آرشیف

2017-8-4

الحاج استاد محمد قاسیم علم

بنازم

دلا امشب امیدی از سحر نیست
بگردی شمع زپروانه خبر نیست

بسوختم از فراق صبح امید
زآ ه و نا له ما در اثر نیست

صدای غرش توپ است هاوان
بسنگرجانسپردن زنده سرنیست

فرو ریخته درو دیوار سنگر
کسی ازبهر آنها چاره گرنیست

سپردن جان برای حفظ ملت
درین راه هیجکس رافکرزرنیست

بنازم همت جانان ات را
باین میدان ترا پروای سرنیست

غرور کوهساران است ا ینجا
همه خندان یکی راچشم ترنیست

درین مکتب شهادت افتخار است
جوان گرپاگریزاست باهنر نیست

بتاریخ وطن بنوشته ا م من
بخوان اوراق شنوگرگوش کرنیست

علم معذور درین اوراق دفتر
که نام غیربجز شیران نر نیست 

 

بنازم