آرشیف

2019-12-4

دوکتور ص. سعیدي

به فعالين طرح نجات افغانستان!

به فعالين طرح نجات افغانستان!

 
دیروز( ۱/۱۲/۲۰۱۹)طی کنفرانس طرح نجات از بحران افغانستان در نشست در کابل به شمول  جناب حامد کرزی و عدهء از سياسيون كشور ارادهء خويش را درين عرصه و تحت اين نام به نمايش گذاشتند. با مسرت و دقت تام آنرا در ویدیوی تهیه شده از آن دیدم، که با تأثر خوشی من طول نه کشید و جواب خود را نه یافتم. 
منطق و طرح های ارایه شده مأیوس کننده بود. علت مأیوس شدن این نه بود که معضل و مشکل ما لاعلاج است، علت مأیوس شدن از طرح ها و نظریات ارایه شده برای حل مشکل بود. 
حل معضل به عقده ګشایی و خفتن در عصر، رفتن له نسخه های دیروز، عدم آګاهی مسلکی از دولتداری خوب و عدم آګاهی از ترند های جدید دولتداری خوب و اولویت دادن به منافع و مصالح دیګران و در رأس پاکستان نمی شود و نیست. اظهارات و طرحهای ارایه شده دقیقاً بیان ګوی تمایلات و حالات فوق بود. اګر دولت مؤقت و عبوری اګر ۱۸ سال قبل کدام توجیه داشت، رفتن امروز به آن اګر حمقاقت نباشد، عقبګرایي و عدم فهم از حاکمیت مردم و ملت است. معامله در غیاب ملت و رفتن به به بن چارم است. در آن بن که من ترا احوال دار و تو مرا کوته والدار بګو و معامله در غیاب ملت است. ایجاد حکومت بی طرف و عادل و … یعنې چه و توسط کی و اشخاص به این مشخصات را کی انتصاب و پیشکش میکند. فراموش نه کنیم که هبوط و نزول وحی هم با حضرت محمد صل الله علیه و سلم پایان یافته. 
این بحران زدایی به نمایش ګذاشتن طالب به فرشتهء صلح و اجماع پاکستان و ایران برای صلح و استقرار افغانستان نمی شود و نه خواهد شد. 
طالب دیدګاه و نسخهء خود را دارد كه مباركش باد! حركت طالب كل ستيج سياسي كشور نيست و اين  ګروه مذاکره کنندهء طالب با امريكا كل حركت طالب نيست. 
در مصالحهء سياسي صحه ګذاشتن و یا رد امارت اسلامی و قبول و یا رد قانون اساسی افغانستان نیست!
سفارش های ازین قبیل دربن نشست مأیون کننده و متأثر کننده و عدم داشتن فهم درست مسلکی و عدم فهم الفبای سیاسی از مسایل را کاملاً ګواهی میداد و میدهد.   
اما این عقل کل!؟ چه ګفتن میخواهد؟
 
مسلم که نام نجات و تلاش برای رفع بحران یک نام و عنوان خوب و به موقع است! 
  اما چون نیت چیزی مکنون و پوشیده است و بر قلبها الله تعالی دانا است، ما ازین تلاش استقبال میکنیم. 
هر مسلمان و لو ګنهګار باشد مکلف به اجراء و ادای نماز است. اما عاصی و متخلف که تلاش عفوه  میکند تا آنچه ریخته و به کج راه برده، اصلاح و ترمیم کند و از ارتکاب ګناه دوری جوید، کاری اسلامی، انسانی و خیر است. از چنین عملکرد و اقلاً اظهارات خیر   باید استقبال کرد و ما از آن استقبال میداریم. اما اخلاقاً و شرعاً متخلف و خطاء كار به امامت نماز ګزاران مناسب و درست نیست. امامت و پیشوا شدن زیبندهء متدينان و عالمان صادق و غير متخلف است. 
 
پیام من برای شما بحران زدایان و نجات افغانستان! 
معضل و مشکل مردم افغانستان راههای حل دارد اگر کار به اهل کار متعهد به افغانستان و مصالح آن سپرده شود. 
باید له یاد داشت که عوامل معضلات و بحرانها در افغانستان داخلی و خارجي اند! 
عواملیکه ما درآن مستقیم سهم نداریم و دیګران برای ما ایجاد کرده اند تا باوجود تهدید از ترور و تروریزم، دهشت، انفجار و انتحار و تهاجم تجاوز همسایه و … ما را به وجود حضور نیروهای نظامی خارجی در کشور خویش معتقد نګه میدارد. ما را معتقد میدارد که اګر ما نیرو های نظامی خارجی در افغانستان حضور نمی داشتیم تا حال دزدان سرګردنه و آن جنګ سالار بی عزت و بی فرهنګ و بدون داشتن نام پدر و بدون تاریخ تا حال ده مرتبه در افغانستان کودتا و انقلاب بحران ساز میکرد. لذا نګه داشتن تهدید به نحوی بر اوافق به بقای نیروی نظامی خارجي در پهلوی چند عامل دیګر من را درین حالت نګه داشتن میخواهد. 
و اما عوامل داخلی  ایکه من در زدودن آن موثرم نیز بس مهم و ارزشمند اند که باید نام ګرفت و مشخصات اش را ارایه کرد تا با شناخت از آن کار اصلاح متناسب و به موقع زدودن بحران کرد. 
عاملين بحران و قبل از همه عوامل بحران را با ذكر مشخصات اش بيان داشت! 
 
مثلاً بگویید که مرجع تطبيق حاكميت قانون آگاھی و تعهد  لازم به قانون ندارد و يا ضعيف است.
دیکتاتوری نام منفی است اما من به دیکتاتوری قانون تأکید دارم. قوت نظام و قوت عدل عمری در حاکمیت قانون و تطبیق آن برهمه یکسان بود! 
مثلاً در ریشه یابی عوامل بحران اګر  بگویید که در محل و مرجع رسمی مثلا در ارگ، در مسجد و محل عبادت به توهين و تحقير مرجع و شخص نماز گذار ( وزیر  یا ګدا) صورت ميگیرد و زمان آغاز تحقيق عدلی مشتبه و با متهم برای ردیابی حقيقت به تحقيق حاضر نمی شود. این است یکی از دهها عامل بحران در جامعه و کشور.  شرم آور و بحران سازی درین هم است که شخص بس مهم دولتی که بايد خود حافظ قانون باشد از متهم و متهمین  دفاع و بهره برداری سیاسی میکند و بدون اندکترین شرم و خجالت متخلف مشهود ( کسیکه به خواست مرجع عدلی برای رد یابی نه گفته) را متحد سیاسی خویش میسازد. متهم به تخلف به عدالت حاضر نه شده، جرمش به خاطر عدم حضور به عدالت ثابت است.  بلی اګر اتهام اصل قضیه اتهام است اما نه رفتن به عدالت تخلف مشهود است. 
بحران ساز آن است که به اتهام تجاوز جنسی به عدالت حاضر نمی شود و باز هم در بهره برداری های سیاسی ارکان ارشد دولتی با چنین متخلف خاله گک کانی خلاف قانو و خلاف اخلاق سیاسی داشت و تهدید به بحران میکنند. 
بحران ساز آن است که مظاهره و آزادی بیان را مانند انقلاب و بحران سوء استفاده کرده و در هفت ولایت کشور مانع کار ادارهء  میشود که خود آنرا ایجاد کرده و.
بحران ساز آن است که از نام حاکمیت قانون و نام تیم دولت ساز نشسته و در برابر مطالبات غیر قانوني و بی منطق مقابل توان استدلال و فهم لازم مسلکی برای دفاع ندارد، سکوت میکند و از مندرجات موجود قانون به صورت درست استفاده کردن نمی تواند تا متخلف را به اندازه کافی به ملت افشاء و تجريد كند. 
 
اګر ما این را شناختیم، اگر مرض راتشخیص  و دیاگنوز درست کردیم ، تداوی موثق و سهلتر میشود! 
قوانين خوب، تطبيق و نظارت از تطبيق و تعهد به حاكميت قانون، بلند بردن سطح آگاھی از قانون بحران زدايی ميكند!
اين است بخش از آن مواردیکه نام بردم که اتخاذ تدابیر دربرابر این پدیده های شوم و ناسالم سبب جلوگیری از بحران و سبب نجات و کوتاه شدن مدت تراژیدی ملت افغان میشود. 
و ها 
عدم رساندن این حقایق و عدم عام کردن این منطق و عدم تکمیل کردن آن و بی تفاوت بودن در برابر آنچه در کشور و جامعهء ما ميګذرد به هر توجیه باشد و یا به اصطلاح و قول: شوله ات را بخور و پرده ات را بکن! 
ګناه نابخشودنی است. 
نصوص و اعتقادات دینی ما چنین اشخاص را شیطان ګنګ خطاب کرده اند( الساکت عن الحق شیطان اخرس).
فاعتبروا یا اولی الابصار

دوکتور صلاح الدین سعیدی 
۲/۱۲/۲۰۱۹
۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸