آرشیف

2015-9-9

mazizi

بمناسبت تجلیل از هفته شهید

شهید استاد ربانی یکی از بنیانگذاران نهضت اسلامی وشهید مسعود نیز یکی از طلایه داران وپیش آهنگان نهضت اسلامی افغانستان بودند
*********************************************************
این مقاله را من در سال 2012 نوشته بودم تا در یکی از کنفراسهای که در لندن بر گزار شده بود قرائت شود این نوشته از طریق رسانه های الکترونیکی وسایتهای انترنتی نشر نشده بود وحالا ترجیح دادم تا بمناسبت تجلیل از هفته شهداء آنرا پخش کنم .البته برای کسانیکه مطالبی را باتباط نهضت اسلامی افغانستان میخواهند بدانند این نوشته خالی از مفاد نیست
————————————-
بمناسبت اولین سالگرد شهادت استاد برهان الدین ربانی رهبر انقلاب اسلامی ورئیس جمهور اسبق دولت اسلامی افغانستان ویاز همین سالگرد شهادت فرماندۀ سترگ انقلاب اسلامی قهرمان ملی کشور افغانستان شهید احمد شاه مسعود السلام وعلیکم ورحمة الله تعالی وبرکاته الحمد لله رب العالمین والعاقبة للمتقین والصلاة والسلام علی سیدنا محمدٍ سیدالانبیاء والمرسلین وخاتم النبیین وعلی آلــه واصحابه واهل بیته اجمعین ومن تبع طریقه الی یوم الدین وبعد:
قال الله تبارک و تعالی فی القرآن المجید وفرقانه الحمید بعد ،
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، بسم الله الرحمن الرحیم
« { وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَآ أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱسْتَكَانُواْ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلصَّابِرِينَ } * { وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا ٱغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِيۤ أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وٱنْصُرْنَا عَلَى ٱلْقَوْمِ ٱلْكَافِرِينَ } * { فَآتَاهُمُ ٱللَّهُ ثَوَابَ ٱلدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ ٱلآخِرَةِ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلْمُحْسِنِينَ } آل عمران آیات 146-148 »
استادان ارجمند ، دانشگاهیان گرامی ودانشجویان عزیز و برادران وخواهرا ن و ذوات محترم که در اولین سالگرد شهادت استاد برهان الدین ربانی رئیس جمهور اسبق دولت اسلامی ویازدهمین سالگرد شهادت قهرمان ملی کشور احمد شاه مسعود در هفتۀ شهید حضور بهم رسانده اید مجددا حضور همۀ تان عرض سلام و احترام داشته وشهادت زعیم ملی ورهبر انقلاب اسلامی افغانستان وهم چنین فرماندۀ نستوه و قهرمان ملی کشور واعضای قافلۀ ملیونی شهدای انقلاب اسلامی را بشما وملت بزرگ افغان وهمسنگران شهدای ارجمند وامت اسلامی تسلیت وتهنیت عرض میکنم و جا دارد تا از برگذار کنندگان این محفل با شکوه در لندن نیز ابراز تشکر وامتنان بدارم .
من درین وقت کوتاهی که برایم تعیین شده است ، خواهم کوشید تا باختصار مطالبی را در رابطه به تجلیل ازجایگاه سکان دار بزرگ نهضت اسلامی ورهبری انقلاب اسلامی افغانستان شهید پروفیسور برهان الدین ربانی و همچنین جلو دار وطلایه دار بزرگ نظامی وفرماندۀ سترگ انقلاب اسلامی افغانستان شهید احمد شاه مسعود بحضور اساتیذ محترم وحضار گرامی ارائه بدارم .
صحبت تفصیلی پیرامون جایگاه دینی وسیاسی وملی وبین المللی استاد ربانی شهید وقهرمان ملی کشور نظر به محدودیت وقت مجلس نه به برای من ونه هم بسایر دوستان اجازه خواهد داد تا بتوانیم بصورت فهرست وار برتاریخ نیم قرن مبارزات نهضت اسلامی وجلو دار بزرگ آن( شهید استاد ربانی ) روشنی انداخته وهم چنین از کارنامه های بیاد گار ماندنی فرماندۀ نستوه جهاد شهید احمد شاه مسعود یاد آوری کنیم بناءً بهتر خواهد بود تا با محدودیت زمانی هرسخنران مختصراً از بعضی از زوایای دینی وسیاسی ونظامی و مبارزاتی این شخصیتهای فراموش ناشدنی تاریخ انقلاب اسلامی وملت کبیر افغانستان سخن بمیان آورند.
ودرین مبحث آنچه خودم بعنوان موضوع صحبت خویش بر آن اشاره خواهم داشت همانا جایگاه استاد شهید وقهرمان ملی کشور در نهضت اسلامی افغانستان ازبدو تا سیس نهضت تا پیروزی انقلاب اسلامی افغانستان و تا مرز شهادت ایشان است.
هر چند دردوران حیات پر بار استاد شهید و قهرمان ملی کشور چه همسنگران ودوستان انقلاب اسلامی ایکه در صحنه حضور داشتند وچه آنهائیکه در جایگاه رقابت جهادی وتنظیمی قرار گرفته بودند و همچنین کسانیکه در صف مخالفین ودشمنان انقلاب اسلامی قرار داشتند ،هر کدام شان به نحوی بر قدرت زعامت استاد شهید دررهبری نهضت اسلامی ودر عین حال رهبری انقلاب وجایگاه بلند ملی وبین المللی ایشان اذعان داشته وهم چنین بر قدرت وصلابت وفرماندهی نظامی کم نظیر قهرمان ملی کشور شهید احمد شاه مسعود نیز اعتراف داشته اند.
از آنجائیکه نهضت اسلامی افغانستان بعد از جریان کودتای ثورسال 1357 به یک حرکت فراگیر اسلامی وملی تبدیل شده بود مسلما تلاش براین بنا یافته بود تا تمام ملت از همه اقشار وطبقات مختلف بسیچ شوند . وروی همین اصل قیام از سطح حرکت تنظیمی بسطح ملی وقیام همگانی ویک حرکت نظامی در مقابل نظام کودتای ثورتبدیل شد  
ودر جریان انقلاب اسلامی ما دیدم که ملت مسلمان افغانستان بدون ملاحظات قومی وسمتی وزبانی وحتی تنظیمی و مذهبی برعلیه حکومت کودتای ثوربسیچ شدند . واین توفیق بزرگ نهضت اسلامی بود که با نفیر جهاد ، زمینه های قیام ملی را در سر تاسر کشور فراهم ساخت وملت مسلمان افغانستان نیز با ندای جهاد لبیک گفته وهم صدا شدند .  
متاسفانه بعد از شهادت این دو اسطورۀ بزرگ انقلاب اسلامی ، چه در حلقۀ دوستان ومویدین ایشان وچه هم در حلقۀ مخالفین هر کس برظن و سلیقۀ شخصی و مطابق برداشت و معلومات موثق ویا غیر موثق ویا بر اساس دیدگاه های تنظیمی وفکری خویش در مورد این دوشخصیت بزرگ و کلیت جریان نهضت اسلامی ابراز نظر های متفاوت کرده اند که اکثرا نظرات ونوشته های زیاد این صاحب نظران با تاریخچۀ نهضت اسلامی ونقش نهضت اسلامی در راه اندازی انقلاب افغانستان و سنخیت فکری واندیشه ئی که بیشتر فرماندهان جهادی ودر راس قهرمان ملی کشور به نهضت اسلامی افغانستان داشتند درست همخوانی ندارد
وبقول مولانا جلا ل الدین بلخی :

«هر كسي از ظن خود شد يار من»
«از درون من نجُست اسرار من»
———
«سر من از ناله‌ من دور نيست»
«ليك چشم و گوش را آن نور نيست»
——————-
«در نيابد حال پخته هيچ خام»
پس سخن كوتاه بايد و السلام»

با در نظر داشت اینکه از عمر نهضت اسلامی قریب نیم قرن می گذرد صحبت پیرامون تاریخچۀ نهضت اسلامی ورهبری آن وفراز وفرودی که برجریان نهضت اسلامی از بدو نطفه گذاری تا شهادت جناب استاد شهید وقهرمان ملی کشور حادث شده است ، نمیتوان به تفصیل این مبحث بزرگ را کالبد شکافی کرد، اما ناگذیر باید اشارات گذرای بر این امر صورت گیرد تا نسل جوان وآیندگان بدانند که انقلاب اسلامی افغانستان یک امر خلق الساعه نبودوه بلکه این انقلاب با نهضت اسلامی پیوند فکری واندیشه ئی وتاریخی دارد وآنهائیکه این انقلاب عظیم را یک حرکت موسمی وخود جوش وبدون پشتوانه فکری واندیشه ئی میدانند ، یا از تاریخ قرن اخیر کشور ما آگاهی ندارند ویا عامدانه میخواهند انقلاب اسلامی ملت مسلمان افغان را رنگ وروی غیر دینی داده ویا آنرا صِرف ، یک حرکت نشنلستی وملی گرائی محض قلمداد کنند.
بنظر بنده درین هیاهوی تبلیغاتی ورسانه ئی بین المللی که بعد از شکست کمونیزم وآزادی افغانستان برعلیه نهضت اسلامی وخاصتا طلایه داران وپیش کسوتان وفرماندهان انقلاب اسلامی براه افتاده است ، جای دارد تا همه عناصر با ایمان وخاصتا اعضا ومنسوبین نهضت اسلامی افغانستان که هنوز زنده مانده چه آنهائیکه با دولت فعلی همکار اند و چه آنهائیکه وبنابر هر دلیلی در حاشیه قرارگرفته ویا پراگنده شده اند،بخود آیند وبر ندای درونی وفطری خویش لبیک گفته ودوباره به اصل خود رجوع کنند زیرا:

« هر کسی کو دور ماند از اصل خویش »
« باز جوید روزگار وصــــل خویش»

مولانا

امروز بیش ازهر زمانی دیگر ضرورت احساس میشود تا برای احیای دوبارۀ مجد وعظمت جهاد وافتخارات انقلاب اسلامی که تاراج شده ومیشود دوباره بهم متصل شوند و مسئولیت خویش را در برابر نسل جوان معاصر که با فطرت پاک و سلیم بزرگ شده واز تاریخ انقلاب اسلامی درست آگاهی ندارند ایفاء کنند وبیش ازین نگذارند تا توطئه های دشمنان انقلاب اسلامی عناصر منسوب به نهضت واستوانه های انقلاب اسلامی را به حاشیه برانند ویا یکی پی دیگری را بصورت فزیکی ترور وحذف کننــد.
فرزندان ووارثان نهضت اسلامی ووارثین انقلاب وخون شهدای انقلاب افغانستان وخاصتا پیشقراولان نهضت وانقلاب که هنوز در قید حیات اند می بایست همه جریانات سابقۀ نهضت و انقلاب اسلامی افغانستان را بصورت تاریخی ومستدل با ذکر علل وعوامل پیروزیها وشکستها ی نهضت اسلامی باید مشخص ساخته وبنویسند ، تا نسل جدید وآیندگان از آن بهره ببرند واز اشتباهات گذشته درس بگیرند .
ورنه دشمنان نهضت اسلامی ودشمنان ملت مسلمان افغانستان ویا منحرفین فکری ، برای جریان انقلاب اسلامی تاریخ دروغین نوشته وحقایق را مسخ خواهند کرد
روشنفکر دینی مکلف است تا با کمال مردانگی وشهامت وبدور از تعصبات کور جاهلی ووابستگیهای حزبی وگروپیک وقومی وتباری ومذهبی وسمتی وبدور از حب وبغض افراد واشخاص بصورت نقادانه تمام جریان نهضت اسلامی و تاریخ انقلاب وهمچنان شاهکاری های قهرمانان جهاد اسلامی را همراه با ضعفها – خلاها واشتباهات و حتی خیانتهای که در انقلاب اسلامی از طرف هر کسیکه صورت گرفته است باید نوشته کنند تا برای نسل امروزی وآیندگان درس خوب دینی وسیاسی وتاریخی باشد.
البته هدف از نگارش این جریانات تاریخی وسیاسی قصد توهین وتحقیر وعقده گشائی بر علیه افراد واشخاص واقوام وملیتها نبوده ونباید از مسیر حقگوئی بدور باشد .
اگر ما قبلاً بر چنین کاری توفیق می یافتیم یقینا می توانستیم تا از تکرار اشتباهات خویش ، جلو گیری کنیم ومتاسفانه نظر به اهمال و مسامحه روشنفکران اسلامی ، ما شاهد هستیم که چطوراین انقلاب عظیم اسلامی که با خون قریب به دوملیون شهید به پیروزی رسیده بود، توسط توطئه های بین المللی وحرکات اشتباه آمیز منسوبین نهضت اسلامی وعناصر منسوب به جهاد به چالش کشیده شده وعملا ثمرۀ انقلاب اسلامی توسط عناصر خائن ورهزنان بین المللی دزدی شده است .
وبا دریغ وتاسف که ما از سقوط حکومت جهادی درس لازم نگرفته ایم ، چنانچه هر روزشاهد یم که بالاثر توطئه های شوم خارجی ، وعملکردعناصر بد اندیش و مزدوران اجانب درختان تنومند بوستـــان بزرگ انقلاب اسلامی افغانستان یکی پی دیگری با تبر تیز جنایتکاران ومزدوران اجانب از بیخ کنده وقطع میشوند .
بر گذاری این محفل شهدا خود یاد آور همین جنایات وظلمیست که بررهبری نهضت اسلامی وخاصتاً رهبر فرزانه جهاد وطلایه داران آن وفرماندهان جهاد وانقلاب اسلامی افغانستان یکی پی دیگری وارد گشته وملت مارا بصورت مداوم عزادار ساخته است ومتاسفانه این روند ترور فرماندهان جهادی همچنان ادامه دارد .
باید خاطر نشان ساخت که بعد از سقوط حکومت کودتای ثور و برپائی حکومت مجاهدین ، توطئه های نا جوانمردانه وخصمانه برعلیه نهضت اسلامی آغاز وحکومت جهادی را از لحاظ امنیتی – اقتصادی – سیاسی به چالش کشیدند.
عدم تجربه حکومت داری واشتباهات زعامت جهادی وفرماندهان مجاهدین نیزمزید بر علت شد . هر چند حکومت مجاهدین به زعامت استاد شهید تمام سعی وتلاش خویش را برای فرو نشانده آتش فتنه ای که بر علیه اسلام وملت افغانستان طرح شده بود ، بکار میگرفت، وتا حدی زمینه های تفاهم ملی جستجو شده بود ، که دشمنان با طرح سناریوی خطر ناک دیگری بزرگترین ضربت خویش را بر آرمانهای جهاد وملت مسلمان وارد کردند وبا یک اقدام ضد اسلامی وضد بشری فرماندۀ بزرگ نظامی انقلاب اسلامی احمد شــاه مسعود را شهید ساختند.
دشمنان اسلام وضد انقلاب همانطوریکه برادراحمد شاه مسعود وهمراهان وهمسنگران زیادی را ترور کردند ، با چاپ کتب ونشر اخبار انحرافی وراه اندازی بنگاه های رسانه ئی وتلویزیونی به ترور شخصیت ایشان و تمام عناصر جهادی وبزرگان نهضت اسلامی افغانستان پرداختند وصاحبان اکثر این رسانه و ونوشته ها وکتب منتشر شده یا همان عناصر ملحد محارب دوران جهاد بودند ویا اینکه مزدوران وحقوق بگیران تازۀ استعمار که از طریق رسانه های صوتی وتصویری با برنامه های 24 ساعته تلویزیونی بر علیه مجاهدین وخاصتا بزرگان جهاد ودر راس قهرمان ملی کشور شهید احمشاه مسعود مصروف پخش پرازیت ولجن بوده وهستند .
صاحبان این نشرات ورسانه ها بر تمام جرم وجنایتی که از طرف نظام کودتای ثور 1357 بر افغانستان وملت رونما شده بود ، سر پوش گذاشته وتمام گناه ومظلمه وجنایات رژیمهای گذشته و احزب بدنام کمونیستی وحکومت کودتای ثور و دست نشانده و…..وحتی گناه اشغال افغانستان را بگردن حکومت جهادی وتک تک مجاهدین انداختند .
و همچینن تعدادی زیادی دیگری از غرب زده ها ویاشرق زده ها ی ضد دینی که با فرهنگ اسلامی وملی و افغانی سنخیت فکری نداشته وحتی سالهای متمادی از انقلاب اسلامی وملت خود بریده بودند ، نیز ضمن ترور شخصیتهای جهادی برای انقلاب افسانه نوشته وکوشش کردند تا به دنیا وخاصتا نسل جدید بفهمانند که انقلاب اسلامی مانند سمارقهای بهاری بصورت خود جوش وبدون ارتباط با سوابق کاری نهضت اسلامی بعد از کودتای ثور 1357 بوجود آمده و نقش نهضت اسلامی در انقلاب افغانستان را انکار نموده ویا آنرا منفی قلمداد کردند ؛ هر چند این نوشته ها ونشرات رسانه ئی فاقد بار علمی وتاریخی میباشد ،اما اثرات تخریبی فوق العاده زیادی بر نسل جوان وخاصتا مهاجرین بیرون از مرزهای افغانستان داشته ودارد.
خواهران وبرادران ارجمند !
با این مختصر اجازه بدهید به اصل موضوع محوری نیز باختصار اشاراتی داشته باشم .
همه میدانیم همانطوریکه در سنن خلقت هیچ پدیدۀ مادی ویا حرکت اجتماعی خود بخودی وآنی بوجود نیامده ونمی آید و جنبش اسلامی در افغانستان نیز ازین قاعده مستثنی نیست ، گرچه ریشه های تاریخی نهضت اسلامی افغانستان با رنسانس اسلامی در جهان اسلام وخاصتا حرکت فکری علامه سید جمال الدین افغانی وعلامه اقبال وسپس حرکت اخوان المسلمین مصر رابطه و وپیوند تاریخی دارد ، اما این خیزش فکری واجتماعی دردوران پادشاهی محمد ظاهر شاه در افغانستان بمنصۀ ظهور رسیده بود وجلوداران فکری آن که خود از آموزگاران ومعلمین دینی دانشکدۀ الهیات وسایر دانشکده های دانشگاه کابل ودانشگاه ننگرهارومحصلین طراز اول دانشکده های مهندسی پولی تخنیک میتوان آنهارا بعنوان موسسین وپیشتازان این نهضت اسلامی در افغانستان بحساب آورد که در راس آن از استاد شهید غلام محمد نیازی ومجموعۀ دیگری از اساتیذ وشاگردان آن دوران همچون استاد برهان الدین ربانی شهید – استاد سیاف – انجینر گلب الدین حکمتیار ،مرحوم استاد سید موسی توانا استاد ربانی عطیش شهید ,استاد احمدزی شهید استاد عبدالرحیم نیازی شهید ومهندس حبیب الرحمن شهید ومولوی صاحب حبیب الــرحمن شهید و دانشجویان ممتاز دانشگاه کابل وننگر هار وافسران وصاحب منصبان مسلمان وابسته به نهضت اسلامی وهم چنین بعضی از کارمندان ادارات دولتی آن زمان بوده اند که متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق شان که در حلقۀ نخستین ودومین بودند چه در دوران انقلاب اسلامی وچه بعد از پیروزی مجاهدین ، یک تعداد زیاد شان شهید شده اند. واز جملۀ شخصیت های بارز وابسته به حلقۀ اولین نهضت اسلامی افغانستان یکی هم برادر احمد شاه مسعود فرماندۀ بزرگ انقلاب اسلامی وقهرمان ملی کشور افغانستان بود که 11 سال ایشان نیز در یک توطئۀ شوم دشمنان بیرونی افغانستان جام شهادت نوشید .
نا گفته نباید گذاشت که الحمد لله هنوز هم یک تعداد از اساس کذاران وپیشقراولان نهضت اسلامی در قید حیات بوده ودر داخل وخارج مصروف ادای مسئولیت وپخش ونشر اندیشه اسلامی هستند .
برادران وخواهران عزیز !
با تاسف که توطئه جنایتکاران ادامه داشت وسال گذشته نیز توسط توطئۀ جهانی با همکاری استخبارات منطقه ئی بدست جانی ترین عناصر منحرف خارجی استاد برهان الدین ربانی زعیم نهضت اسلامی ورئیس جمهوراسبق دولت اسلامی ورئیس شورای عالی صلح ورهبر جمعیت اسلامی افغانستان شربت شهادت نوشید .
اگر چه دشمنان اسلام کشور مارا از وجود یک تعداد از پیش آهنگان وجلو داران بزرگ نهضت اسلامی خالی کردند ولیکن الحمد لله که هنوز فرزندان وتربیت یا فتگان وعناصر زیاد رده بلند نهضت اسلامی در قید حیات بوده ودر داخل وخارج افغانستان مصروف انجام امور دعوت اسلامی در خط نهضت اسلامی قرار دارند .
انتخاب استاد شهید بعنوان رهبر نهضت در دوران حکومت محمد داود خان :
———————
بعد ازکودتای 26 سرطان سال 1352 که برهبری محمد داود خان صورت گرفته بود ، شورای نهضت اسلامی با تشکیل جلسۀ مرکزی جناب استاد ربانی را در حضور استاد شهید مرحوم غلام محمد نیازی که رهبر نخستین نهضت بود برهبری برگزیدند هر چند در دوران شاهی همه مجالها وزمینه های فعالیت سیاسی بعناصر چپی افراطی ونیم افراطی وسوسیال دموکراتها ( مائو ئیستها وستمیها خلقیها وپرچمی ها افغان ملتی ها و…. ) مهیا شده بود وآنها نیز با شیوه های قهر آمیز بر باور های اسلامی ملت مسلمان می تاختند، درین دوران بود که پایه های اصلی نهضت اسلامی در افغانستان اساس گذاری شد .
فعالیت نهضت اسلامی در آن دوران فقط روشنگری بود و ملت افغان را از خطری بزرگی که دین وطن – آزادی وحتی مقدرات سیاسی وامنیتی کشور را تحدید میکرد آگاه میساختند. ومتاسفانه نظام شاهی نیز این خطر عظیم را جدی نپنداشته ودر خواب خرگوشی فرورفته بود ،تا اینکه نظام شاهی بالوسیله کودتای سپید محمد دادو خان ساقط شد وکشور وارد بحران خطر ناک گردید .
از آنجائیکه سردار محمد داود خان در حلقۀ تنگ عناصر چپ وابسته به اتحاد شوری سابقه( پرچمیها وخلقیها ) افتاده بود بالاثر توطئه های چپی های وابسته به شوروی سابق محمد داود خان با عناصر نهضت اسلامی بمخالفت برخواست، عناصر نهضت ، که در آن دوره از پختگی ودرایت کامل بر خوردار نبودند این مخالفت محمد داود خان را حمل بر دشمنی او بردین اسلام ونهضت اسلامی تلقی کردند ، وعناصر پرچمی مقرب دربار درتیره سازی این روابط نقش بسزا داشتند ، اما برداشت ناصواب اکثریت عناصر نهضت این بود که خود محمد داود خان یک عنصر چپی ( پرچمی) بوده ویا آلت فعل روسیه است که برای سرکوب نهضت اسلامی ماموریت یافته است .وهمان بود که جنگ تبلیغات بر علیه نهضت اسلامی ازطریق دستگاه دولتی صورت گرفته وحتی داود خان مرحوم دربیانیۀ معروف «خطاب بمردم » خود که بنابر روایات متعدد توسط پرچمی ها مسودۀ آن ترتیب شده بود عملا ازتصفیه دانشگاه ها از عناصر ارتجاع سیــاه ( که منظورآن فرزندان نهضت اسلامی بود ) اشاره رفته بود واز جانب دیگر عناصر نهضت نیزصدها شبنامه ها وجزوه ها وحتی کتب کوچک زیادی را بر علیه داود خان نوشته وپخش کردند وروابط بین نهضت وحکومت محمد دادو کاملا تیره ودشمنانه شد .
واین تیرگی روابط منجر به حرکتهای مسلحانه بر علیه نظام نوپای داود خان گردید که باز یک تعداد عناصر نهضت ودر راس انجینر حبیب الرحمن داکتر محمد عمر ومولوی حبیب الرحمن وبرادر خواجه محفوظ دستگیر و توسط دستگاه های امنیتی وقضائی افغانستان در آنز زمان که بدست پرچمیها بود بشهادت رسیدند .
تعداد دیگری هم از عناصر نهضت در محاذهای جنگ از جمله حفیظ الله افضلی ومحمد عثمان دین پرور وانجینر گل محمد وچندین برادر دیگر در پنجشیرشهید شدند وبیش از
چهار صد تن از برادران پیش آهنگ نهضت اسلامی از داخل دانشگاه کابل ودانشگاه ننگرهار ویا ازبین اردوی افغانستان و ولایات کشوردستگیر شده وبزندانها افگنده شدند .که تعداد اکثریت شان تا دوران کودتای ثور بزندان بودند و در شب 9/8 جوزای سال 1358 بیش از دوصد نفر شان در زندان پلچرخی بدست جنایتکاران خلقی وپرچمی بصورت دسته جمعی شربت شهادت نوشیدند . واین بزرگترین ضربتی بود که بر پیکر نهضت اسلامی توسط پرچمیهای وخلقیها وگردانندگان کودتای ثور درسال 1357 وارد آمد
البته بحث این حرکت نظامی بر علیه داودخان ونقش پاکستان در راه اندازی آن واشتباهاتیکه توسط عناصر نهضت درین دوران صورت گرفت واینکه سبب انشقاق نهضت اسلامی (به صف حزب اسلامی وجمعیت اسلامی) گردید ، باز کردن آن مجال وفرصت طولانی ونقادانه زیاد میخواهد .
واما در مورد قهرمان ملی کشور شهید احمد شاه مسعود وپیوند فکری آن با نهضت اسلامی باید مختصرا عرض کرد که در دورانیکه نهضت اسلامی دردانشگاه کابل نضج گرفته بود ودر سال 1352 برادر احمد شاه مسعود محصل سال اول دانشکدۀ پولی تخنیک بود ه که با انجینر حبیب الرحمن وجمع زیاد عناصر نهضت در پولی تخنیک آشنا شده وبه نهضت اسلامی جذب میشود وچون خود نوجوان فعال وخیلی متحرک بود بعد از کذشت دوران سال اول تحصیلی وقتی انجینر حبیب الرحمن دستگیر میشود او نیز زیر خط تعقیب دستگاه وضبط احوالات نظام کودتائی داود خان قرار میگیرد ومجبور به ترک تحصیل میشود. وهمان است که مصروف فعالیتهای مخفی وسری باجمع زیاد عناصر نهضت که تحت تقیب بودند قرار گرفته بودند گردید . من از سال 1353 که سال اول دانشگاهم بود با این فرزند فدا کار ومخلص نهضت آشنا گردیده ودر یک حلقۀ خاص که سر پرستی آن حلقه توسط انجینر جان محمد شهید بود یکجا فعالیت را در کابل آغازکردیم .
طوریکه خود شاهد زندگی چندین ساله انجینر مسعود از سال 1353 در دوران رژیم داود خان وحتی در دوران جهاد وسپس در دوران پیروز جهاد بودم ، این فرزند فداکار اسلام ، عنصری مومن ومتعهد ومخلص ووفاداربه نهضت اسلامی وسرباز فداکار به اسلام وقرآن بود .وهمین ایمان داری – اخلاص وفداکاری وشهامت آن بود که از انجینر مسعود محصل سال اول پولی تخنیک فرماندۀ سترگ در انقلاب اسلامی افغانستان ساخت .
ابعاد نظامی شخصیت شهید مسعود را میتوان از جنرالان بزرگ ومتخصصین ارکان حرب افغانستان وحتی جنران ومارشالهای ارتش روسیه پرسید وبحق که آنها صادقانه اعتراف داشتند که مسعود شخصیت کم نظیر تاریخ معاصر جنگهای چریکی وپار تیزانی وحتی جنگهای کلاسیک بوده است .
واما در مورد شخصیت اسلامی ( ایمان داری وتقوا – اخلاص پاکدامنی – تعهد – جوانمردی – شهامت وفداکاری
شهادت طلبی – آزادی خواهی – آزاد اندیشی – استقلال طلبی – عدالت طلبی – وطن دوستی – مردم دوستی – غریب پروری – دشمن ستیزی – ظلم ستیزی – بیگانه ستیزی – تجاوز ستیزی و…ده ها فضایل دیگر را میتوان از شاخصه های برازندۀ این شخصیت ارجمند بحساب آورد
وتمام این خصایص بالاثر تربیت این فرزند برومند در دامان نهضت اسلامی وتجارب جهادی بود که روز تاروزدر وجود این شخصیت متجلی میگشت .
البته در مواردی که اشاره رفت میتوان ده ها وصدها مثال عملی را اززندگی مبارزاتی این فرزند اسلام یاد اوری کرد واین محفل فرصت باز کردن آنرا نمیدهد .
من با این مختصر اکتفا میکنم وسخنی چند را بشکل منظوم بارتباط هفته شهید وشهادت استاد ربانی وقهرمان ملی کشور احمد شاه مسعود خاتمه می بخشم
—————
بمناسبت اولین سالگرد شهادت استاد برهان الدین ربانی شهید صلح ویازدهمین سالگرد شهادت قهرمان ملی احمد شاه مسعود و تجلیل از هفتـــۀ شهیـــد

آنانکـــه تعهــد بسپردند خــدا را
مردانه گـُزیدند رۀ عشق ووفارا
 
سر برکف ودل برطبق خاص نهادند
دادند به دوست وطلبیـــدند رضارا
 
باصبروتوکل همه چون پور براهیم
تسلیم به فرمان شده، تن داده قضا را
 
اندرطلب دوست ، زجان دست بشستند
وقتی چو بدیدند به دل شـــــوق لقـــارا
 
در حِجلۀ دامادی این دهـر نرفتند
بستنــد بخـونِ تنِ شان رنگ حِنـارا
 
بر بوالهوسان گو! که کنند دعوی عشقش
ره نیـست درین بادیـه هراهـل دغــا را
 
با نام شهیدان همه در پردۀ تزویر
بنگرتو خیـانت وبسی ظلـــم وجفارا
 
آباد زخـــون شهــــدا گشته به هر ســــو!
بنگر! توبسی مارکیت وصد قصروبنارا
 
گرگان گرسنه همه بر مادرمیهن
حمله بنمایند ، نشناسنــد سروپارا
 
بر پیکر مجروح وطن زین گلۀ گرگ
هرگز مطلب داروودرمان و شفارا
 
بر خون شهیدان وطن گشته خیانت
ای همسفران !نعره برآرید وصدارا
 
راه شهدا می طلبد ، مــرد الـــهی
نـه بنـــدۀ سرمــایه ویا اهل هــوا را
 
پاسداری خون شهدا دَین بزرگ است
بر گردن هر مومن و هر قلب صفا را
 
از خاطر تان گربرود یاد شهیدان
گیرند به بقیامت همه دا مان شما را
 
هان! مرده مگوئید بشهیدانِ رۀ حق
بستند اگر رخت سفر دار فنــا را
 
آن تشنه لبانیکه شدند کشته درین راه
از دوست چشیدند قـــدحِ آب بقـــارا
 
هم زنده وجـــاوید بـُــوند جمله شهیــدان
در پیش خدا صرف کننـــد آب وغـذا را
 
«برهــان» ودلیل آیۀ قـرآن وحدیث است
بر «دین» خــدا هیــــچ نبینی تو خطــا را
 
«مسعود» به دنیا وبه عقبی است همانکس
تعقیـــــب نمــاید خـــط مشــی شُهَــدارا
 
یارب به شهیدان«عزیزِ»وطنِ ما
ازمـا بپــذیرتو،همه اوراد ودعارا

 
پایان
—————————–
محمد عزیز ( عزیزی)
لندن
روزجمعه ساعت 19:50
2012-09-07