آرشیف

2015-1-25

عبدالواحید رفیعی

بــــــــــــــه مناسبت روز جهانی رفع خشونت علیه زنان

 

تا كنون تحقيقات درخصوص نوعيت ووسعت خشونت عليه زنان درافغانستان به صورت علمي ، جامع ورسمی  صورت نگرفته است ، وتعريف دقيق وواحدي ازخشوت دركشورارائه نشده است ، ولي واقعيت اين است كه  خشونت درافغانستان برعليه زنان ازبدو تولد شروع ميشود وتا دم مرگ ادامه ميابد ،واكثرانواع خشونت هاي رايج دركشورما درقالب رويه هاي كه ازنظرعرفی وفرهنگي براي ما عادي شده است كتمان ميشود، يا درنظرگرفته نميشود . ودرمواردی بعضی ازانواع خشونت ها حتی وجهه ی عنعنوی وحتی دینی به خودگرفته است . به صورت نمونه کلمه "تمکین"  که یک عبارت شرعی است اکثرا وسیله ی خشونت  است به دست شوهران برعلیه زنان شان .  وقتي ميگويم خشونت ، درجامعه مثل افغانستان هميشه درذهن خشونت فزيكي ميايد ,مردم ما ازخشونت دسته بيل ومشت ولگد را ميدانند,  ولي برعلاوه ازاين ، خشونت اصلی وپنهاني كه درسطح جامعه برعليه زنان جريان دارد خشونت های روحی وغیرفیزیکی است , که خيلي مخرب ترازخشونت فزيكي است ، .واكثرا هم مطابق باورهاي ديني وفرهنگي ما عادي وبه جا شمرده ميشود … خشونت علیه زنان درمواردی چنان عادی وقانونی بوده که علیرغم نا معقول وغیر موجه بودن آن ، اما از نگاه قوانین عرفی کاملا یک عمل قانونی به حساب می آمده است ،وبعضی دستورات فقهی درمورد تبعیت زن ازمرد این مسئله را شدید تروموجه ترکرده است .
 دختري كه متولد ميشود سزاوار جشن وتبريكي ازسوي فاميل پنداشتته نميشود ، مثلا ميگويند ؛  دختركه تبريكي ندارد .درحاليكه برای تولد پسرشب نشيني وجشن ميگيرند …  اين سرآغاز خشونت عليه زنان است ،  كه اين ميتواند براي ديگردختران وبرروحيه دختران فاميل تاثير منفي بگذارد. درحال حاضر ، دختركشي درافغانستان مسئله اي نيست ، زيرا وسائيل شناسايي جنسيت طفل قبل ازتولد او ، اكثرا موجود نيست ، با آن هم ما نبايد اين موضوع را درآينده كه روش شناسايي جنسيت طفل قبل ازتولد او وجود خواهد داشت ناديده بگيريم كه با توجه به ديد منفي مردم ما نسبت به داشتن دختر، ميتواند به يك دختركشي مدرن تبديل شود…. وقتي كه كمي دختركلان ترميشود پاي اورا ازمجامع وبيرون ازخانه ميگيرند صرفا به این دلیل که دختراست  ، درجوامع روستايي پاي اورا ازمكتب ميگيرند كه خوبيت ندارد دختربه مكتب برود ،باورهایی درمیان مردم قریه جات دراین مورد وجود دارد که مانع تحصیل دختران میشود  اورا مثل جسد زنده اي درتابوتي به نام چادروخانه پنهان ميكنند …. نتيجه اين رفتارچه ميشود ؟ نتيجه آن ميشود كه زنان جامعه ازمردان جامعه دچارترس شود ودرمواردي نفرت، و مردان جامعه دچاريك نوع بیگانگی رازآلود وعقده شوند ودرنتيجه دربرخورد با يك زن دچاررفتارهاي غيرعادي شوند …. وزنان جامعه هميشه ازمردان بترسند ومردان درعوض به زنان درحكم يك طعمه وشكارنگاه كنند. به همين خاطراست كه يك زن نميتواند يك مسيريك ساعته را درشهربدون يك محافظ سفركند واگر مورد ي ديده شود كه زني تنها مسافرت می كند تمام همسفران مرد دچارتشويش ميشود وكمترين كاري كه ميكنند اينكه به پوليس خبردهند كه اين زن همراه ندارد وبدتراینکه پولیس اورا مورد بازجویی قرار میدهد صرفا به این دلیل که چرا تنها است , به همین سادگی …….. به هرحال اينها انواع خشونت هايي است كه ما به آن توجه نمكينم وهميشه مرتكب ميشويم ، ومتاسفانه به صورت عنعنه وفرهنگی تبدیل شده که تغییرآن حتی برای خودزنان مشکل است , مثلا اکثرزنان تحت شکنجه برای خود ننگ وعارمیدانند که به ارگانی یا دولت مراجعه کرده برعلیه شوهرش شکایت کند ,واگرهم ننگ ندانند ، ازعواقب ارائه شکایت میترسند ، کمترین نتیجه دادخواهی یک زن آن میشود که که ممکن دیگرنتواند به خانه برگردد ، چون به باورهمه مراجعه یک زن به حکومت توام است با آبروریزی برای خانواده ها  ….
ازطرفي ، درافغانستان دولت وسياست مداران وارگانهای فعال درامورزنان ، نه محدوده خشونت عليه زنان ونه پيامدهاي آن را به حيث يك مسئله جدي وخطرناك نميشناسند وتوجهي ندارند ….. درعين حال خیلی ازموارد خشونت ها ازلحاظ اجتماعي تحمل شده است به طورمثال ….همین کلمه "تمکین" اکثرا باعث  آزاروشکنجه زنان میشود … گفته میشود اگرزن درحال نماز است ومرد دلش خواست با او آمیزش کند ، زن باید نمازش رانیمه کاره رها کند وتن به هوس مرد دهد , حتی اگرمریض باشد  , این بدین معنی است که مرد یا شوهردرتجاوز به زن دست بازدارد …. ومیتواند برخلاف میل زن به او تجاوزکند , خوب تجاوز تجاوز است چه توسط شوهر, چه توسط کسی دیگر, وقتی برخلاف میل باطنی زن  آمیزش صورت بگیرد تجاوز است ….ازطرفی متاسفانه اکثرزنان به دلیل عدم سواد , به حقوق خود آگاهی ندارند  
مطابق يك تحقيق كه ازسوي صندوق انكشافي ملل متحد براي زنان صورت گرفته است ، درافغانستان عامل اصلی خشونت ها علیه زنان , فقدان دانش زنان درارتباط به حقوق شان است . ….. دليل ديگر, نبود قانون درحمایت اززنان وفقدان قانونمندي درنظام شبه آنارشیست دولتی است ,  در شرايطی كه حاكميت زور وزر ونیرنگ  ، جاي قانون را بگيرد ، ضعيف ترين ها به ويژه زنان واطفال قرباني ميشود ، دراين آشفته بازار نوبت به کسانی  ميرسد كه دين وفرهنگ وسنت هاي مردم را به وسيله ي توجيهي براي اعمال ظالمانه خود برضد زنان استفاده ميكنند … خوب با این وضعیت وقتی قانونی نیست زنان درحال شکنجه  برای نجات ازاین شکنجه به کجا مراجعه کند ؟