج فضل الحق احسان رییس شورای ولایتی، محترم محمد شاه مجیدی رییس ارشاد حج و اوقاف، محترم خدایار واقف رییس جامعه مدنی، محترم محمد سخی صبوریار رییس سرحدات و قبایل، محترم حفیظ الله صمیم مدیر اداری شفاخانه ولایتی غور، محترم محمد عارف قاضیزاده شهردار شهر چغچران، محترم حفیظ الله غفوری از جمله تحصیل یافتگان قبیله، محترم قاری ضیا الدین و ….
به تاریخ غور این محفل و این تجمع برای زدودن تفرق و نفاق نمونه و الگو بود. افراد زیادی بودند که بنابر شوق و شعف باطنی خویش ساعت ها را به پا ایستادند تا ازین لحظه استقبال نموده و به پای سخنان بزرگان گوش فرا دهند. دیدم پیرمرد و بزرگمردی را که با عصای خویش، در حالیکه شان هایش را دیگری به شانه های خویش تحمل مینمود درین محفل و این نشست اشتراک نمود. آری، یکی از سرداران و بزرگان قبیله محترم عبدالکریم بیک (اگر اشتباه نکرده باشم) به چنین وضعیتِ برای دیگران قوتِ دل و حرکت پا بخشید.
لازم میدانم که رهبری و زعامت این قبیله یی بزرگ و ریاست این شورا (شورای زی الدوست) را برای کاکای نهایت گرامی ام محترم سردار گل محمد خان مشهور به میرزا محمد ابراهیم امیری از ته دل تبریک گفته و برایش از بارگاه الله متعال توفقیات و کامیابی های بیشتری را تمنا و آرزو نمایم. همچنان به تعقیب این نوشته برای تمام اعضای شورای زی الله دوست باتور و بزرگان مردم امیدی موفقیت مینمایم.
آرزوهایم را با سروده یی از زنده یاد رازق فانی پایان میبخشم که وی در آرزوی چنین روزی، چنان فرمودند:
با هر دلی که شاد شود شاد می شوم
 آباد هرکه گشت، من آباد می شوم
در دام هر که رفت، شریک غمش منم
 از بند هرکه رست، من آزاد می شوم
 بینم اگر که بال فغان در دلی شکست
 من بر لبش نشسته و فریاد می شوم
 با این نبرد سخت که با صخره ها کنم
 روزی حریف تیشه ء فرهاد می شوم
 تا خوبتر بیان کنم ای زنده گی ترا
 طبع خیام و خامهء بهزاد می شوم.

باارادت
غلام رسول مبین
شهر چغچران، غور
04 دلو 1396 هـ.ش.

 به پیشوازِ گشایشِ "شورای اجتماعی قبیله الله دوست باتور" در شهر چغچران مرکز ولایت غور

به پیشوازِ گشایشِ "شورای اجتماعی قبیله الله دوست باتور" در شهر چغچران مرکز ولایت غور

به پیشوازِ گشایشِ "شورای اجتماعی قبیله الله دوست باتور" در شهر چغچران مرکز ولایت غور

به پیشوازِ گشایشِ "شورای اجتماعی قبیله الله دوست باتور" در شهر چغچران مرکز ولایت غور

به پیشوازِ گشایشِ "شورای اجتماعی قبیله الله دوست باتور" در شهر چغچران مرکز ولایت غور

به پیشوازِ گشایشِ "شورای اجتماعی قبیله الله دوست باتور" در شهر چغچران مرکز ولایت غور