آرشیف

2018-1-25

غلام رسول مبین

برادر گرامی دادفر اویانی:

بنام خالق یگانه

فیسبوک وسیله ی خوبیست. چون، اگر این وسیله نمیبود من با شما که فرسنگ ها دور از هم قرار داریم، به تماس و ارتباط قرار نمیگرفتم. من میدانم که شما به خارج از کشور به سر میبرید و منم درین کشورِ به خاک و خون کشیده، با گلوی خفه شده، نفس میکشم. خداوند را سپاس گزارم که تا موعود او فرا نرسد، حیاتم را کسی گرفته نمیتواند.
دوست عزیزم، اولین بار که با شما به فیسبوک دوست شدم، فیسبوک تان به نام عبدلعزیز اویانی بود و حالا اگر همان عبدالعزیز اویانی باشید که تغییر نام داده اید، برایم جای تعجب است. چرا که من دوست دارم، دوستانم به یک نام و نشان یاد شوند و از تعدد هویت اصحابم سخت رنجور میشوم.
برمیگردم به اصل موضوع، شما با عنوان نمودن یک واژه (قبیله) به جانم تاختید و هر آنچه که داشتید درینجا و دریچه سفتید. قبیله، طایفه، قوم و شعبه یک امر دینی است و البته نه بخاطر نفاق و شقاق، بلکه بخاطر وحدت و یکپارچگی انسان ها که توام با تقوا و پارسایی باشد. من به قران منحیث کتاب آسمانی ایمان دارم و همه الهامات زندگی ام از این کتاب بزرگ نشات میگیرد. درین مورد باید گفت که من مسلمانم، به خداوند، کتاب هایش، پیامبران، رسولانش و بالاخره به قول عامیانه یی ما، به هفت مومن بهی، ایمان سخت و کامل دارم. چی مجاهد، چی کمونیست، چی طالب و حتا چی داعش نمیتوانند که مرا ازین مسیر پسندیده و الهی نهی نمایند. درین راه تسلیمم و هیچگونه شکی در دلم و جانم رخنه نمیکند.
وقتیکه به دستورات بالا نگاه کنید، مسلم است که برای من: طایفه، قبیله، قوم، عشیره، اولاده، آل و شعبه (عربی)، تبار، تیره، فرزند، دوده و بازماندگان (فارسی دری) و ایل و … (ترکی) و حتا زوی پشتو تفاوت نمیکند. اما، واژگان قرآنی را دوست دارم، چون این کلمات آسمانیست.
در جای دیگر به باتور تاخته اید: باتور و بهادر واژگان ترکی میباشند و من خود را بیشتر از تاجیک بودن و پشتو بودن به ترک بودن نسبت میدهم. چون ایماقم و ایماق های فیرزوکوهی به قول مورخین معاصر افغانستان ترک اند. شما حتمن میدانید که چهار ایماق شامل فیرزکوهی، تیمنی، جمشیدی و سوری/زوری به کتاب های متعددی مذکور اند و این عمل ثابت میسازد که میباید به پشت قبیله یی خویش تجسس و پژوهشِ بیشتر را انجام داد. در صورتیکه موضوع نژاد غوری های خیلی مساله یی جنجال برانگیز میباشد و همین است که ما و شما تا هنوز که هنوز است به یک سردرگمی کلانِ نژادی به سر میبریم.
ما متاسفانه تا هنور نتوانستیم که از شنسب و خرنک، نسب غوری ها را بیشتر گسترده و وسعت بخشیم. شنسب یک شخصیت بوده است و این چی ربطی دارد به قبیله یی من و تیره یی تو. خداوند این تیره یی تار شده را به مشکلات بیشتر دچار نسازد.
در جایی از کرور یاد آوری نموده اید: شما درست مطالعه کرده اید که همین مساله یی کرور بود که پشتون ها به غوری ها مهر پشتون بودن میزنند. در صورتیکه کرور هم مانند قبیله واژه یی عربیست و معنی تکرار، کرار و مکرر را میدهد. علی را به لقب حیدر کرار یاد مینمایند که با کرور هم معنا و هم مفهوم میباشد.
سده ها قبل سلطان علاالدین غوری ات، هویت خویش را و حتا هویت من و ترا به مشکل مواجه ساخت، چونکه گفت:
جهان داند که سلطان جهانم
چراغ دوده یی عباسیانم
حالا که سلطان غور عباسی بوده، نباید که برعلیه واژه یی قبیله تاخت و به دیگران نقد و مقد روا داشت.
من، اسمم، تخلصم و نام خانوادگی ام عربی میباشد. شما (عبدالعزیز اویانی) در کجای نامت غیر از عربی مشاهده مینمایید؟
دلیل را جنگی نیست، زنده و در حیات باشید.

بامهر
غلام رسول مبین
شهر چغچران، غور
04 دلو 1396