آرشیف

2015-3-21

استاد شاه محمود محمود

بررسی کوتاه بر وضع علوم در امپراطوری غوریان
 

بسمه تعالی
 
 مقدمه:
غور یکی از ولایات مرکزی افغانستان است که در قرون وسطی به ساحه وسیعی بین هرات و غزنه (دره های کوه بابا و سفید کوه )نامیده میشد . این ولایت با داشتن موقعیت خاص جغرافیایی که داشت از قد یم در آن امرای مستقل حکومت داشتند که به آنان ملوک غور می گفتند .
غوریان یکی از دوره های مهم و پر افتخار تاریخ افغانستان است که توانستند امپراطوری بزرگی را بین سالهای (543 هجری-1148 م تا 612 هجری – 1215 م ) تشکیل بدهند . این مدت گرچه از نگاه زمانی کوتاه بود اما تا"ثیرات بس بزرگی را با خود همراه داشت .
یکی از ویژگی های غوریان همانا رشد و ترقی علمی و فرهنگی درین دوره است که موضوع مورد بحث ما را تشکیل میدهد .
غوریان فرهنگ دوست با داشتن مدارس و مراکز تعلیمی و وجود خانقاه ها و کتابخانه ها و تشویقی که از علما مینمودند باعث رواج و رشد شعب مختلف علوم شرعی . عقلی و ادبی در این دوره گشتند . چنانچه کمتر شهر و دیاری بود که از وجود حوزه های متعدد تعلیمی. مفسرین.فقها. متکلمین و ادبا خالی باشد. امیدوارم
نکات گرد آرده ذیل مورد توجه دانشمندان قرارگیرد.
 

علوم :

 پشتیبانی و تشویق امرا" و سلاطین غور از علما و دانشمندان.عده زیادی را به آن واداشتند تا به علوم و دانش شرعی. عقلی و ادبی دست یابند. چنانچه گفته اند : امیر و یا سلطان دانشمند باشد و یا آنان را دوست داشته باشد. این امر سبب شد تا علما و دانشمندان برای عرضه کردن دانش خویش راهی سرزمین می شدند که اندوخته های علمی و فرهنگی شان قیمت و خریداری میداشت. لذا این دوره هم مانند دوره غزنویان شهر های بزرگ مرکز علم و ادب گردید .
     

 علوم شرعی :

– علم قرائت :

   علما این دوره در قدم اول به علوم شرعی واز آن جمله به علم قرائت اشتغال داشته و کتب متعددی تا"لیف کرده اند . از بزرگان علم قرائت " ابوالفضل محمد بن طیفور سجاوندی لوگری است که به سال (560 هجری-1164 م )وفات کرد . کتاب های مشهور او عبارتا" از :
–          وقوف (در شرح موارد وقوف در قرآن )                   
–          الوقف و الابتدا" (در شرح انواع وقف )
–          الموجز
–          عین المعانی (در تفسیر )
–          سبع المثانی 
 از کتابهای فوق نسخه های در دست است . (1 )
 

– علم تفسیر :

تفسیر در این دورعلما و دانشمندان زیادی رادر شهر ها مشغول نمودند و آثاری با ارزش را به دری و عربی به رشته تحریر درآوردند. تفاسیر عامه و خاصه این دوره عموما" در مسایل مختلف از قبیل بحث در موارد اعجاز قرآن. بحث های فلسفی و عرفان. تفسیر احکام قرآن .   بحث در مورد فصاحت . قصص قرآن و بحث در متشابهات و ناسخات و منسوخات قرآن و امثال آنها بوده است و بدین ترتیب ملاحظ می شود که علما دینی تا چه حد در تفسیر پیشرفته اند .
از اختصاصات تفاسیر این عهد تشئت هدفها و مقاصد در آن است بدین معنی که هر دسته از علما میکوشیدند قرآن را از چشم خود ببینند و آنرا به پندار خود تفسیر و گزارش کنند و در حقیقت از همه مباحث و احکام و قصص و مسایلی که در قرآن آمده است به فن و اطلاع خود اکتفا میکردند مثلا" عالم نحوی آنرا از جهت قواعد نحو. و اخباری از حیث قصص و اخبار و فقیه از لحاظ قواعد فقه و صوفی از لحاظ تصوف نگاه میکرد .
تفسیر مهمترین امام فخر "تفسیر کبیر " بنام مفاتیح الغیب که بار ها به طبع رسیده است و هر چند نا تمام
بود ولی بعد از وی بدست مفسرانی مانند "ابن الخوتی "وفات 637هجری-1239میلادی و سیوطی (وفات 911هجری-1505میلادی ) تمام شده است . (5) تفسیر کبیر امام در حقیقت دایره المعارفی از علوم و اطلاعات دینی آن مرد فاضل است . امام رازی در آغاز تفسیر گفته است که وقتی گفته بودم میتوان از سوره از جمله مفسیرین عهد غوریان امام فخررازی(ابو عبدالله محمد بن عمر بنفروخ معروف به "ابن الخطیب و "ابن الخطیب اثری"و "شیخ السلام هرات" مشهور به امام فخر . در ری از مادر بزاد و در هرات جهان را پدرود گفت . وی از دانشمندان بزرگ و نیمه دوم قرن ششم و سر آغاز قرن هفتم هجری- سیزدهم میلادی است .  (2) تفسیر امام بنام " التنبیه علی بعضی الاسرار المود عنه فی بعضی سور القرآن"است . در تفسیر چهار سوره(توحید . اعلی . تین و عصر ) امام خود گفته است که در این مطالب و اسراری را که دیگران در نیافته اند خواهدآورد . این تفسیر با توجه به ابوابی که در یک کتاب کلامی وجود دارد تنظیم گردیده است . یعنی بابی در توحید و بابی در نبوت بابی در معاد وبابی در  کیفیت شامل نفسانی انسانی . این مطالب را امام مشککین (3)ازسوره چهارگانه مذکور بیرون کوشیده و تاویل کرده است و بنابرین کار او در حقیقت دنباله کار های ائمه کلام و فلاسفه دوره پیشین است .  (4)حمد ده هزار مسئله استنباط نمود جمعی براین گفتار من انکار کردند اینکه به تصنیف آغاز کردم سوره حمد را به تفصیل تفسیر کردم تا برهانی بر دعوای من باشد. این سخن امام دلیل روشنی است بر وسعت نظر و مشرب او در تفسیر کلام الله و خروج وی از حدود متعارف . (6)
آثاری دیگر امام عبارتا" از " اسرارالتنزیل و انوارالتاویل ". دره التنزیل " در متشابهات قرآن کریم (7) و "نهایته الاعجاز " که در بیان اعجاز و ذکر موارد فصاحت و بلاغت آن نوشته شد . (8)
 

– علم فقه :

در این دوره دانشمندان زیادی درعلم فقه و فروغ آن خود را مشغول داشتند و کتب متعدد نگارش یافته و پیشرفتهای فراوای حاصل شده است . شماره دانشمندان که در این عهد در فقه دارای تالیفاتی بوده . بسیار اند که از ان میان به ذکر چند تن بسنده باید کرد :اولتر از همه امام فخر رازی میباشد که در اصول فقه آثاری چون "رساله دری در اصول عقاید اهل سنت ". "المحصول فی اصول الفقه " و "المعالم فی اصول الفقه "را به رشته تحریر در آورد . (9) و ابوالحسن علی بن ابی بکر مر غینانی ( وفات 593هجری-1196میلادی) کتابهای فقهی معتبر را تا لیف نمود از جمله :البدایته . الهدایته و مناسک الحج و کتاب المنتهی و چند کتاب دیگر . کتاب الهدایته وی در میان فقهای اهل سنت حنفی اهمیت وافر کسب کرد و چند بار شرح شد(10)
ازفقهای دیگر این دوره سمعانی (فخرالدین ابوالمظفر عبدالرحیمبن عبدالکریم ) در قرن ششم و سرآغاز قرن هفتم هجری-دوازدهم و سیزدهم میلادی است که دارای آثاری متعددی در فقه دارد . تولد وی را (537هجری-1142میلادی) و وفاتش را (614یا616  هجری-1217 -1219میلادی ) میدانند . سلطان علاالدین اتسز پسر علاالدین جهانسوز شاه عادل وعالم پرور بود . موصوف کتاب مسعودی در فقه محفوظ او بود . اتسز در تقویت علما و اهل علم سعی جدی و بلیغ می فرمود و هرکه را از ابناعلما مجتهد می یافت به نظرعاطفت خودش مخصوص میگردانید . (11) امام صدرالدین علی هیصم نیشاپوری مدرس مدرسه افشین که در زمان سلطان غیاث الدین غوری می زیست فقهی مشهور این دوره بود . (12)
به سبب احترام فقها و مفسیرین و محدثین شماره آنان در تمام این دوره رو به فزونی بود و کمتر دیاری بود که از یک عده فقیه بزرگ خالی مانده باشد کثرت عده فقها اختصاص به مذهب یا مذاهب معینی نداشت بلکهدر همه مذاهب شماره آنان فراوان بودهاست .(13)
 

–  علم کلام :

 بخش دیگر علومشرعی که دانشمندان را مصروف داشته بود علم کلام میباشد . اختلاف در مسایل کلامی در این دوره بیش از همه مسایل دیگر مذهبی رواج داشت بحث و مناظره مذهبی در میان ائمه.زمان امری رایج و دایم بود و پیداست که این امرناگزیربه آموختن علمی از قبیل خلاف و اصول و کلام و آمثال انها حاجت داشت به همین سبب در این دوره علمای کلام با علاقه وافرسر گرم کار و مطالعه در مسایل کلامی بوده و در شقوق مختلف این علم تالیفات داشتند و از میان دانشمندان مشهور این دوره عده یی با وجود اطلاعات کافی در سایر علوم دینی . در این علم منفرد وبدان مشهور بوده اند .(14)
از متکلمین بزرگ و معروفی که آثارش شهرت بسیار دارد ابوالفتح محمد بن ابوالقاسم عبدالکریم شهرستانی شافعی اشعری (وفات 548هجری-1153میلادی )است از شهرستان خراسان در نزدیکی نسا که در علم بحث و مناظره و در وعظ و تذکیراز مشاهیر عهد خود شد . مدتی در خدارزم به سر برد و سه سال در بغداد بزیست و بعد از باز گشت از بغدادباقی عمر رادر بلخ و هرات سپری کرد و مدتی ملازم مجدالدین ابوالقاسم علی نقیب سادات ترمذ بود و دو کتاب خود الملل والنحل و المصارعته را بنام او تالیف کرد و سپس به خدمت سلطان سنجر پیوست و آنگاه به شهرستان مولد خود رفت و همانجابود تا در گذشت .
از آثار مهم او در علم کلام یکی کتاب "نهایته الاقدام "است در بیست قاعده کهدر هر قاعده یکی از مسایل کلام بنابر مذهب اشعری مورد بحث قرار گرفته است . کتاب المصارعته اثری دیگری است که در رد برهفت مساله از مسایل الهی ابن سینا میباشد . شهرستانی رساله دیگری در علم وجود دارد که آنرا برای ایلاقی نوشت و در آن بنابر روش متکلمان اثبات کرد که علم واجب الوجود علم علی الطلاق است نه علم بر کلیات دون جزئیات . (15)
در اواخر قرن ششم هجری- دوازدهم میلادی متکلم بزرگ و مشهور امام فخر رازی می زیست وی چند اثر کلامی دارد از قبیل رساله در معراج و کتاب "محصل افکار المتقد مین من الحکما و المتکلمین" که امام آنرا به خواهش بعضی از دوستان نوشته وخلاصه جامعی از علم کلام را در آن آورده است وکه بعد از او چند بار شرح و تخلیص شد . اثری دیگری او در کلام کتاب "المسایل الخمسون" در اصول آن علم که تحت پنجاه مساله مرتب شده است میباشد .(16)  امام آثاری دیگری نیزچون"الاربعین فی اصول الدین " "البیان و البرهان فی الرد اهل الزیغ و الطغیان" "اجوبته المسایل النجاریته " "ارشاد انتظار الی الطایف الاسرار" در علم کلام دارد . (17)
 

 علوم عقلی :

غوریان با وجود اختلافات مذهبی و شرعی توجه به علوم عقلی نیز داشتند . در حالیکه بیرون از امپراطوری غوریان انحطاط علوم عقلی دیده میشد که ما آنرا در زیر سایه اعتقاد به تسلیم وتقلیدبر اندیشه بحاث مسلمین که در حال تکوین و ترقی بود می بینیم دیگر اینکه مخالفت با علم وعلما و عناد با تامل و تدبر در امور علمی و مبارزه با تحقیق در حقایق و نقد آرا علما سلف آغاز شد. اما دانشمندان و عالمان دوره غوریان بدون درنظرداشت نکات فوق به علوم عقلی توجه جدی نمودند تا جائیکه دانشمندانی بودند که به هردو علوم (شرعی و عقلی ) و حتی علوم ادبی دسترس کامل داشتند که این وجه دوره غوریان را نسبت به دوره حکمروائی غزنویان. سلجوقیان و خوارزمشاهیان برتری میدهد. چنانکه در دوره سلاله های متذکره سه گانه عالمی که از نصوص دینی و لغوی مطالب بسیار در حفظ داشت برعا لمی که قلیل الحفظ وکثیرالتفکر بود. رجحان می یافت و جای عالمان و دانشمندان طب. طبعیات و ریاضات و منطق و الهیات را فقها و محدثین و مفسیرین و متکلمین اشعری و کرامی میگرفتند . در حالیکه در دوره غوریان توجه واحترام سلاطین به هر دو رشته علوم بود . فقها و فلاسفه و دانشمندان علیه یکدیگر به مناظره و مباحثه می پرداختند.
 

منطق و فلسفه :

دانشمندان در این دوره آثار زیادی منطقی و فلسفی تا لیف کردند از جمله ابوالعباس فضل بن محمد لوکری مروزی از مردم لوکر در کنار رود مرو واز مشاهیر قرن ششم هجری – دوازدهم میلادی بود از آثار او" بیان الحق به ضمان الصدق "است .(18)
امام فخر رازی که از جمله فقها و متکلمین مشهور این دوره بود آثاری از راه استدلالات عقلی و فلسفی در افکار ابن سینا دارد . امام در حکمت و منطق آثاری چون" الاثارات فی شرح الاشارات" "المباحث المشرقیه" و "النهایته"تحریر نمود .(19)  کتاب" المخلص " در منطق و فلسفه است . امام در این کتاب طبیعی و الهی را با آمیزیش روش فلاسفه و متکلمین نوشته است . در منطق مخلص بعضی از شکوک امام درمسایل از قبیل قضایا و قیاس و مبادی برهان ملاحظه میشود. در رساله"روحیه" که به دری و منسوب به امام است در ده فصل کوشیده  است تا ماهیت روح و اثبات حقیقت و بقا و مراتب و تجلی ارواح و امثال آن رامورد بحث قرار دهد . اثر دیگری امام که در مباحث المشرقیه نام دارد در دو جلد نوشته شده و شامل مباحث طبعیات و الهیات است و دارای سه قسمت است که قسمت اول در مبحث وجود. قسمت دوم در ذکر اقسام ممکنات و قسمت سوم در الهیات میباشد . در پایان کتاب اخیر بابی مشتمل بر بیان ضرورت نبی واختصاصات و شرایط او آورده است . (20)
از دانشمندانی دیگر این دوره حکیم ضیاالدین عبدالرافع هروی بن ابوالفتح هروی است . وی در حکمت و فلسفه دسترس کامل داشته و در طب و لغت استاد بود و رساله یی منظوم جلالیه در( تفسیرنودونه نام ) ازتالیف اوست که بنام خسروملک نوشت . چون سلطنت به ملوک غوریه انتقال یافت جانب عبدالرافع رابه سبب فضلی که داشت مرعی داشتند و او رادر مدح محمد بن سام متوفی به سال 599هجری – 1202میلادی که غزنه را در سال (569هجری – 1173میلادی ) چنگ غزان بیرون آورد قصیده ای در لباب الباب آمده است .  (21)
   

– ریاضی :

در علوم ریاضی ونجوم علما ودانشمندانی وجود داشت که از جمله مولفان مشهور این دوره در مسایل مختلف ریاضی بودند .
بهاالدین ابوبکر محمد بن ابی بشر الخرفی المروزی که تا لیفات متعدد در تاریخ و جغرافیا و علوم ریاضی داشت و از آن جمله کتاب" منتهی الادراک فی تقسیم الافلاک" که قسمتی از آن را نا لینو به طبع رسانیده و کتاب و کتاب دیگری بنام" نصیره فی علم الهیته " که مختصری کتاب وی را ( وید من ) ترجمه کرده است . خرقی در دو کتاب خود از ابن هیثم (هیصم ) پیروی کرده است .(22)
ابوالحسن علی بن زید بیهقی مشهور به ابن فندق و فرید خراسان ( وفات 565هجری – 1169 میلادی ) حکیم و ادیب مشهور از ریاضیون بزرگ این دوره به شمار می آید .  بیهقی در اجزا حکمت و علوم عقلی دست داشت و مردی دقیق النظر و جامع الاطراف بود . کتاب "تتقه صوان الحکمته" او که به قصد تکمیل صوان الحکمته ابوسلیمان منطقی سجستانی نوشته از امهات کتب در تاریخ حکما و علما و نشانه کمال اطلاع و دقت این مرد بزرگ در کار های علمی است از جمله آثاری ریاضی او کتابیست به دری بنام " جوامع احکام النجوم " در سه جلد . این کتاب را بیهقی در عین انکار علم نجوم به خواهش دوستان خود نوشت . بیهقی آثاری متعددی دیگری نیز دارد چون تاریخ بیهق . لباب الانساب . تفسیر نهج البلاغه معرفته الکره و ذات الحق و الاضطراب . قواعد علم طب . منهاج الدرجات فی شرح کتاب الجنات . تنبیه العلما علی تمیه التشبیهین باالحکما . عرایس التفاسیرفی اصناف العلوم . امثلته الاغال النجومیته و جز آنها . تولد بیهقی در (27شعبان سال 499هجری – 1105 میلادی )در سبزوار و وفات موصوف در سال (565هجری – 1169 میلادی )صورت گرفت . ( 23)
از ریاضی دانان قرن هفتم هجری – سیزدهم میلادی یکی هم اثیرالدین ابهری (مفضل بن عمر بن مفضل ابهری سمرقندی ) بود که در منطق ریاضی و نجوم دست داشت. شاگرد امام فخر رازی و معاصر و همکار خواجه نصیرالدین طوسی در رصد خانه مرافه است . صاحب کتاب " هدایته الحکمته" درمنطق و طبیعی و الهی که قاضی حسین میبدی (911هجری – 1505میلادی) شرحی معروفی بر آن نوشته است واز کتب درسی است . "ایساغوجی" و "تنزیل الافکار فی تعد یل الاسرار "در منطق از اوست کتاب "المفتی " و "تهذیب الثکت " اواز کتب جدل است .ابهری علوم ریاضی را" حکمت نظری "خوانده است و آن را به چهار شاخه اصلی : هندسه . حساب . موسیقی و هیات تقسیم کرده است .از آثار او در ریاضی کتابی است بنام "اصلاح هندسه اقلیدس" وفات او در سال ( 561 هجری – 1164 میلادی ) اتفاق افتاد . (24 )
ریاضی دان بزرگ  دیگر این دوره عین الزمان امام ابوعلی حسینبن علی قطان مروزی است اصل او از بخارا و به سال ( 581 هجری – 1153 میلادی ) کشته شد . قطان از دانشمندان بزرگی بود که در طب و عتوم ریاضیات و ادبیات و عتوم دینی سر آمد زمان خود بود ولی اشتغال او بیشتر به علم طب بود و در مرو دکانی داشت که در آنجا طبابت میکرد . قطان در عروض و ا نساب و طب نیز تالیفات متعدد داشت مهمترین اثری ریاضی او کتابی "شناخت کیهان " در علم هیات است .(25)
 

  نجوم:

 دانشمندان و پژوهشگران در دوره غوریان از علم نجوم بی بهره نبودند حتی سلاطین غوری خود به علم نجوم دسترسی کامل داشتند . اعماررصد خانه برای تحقیقات نجومی در غور نشان دهنده پیشرفت علم نجوم در این دوره میباشد
صاحب طبقات ناصری در مورد امیر عباس بن شیث بن محمد بن سوری می نگارد که " از علم نجوم نصیب کامل داشت و در آن نوع رنج بسیار برده و در ولایت مندیش به خطه سنگه (آن قلعه اصل را که بسطام بنا کرده بود به تجدید آن عمارت فرمان داد ) و برای بنای قلعه اوستادان کامل از اطراف حاصل کرد و دیوارها به رسم باره از آن قلعه برد و طرف شخ کوه زار مرغ برکشید و در پای آن کوه بربا لای تلی قصر بلند بنا فرمود وبا دوازده برج و در هر برجی سی دریچه نهاده شش برج شرقی و شش ب غربی و جنوبی و در هر برجی صورت برجی از فلک بنگاشت و وضع آنچنان کردکه هر روز خورشید از یک دریچه به نسبت آن درجه که مطلع او بودی درتافتی چنانچه او را معلوم بودی که آنروزآفتاب در کدام درجه و از کدام برج است و آن وضع دلیل است بر خلافت و استادی امیر عباس در عتم نجوم .( 26)
احمد بن عمر سمرقندی معروف به نظامی عروضی دانشمندی دیگری این دوره است که در ذکر منجمی و فراگیری نجوم در چهار مقاله به استناد کتاب " تفهیم " ابوریحان بیرونی گوید که انسان باید حساب و جبرو مقابل و هندسه و هیئت و علم احکام را بداند تا بتواند به تحصیل نجوم بپردازد و هر یک از مواد مذکور چند کتاب ذکر میکند از قبیل : طبقی تکمله ابونصر بغدادی . صد باب سنجری . اقلیدس . مجسطی شفا . تفسیر مجسطی تالیف تبریزی . تصانیف ابو مشعر بخلی و احمد سنجری و ابوریحان البیرونی . مجمل الاصول کوشیار گیلانی . قانون مسعودی و جامع شاهی . (27)
امام فخر رازی نیز در نجوم دسترسی کامل داشته و کتب چند تالیف نموده است . " الاختیارات العلانیته " یا "الاحکام العلایته فی الاعلام السماویته " . " اسرار المکتوم " و " اسرار النجوم " از او میباشد .
فخرالدین مبارکشاه مرورودی یکی دیگر از دانشمندان دوره غوریان است که به قول صاحب حبیب السیر کتابی به رسم مدخل منظوم در علم نجوم از اوست . (28) وی وزیر علاالدین حسین غوری بود و روزگاری طولانی را در خدمت ملک سیف الدین ملک الجبال و سلطان غیاث الدین غوری به سر برده است .
فخرالدین مبارکشاه تاریخ و نسب نامه سلاطین غور را به بحر تقارب بنام سلطان علاالدین حسین غوری شروع به نظم کرده و آنرا به اسم سلطان غیاث الدین محمد به پایان رسانید . وفات او به روایتی در(602هجری – 1205 میلادی )اتفاق افتاده است . (29)
حکیم معروف و منجم مشهور سعدالدین غوری در زمان غیاث الدین می زیست و در نزد مردم مقام بر جسته داشت . زمانیکه ملک غیاث الدین در اردوی الجایتو بود ملتزم رکاب ملک بوده و روزیکه ملک غیاث الدین به هرات وارد میشد حکیم سعدالدین غوری بطور مبشرقبل از همه به هرات آمده و مژده و بشارت آمدن ملک را به اهالی و منتظرین او ابلاغ و اعلام داشت . (30)
 

– طب :

طب  وطبابت نیز مانند نجوم و ریاضیات در دوره غوریان ترقی داشت عروضی نظامی  که خود حکیم و طبیب مشهور بود در رساله خویش بخش اخیر را به طب و طبابت اختصاص داده است وی درین قسمت لزوم دانستن منطق را برای طبیب با تمثیل به ثبوت رسانده و تحصیل طب را به سه مرحله تقسیم کرده و برای هر مرحله کتبی را که د اوطلب بایدنزد استاد بخواند ذکر کرده است .
امام بعد ذکر نام کتابهای متعدد اضافه میکند :چون بر حافظ اعتماد نیست طبیب باید یکی از کتب کوچک را که استادان آزموده اند پیوسته همراه داشته باشند و به آنها درموقع حاجت مراجعه کند . این کتب عبارتست از تحفته الملوک محمد زکریای رازی. کفایته ابن مندویته اصفهانی ….(31)
امام در طب تالیفات دارد از جمله شرح بر کلیات القانون ابن سینا است فخررازی درمقدمه این شرح علت اقدام خود را بر گزارش کلیات قانون. استعمال آنرا بر نکات دشوار . محتاج توضیح دانسته است .
تا جائیکه مطالعه گردید غوریان عالم وعلم پرور در رشته های مختلف علوم دسترسی کامل داشتند سلاطین غوری مردمان عالم ودانشمندی بودند و علما را مورد حمایت وپشتیبانی خود قرار میدادند که این حمایت شان سبب گردید تا عده زیادی از دانشمندان بدور شان جمع گردد . حملات وحشیانه چنگیز یان سبب ویرانی شهرها و کتابخانه ها گردید .اگر چنین نبود یقینا امروز از وجود دانشمندان و آثاری متعددی دیگری نیز اطلاع میافتیم . اما دریغا چراغ شهرت این امپراطوری بزودی خاموش شد .شهر ها متروک و از سکنه خالی گشت . علما و دانشمندان متواری شدند و عده زیادی از ایشان به هند و فارس رفتند که بحث جداگانه ئی را ایجاب میکند .
 

 

زیر نویسها و پاورقیها :

1-          صفا – ذبیح الله . تاریخ ادبیات در ایران . ج 2 ص 253 تهران 1347 . سال وفات سجاوندی را مورخین دیگر (540 هجری – 1145 میلادی )مینگارد . رجوع کنید به :ناصری – سید حسن سادات . سرآمدان فرهنگ و تاریخ ایران دردوره اسلامی . بخش نخست ص86 تهران  1353 .
2-          ناصری – سید حسن سادات . اثر قبل الذکر ص 181
3-          امام فخر بواسطه دقت و تعمق ویژه ئی که در اقوال حکمای یونان داشت شبهات و شکوک بسیاری در مطالب عقلی و دینی ابراز کرده که گاه خود از حل و مدافعه آنها در مانده است و از همین بابت به" امام مشککین "معروف شده است رک : ناصری – سید حسن سادات . اثر قبل الذکر.ص 181-182 .
4-          صفا – ذبیح الله. اثر قبل الذکر. ج 2 ص 255.
5-          ناصری – سید حسن سادات . اثر قبل الذکر ص183 . صفا. ذبیح الله. اثرقبل الذکر ج2 ص255.
6-          صفا – ذبیح الله. ایضا" ص 256 .
7-          ناصری – سید حسن سادات اثر قبل الذکر .ص 185 .
8-          صفا- ذبیح الله. اثر قبل الذکر. ج 2 ص 261.
9-          ناصری- سید حسن سادات. اثر قبل الذکر.ص 182-183.
10-      صفا- ذبیح الله . اثر قبل الذکر. ج2 ص263.
11-      جوزجانی- منهاج السراج. طبقات ناصری. به تصحیح و تحشیه. پوهاند عبدالحی حبیبی. ج اول کابل 1342 ص381.
12-      جوزجانی. ایضا" . ص 362
13-      صفا- اثرقبل الذکر. ج2 ص265.
14-      صفا- ایضا". ج2 ص 265.
15-      صفا- ایضا".ص 270.
16-      صفا- ایضا". ص271.
17-      ناصری .اثر قبل الذکر. ص 181-182.
18-      ناصری- ایضا" .ص 75.
19-      صفا- اثرقبل الذکر. ج 2 ص 306-308.
20-      صفا- ایضا".ج2 ص 306-308.
21-      پژواک-عتیق الله . غوریان. ص 266. کابل 1345. صفا. اثر قبل الذکر. ج 2 ص 315.
22-      صفا. ایضا". ص 309-310.
23-      صفا. ایضا" . ص312. ناصری. اثر قبل الذکر. ص61.
24-      ناصری.ایضا". ص145-150.صفا. ایضا". ص247-254.
25-      صفا. ایضا"ص 312.
26-      جوزجانی. اثرقبل الذکر. ج اول ص331-332.
27-      سمرقندی- عروضی نظامی. چهار مقا له. به اهتمام محمد قزوینی. ص52-53. 1327 هجری.قمری.
28-      پژواک. اثر قبل الذکر .ص 275.
29-      جوزجانی. اثرقبل الذکر. ص 318.
30-      پژواک . اثر قبل الذ کر. ص279.
31-      سمرقندی. اثر قبل الذکر. ص64-65. صدیق- داکتر عیسی. تاریخ فرهنگ ایران از آغاز تا زمان حاضر. ص174-175.انتشارات دانشگاه. تهران 1328.
32-      صفا. اثر قبل الذکر . ج2 ص 316. ناصری. اثر قبل الذکر. ص 183-184.
  

 
شاه محمود "محمود "
4 حوت 1387