آرشیف

2014-12-23

دوکتور نصیر ندا

بحران کنونی کشور وراه بیرون رفت ازآن

زمانیکه سیستم اقتصادی واجتماعی درهم میشکند تا سیستم اقتصادی واجتماعی دیگری جای آنرا بگیرد دولت هاست که سازمان ده این پروسه اند.هر گاه رهبری قوی وآگاه وجود نداشته باشدنمیتواند وأهداف تعین شده خودراجا نشین سیستم کهنه ویا قبلی بسازد.

در کشور ما تا کنون دولت قوی وکار آمد بوجود نیامده تا درین راستا قدم های را بردارد وکشور را ازدوران گذار به مرحلۀ بعدی آن برساند،این حالت در گرو عوامل چون.

*عدم آگاهی در ایجاد سیستم اقتصاد بازار آزاد.

* نبود رشد علمی وتخنیکی در جامعه افغانی.

* موجودیت ساختار های اقتصادی مناسبات عقب ماندۀ قبلی.

* کم بود سرمایه برای سر مایه گذاری در بخش های صنایع وزراعت.

* مقابله عنعنات کهنه درراه پیشرفت اجتماعی.

* عدم موجودیت پلانگذاری علمی در انکشاف اقتصاد متوازن.

*عدم امنیت سراسری وادامه جنگ.

عوامل فوق یکی عامل ایجاد دیگری میباشد،سیرخود بخودی انکشاف اجتماعی راه دراز تکامل هر جامعه است،هر گاه آگاهی لازم در جامعه وجود نداشته باشدراه یابی بسوی پیشرفتدشواری های عظیمی را در راه خواهد داشت،چون افغانستان بگونۀ دیگری در مسیر رشد اقتصادی قرار داده شده،سوال در اینجاست که کشور های کمک کننده خود دارای سیستم های قوی دولتی اندوخود در ایجاد اقتصاد سر مایه داری تجارب زیاد تاریخی هم دارندولی چگونه وروی چه أهداف ناظرهرج ومرج اقتصادی کشور های کوچک تحت قیمومت خود اند،با همه بزرگی وپیشرفت علم وتخنیک سرمایه های زیاد وفرهنگ قوی داخل پیکار اند،اما چنان وانمود میگردد که همه اینها در مقابل گروه کوچک مخالف از نظر نظامی بیچاره شده اند،تربیه کدر های لازم را نمیتوانندبرای ایجاد دولت نه چندان بزرگ سازماندهی کنند.

پایه های اقتصادی لازم برای کشوریکه دارای امکانات نیروی بشری وطبیعی نیز میباشدایجاد نماید.وحتی نتوانسته اند قدرت دولتی را ایجاد نمایند تا در امر رهبری سکتور خصوصی بمثابه نیروی عمل کننده پا به عرصۀ وجود بگذارد.ولی شرائط طوریست که بر خلاف سیستم که میخواهند ایجاد کنند از داخل آن عملکرد های ضد آن صورت میگیرد.

در افغانستان اشتباهات غربی ها بزرگتر از روسهاست، اگر از لحاظ اقتصادی در جهت متضاد با هم اند ولی وظایف شان در افغانستان مشابه است.با وجود آنکه تفاوت های در ساختار اقتصادی وسیاسی به وجود آمده ، هر گاه سیستم سر مایه داری در افغانستان خواهان آوردن سیستم جدیداقتصادی باشد نا گزیر است تا مناسبات اقتصادی کهنۀ فیودالی را بشکند وجای گزین آن اقتصاد سر مایه داری را بسازد.باید عقب ماندگی فقر اقتصادی وفرهنگی را بزداید وراه را بسوی سر مایه داری باز نماید.

داشتن دولت قوی بمعنی سر مایه داری دولتی نیست بلکه دولت قدرتمند با امکاناتیست که در تطبیق قوانین بازار آزاد نیروی لازم را دارا باشدوبدونچنان ارگان مساعد رهبری کننده ایجاد مناسبات سر مایه داری هم دشوار خواهد بود.دولت ها اند که قانون میسازندپلانگذ اری میکنند ورهبری فرهنگی جامعه را به عهده دارند،عدالت اجتماعی را تأمین میکنند امنیت جامعه را حفظ نمودهروابط بین المللی را تنظیم میکند ودر نهایت زمینه های رشد جامعه را مهیا میسازند.

 

وضع اقتصادی:

تحولات هر جامعه بمقیاس هر جامعه است .شرائط وساختار های هر جامعه زمان لازم را برای تغییرات اجتماعی واقتصادی ضرورت دارد وتعین کنندۀ رشد آن میباید.هرگاه زمانیکه سپری شده وامکاناتیکه در دست ب.ده را در نظر بگیریم وحضور داشت جامعۀ جهانی را در حوادث ورویداد های جامعۀ افغانی مقایسه کنیم ،تحولات وتغییراتیکه صورت گرفته مقایسه نمائیم آنگونه که لازم بوده صورت نگرفتهاست.تغیرات در جهت انکشاف اجتماعی واقتصادی اندک استوغیر قانونمند وهم ضرر های را به جامعه تحمیل نموده حال وآینده ناگواری را در بر داردوآنها قرار ذیل است:

1- خراب کردن جهت آباد ساختن بین معنی که آباد کردن بدون پلانگذاری عملی باعث إعمار شهر های بدون نقشه،از بین رفتن ساحات سبز،خرابی آبدات تاریخی استفادۀ غیر علمی در استخراج معادن وغیره گردیده است.

2- سر مایه گذاری های غیر متناسب در سکتور های مختلف بدون در نظر داشت اولویت ها.

3-عدم رعایت قانونمند جا بجا سازی نفوس کشور ومراعات نکردن حقوق شهر وندان.

4- عدم استفادۀ نیروی بشری جوانکشور در جای لازم.

نقاط فوق در شرائط  بکشوری روح وقوت میگیردکه از نظر اقتصادی نهایت عقب مانده بودهودران ساختار های اقتصادی مختلف از کمون اولیه الی مناسبات سرمایه داریبمشاهده میرسد.بر علاوه انواع ملکیت های که بفرماسیونهای اقتصادیمربوط است ساختار های دیگر مالکیت نیز عرض وجود کرده است وعبارت اند از.

1- لرد های جنگ{ جنگسا لاران که با گرفتن کمک از کشور های مداخله گر وغارت سر مایه های مردم سر مایه اندوخته اند.

2- نوع دیگر آن که دردورۀ اخیر شکل گرفته منبع در آمد آنها از اختلاس کمک های بین المللی به مردم افغانستان فروش ملکیت های دولتی ورشوه میباشد.

3- نوع سوم آن سر مایه هائیکه از مواد مخدر متراکم شده است.

همه دست اندرکاران این سرمایه ها در سیستم دولت دخیل گردیده وخود آنها تعین کنندۀ ساخت سیاست واداره دولت بوده رهبری اقتصاد کشور را در دست دارند، سازندۀ قوانین وخود مجری قوانین این جامعه میباشند ،عدم تجانس ونا هم آهنگی در رشد اقتصادی بوجود آورندۀ حالات زیر است.

* فاصلۀ زیاد بین فقروثر وتوعدم رشد اقتصاد متوازن.

* نبود قوانین لازم اقتصادی اجتماعی در کشور وتطبیق آن در رشد اقتصاد کشور.

* ازدیاد وتولید مواد مخدر، فساد اداری دزدی غارتگری وتقویت جنگ افروزان.

* بوجود آمدن هرج ومرج وعدم ثبات وامنیت در کشور.

همه اینها ناشی از وضع نا هنجار است که به جامعه حکمفرماست عدۀ که سرمایه بدست آنها متراکم شده خود دارائی فرهنگ سر مایه داری نبوده با همان فرهنگ وساخت فکری قبیلوی وفیودالی زندگی مینمایند،سیر رشد فکری جامعه هم وقت آنرا نداشته تا افراد دست اندر کار خودرا متناسب باشرائط زمان واجتماعی امروزیایجاد وباز سازی نماید عدۀ کمی وجود خواهد داشت که از ساخت وعملکرد خوددر ایجاد سیستم اقتصادی سر مایه داری آگاهی داشته باشند.سر مایه بدست کسانی افتاده که حتی سواد کامل ندارند چه رسد بجای آنکه راجع به نظام های اقتصادی واجتماعی معلومات کلی وهمه جانبه را دارا باشند.در مورد ساختار وعملکرد اقتصادی اقتصاد افغانستان را نمیدانندبا آنکه سر مایه های زیاد را به دست دارندولی هیچگونه ابتکار وعملکرد بملاحظه نمیرسد.اگر عدۀ باشد انگشت شمار خواهد بود که آن خود برای رهبری اقتصادی کشور کافی نیست.

عدم سواد ودانش وآگاهی اجتماعی وسیاسی –  ضعف رهبری کشور وفقر اقتصادی زمینه های بوده که همیش مداخلات خارجی را در مناسبات کشور ما مساعد ساخته وتوانسته اند که در همه حال نیروهای داخلی را به عناوین مختلف علیه یکدیگر قرار دهند وخود بهره برداری نمایند.اگر در گذشته نزدیک زیر نام سوسیالسم ومذهب عمل میکردند حال بجای رسیده اند که بی پرده آنچه خواسته باشنددر عمل وزبان انجام میدهند ومیگویند ، وما مانند گوسفندان میباشیم که زیر تیغ قصابان خود منتظر بریدن سر خود هستیم.

فرصت تاریخی ایکه از نظر اقتصادی برای جامعه ما میسر شده بود از آن استفاده نشده حقوق همه اتباع کشور آگانه وعملا زیر پا گردیده استکه این امر خود عدم إعتماد مردم را برای دولت افغانستان بوجود آورده است،عوامل بوجود آورندۀ آن قرار ذیل است.

* تأثیرات سوء مداخلات کشور های همسایه  بخصوص پاکستان.

* مداخلۀ غربی ها به اشکال گوناگون که هر کدام بگونۀ در تعین منافع خودبه علاوۀ آنکه کمک های را انجام میدهندبر خلاف منافع ملی ما عمل مینمایند.

* موجودیت دولت بی  نهایت ضعیف که دارائی عدۀ کمی متخصص در صحنه مبارزه با عوامل باز دارنده دست بگریبان میباشند.

* تغییر سیستم اقتصادی زیر نام سکتور خصوصی وبازار آزاد که هیچنوع عملکرد آن با قوانین اقتصادی سر مایه داری مطابقت ندارد وهدف آن غارت سر مایه های ملت است.

* بوجود آمدن فقر مداوم وایجاد ملت گرسنه وگدائی که برای بقای خودبجز گدای ویا دست زدن به أعمال غیر انسانی را ندارند.

* عدم موجدیت بازار واحدبدین معنی کهبازار در کشور تحت قوانین واحد عمل نمی نماید.در هر گوشه وکنار مملکت زیر نام عرضه وتقاضا آنچه که میخواهند عمل می نمایند.

* تسلط وحاکمیت افراد ذی نفوس در عرصه سیاسی نظامی واقتصادی که با استفاده از شرائط بد اجتماعی مصروف عصب وغارت ملکیت های اجتماعی وشخصی میباشند وباعث کندی روند انکشاف اقتصادی میگردند.

* قوت گرفتن مافیائی مواد مخدراختلاسگران رشوه گیران ورهزنان.

* تقسیم شدن جامعه از نظر قومی،زبانی مذهبی،سمتی ،ایدیولوژیکی وتعدد أحزاب غیر کار آمد در عرصۀ سیاسی کشورکه تشنج کنندۀ افکار عامۀ مردم شده اند .

* وارد شدن کالای های غیر مفید ومشابه تولیدات داخلی که باعث ور شکست تولیدات داخلی گردیده رشد اقتصادی را به عقب می زند وهمچنان وارد شدن ماشین آلات کهنه غیر کار آمد که باعث خروج اسعار از کشور میگردد.

* تقسیم غیر عادلانۀ سهمیه های اقتصادی واجتماعی از طرف دولت برای ولایات کشور که در اثر آن به ولایاتی بیشتر حق داده میشود که افراد قدرتمند در رهبری کشور دارند.

به ارتباط مواد متذکره میتوان گفت که تأثرات عقب مانده قبائل سرحدی بهره گیر پاکستان از جنگلات ومنابع معدنی، انحصار بازار اسعار ومال التجاره از طرف کشور های همسایه، وابستگی های فکری أحزاب که در کشور های همسایه سازمان یافته رویداد های سیاسی را به نفع این ویا آن به اتمام میرسانند وعدم موجودیت مرز های مستحکم برای جلوگیری از عملکرد های غیر قانونی ازان سوی سر حدات در بر میگیرد.

در سکتور زراعت وصنایع سر مایه گذاری هائیکه شده بمقیاس کشور نا چیزتا هنوز بارز وقابل ملاحظه ندارند.

انجو ها ومؤسسات داخلی وخارجی بگونه های مختلف بجای انکه به إعمار مجدد افغانستان سهم داشته باشند.در غارت کردن سر مایه های مردم مصروف اند. ملکیت های دولتی به قیمت ارزانبرای بخش خصوصی فروخته میشود بعدا با قیمت بالاتر بفروش می رسد ازینکه زمینه های سر مایه گذاری نیست ویا قصدا سر مایه ها از کشور خارج میشود.درین پروسه سر مایه هائی که از فروش سلاح ومواد مخدر وغیره راه های غیر قانونی بدست میآید نیز شامل میگردد که بکشور های دیگردر ساختن عمارات مجلل بکار برده میشود.

در بخش زراعت که اساس زراعت کشور را تشکیل میدهد سر مایه گذاری با فیصدی حد اقل بوده .زراعتی ساختن زمین های لامزروع، توسعه جنگلات تربیه مواشی وتوسعۀ علف چر هاإعمار بند های آب جهت استفاده در آبیاری ومیکانیزه ساختن زراعت که عمدتا راه نجات کشور از بحران اقتصادیست از یاد رفته وفقط همه دست اندر کاران بنام باز سازی اقتصادی مصروف خرید وفروش داشته های کشور برای تجاران داخلی وخارجی میباشند

 

وضع اجتماعی:

ساختار اجتماعی افغانستان به شکل عنعنوی ان دوامدارد ومتشکل از گروه های قبیلوی،قومی وزبانی است که بنابر عدم نفوذ ورشد تمدن معاصر در شیوه های زندگی عقب مانده بوده مکتب وسواد آموزی را خوش ندارند.

وبا مناسبات شهری در تضاد اند، از لباس های عنعنوی خود استفاده میکنند محافل ومراسم عنعنوی خودرا با همان ساختیکه از قدیم الایام مروج است اجرا میدارند با تحولاتیکه باعث رشد اقتصادی وفرهنگی شان شود مخالفت میورزند.حال انکه امروزدر جامعه بشری انقلابات فرهنگی اجتماعی بزرگ رونما گردیده فرهنگ غرب توسعه یافته در همه قاره های جهان فرهنگ مسلط را اختیار کرده است ومیخواهد در همه عرصه های فرهنگی جامعه بشری نفوذ وتسلط رهبری را بعهده داشته باشد، اما مردم ما بر خلاف به همان شکل بدوی باقی مانده اند وهر کدام برای بقای مناسبات کهنه خود در بین یکدیگروبا فرهنگ پیشرفتۀ جهان در جنگ قرار داریم، هر گاه حرکت فرهنگی اجتماعی به شیوۀ معاصرشکل گرفته با مقاومت جدی مواجه گردیده است که این تضاد ها باعث ویرانی های عظیم وبه عقب افتادن رشد اجتماعی کشور گردیده است.

حلقات گروه ها أحزاب روشنفکری ترقی خواه توسط حکومات فیودالی سر کوب گردیده مانع تر ویج وانکشاف فرهنگ معاصر در جامعه افغانی شده اند حتی کشور های مداخله گر همسایه به اساس منافع خود کوشیده اند تا نیروهای ترقی خواه در کشورپایه نگرفته وجامعه بدون رهبری فعال وآگاه باقی مانده وزمینه مداخلۀ آنها دائم مساعد باشد.هر گاه حزب سیاسی مطابق روحیه سیستم اقتصادی خاص عرض وجود نموده در مقابل آن حزب دیگری ایجاد شده ودر مقابل هم قرار داده شده اند.تا از منافع آنها دفاع نمایند،جامعه افغانی صحنۀ بر خورد ایدیولوژیکی ونظامی شرق وغرب بوده است.اینها باعث از بین بردن داشته های مادی ومعنوی خلقهای ما گردیده اند.

در کشور های اسلامی ایده های ضد اسلامی شعار داده شده ویا عملا ضد عنعنات ورسوم مردم عمل شده که این کار با مقاومت توده ها مواجه شده ویا توده هارا وسیله برای اجرای منافع دشمنان ساخته، بجای آنکه سنت شکنی بوجود آید وجامعه از نگاه رشد اقتصادی واجتماعی به این وآن شکل آن متکاملتر گردد باعث از بین رفتن نیروهای عامل وهرچ ومرچ در جامعه گردیده است. در شرائط امروزی ما دارای ساختار اجتماعی پیچیده ودر هم ریخته هستیم که در نتیجۀ جنگ وتضاد فرهنگی کهنه ونو، مداخلۀ کشور های ذی نفع وعدم آگاهی جامعه بوجود آمده وباعث از بین رفتن نظم اجتماعی گردیده عقب ماندگی جلوۀ همیشگی در کشور ما پیدا نموده است، جامعه گروه وحزب رسالتمند وجود ندارد که با در نظر داشت شرائط اجتماعی وسیاسی قدم های را درراه إعمار جامعه وراه بیرون رفت از بحرانامروزی بر دارد.

نهاد های اجتماعی که درآن بوجود آمده وابستگی های جدی با سیاست های گروهی منطقوی وجهانی دارد که انعکاس دهندۀ منافع ملی نبوده ودرراه بهبود وضع زندهگی مردم هیچگونه توجه مبذول نمیدارند.درین دوران رشد سریع اجتماعی واقتصادی کشور ها ما در گیر جنگهای داخلی ،منطقوی وبین المللی هستیم وهیچ وقت برای مردم ما داده نشده تا در ساختار زنده گی خود حرکتی بسوی پیشرفت ایجاد نمایند بگونه های مختلف سد ها درراه پیشرفت جامعه خلق میگردد تا جامعه را بشکل بدوی آن نگهدارد.

بعد از سقوط دولت نجیب الله ساختار دولت به هم پاشید برخورد مخاصمانه وغارت دارائی های دولتی بر طرف کردن کار مندان دولت واز بین بردن قوای مسلح کشور جامعه را به خلاء قدرت مواجه ساخت،آنهائیکه خودرا رهبر کشور می نامیدند وبنامهای امیر وپادشاه وآمر وامیر المؤمنین یاد میشدند همه این اصطلاحات از نظر تاریخی بزمان ما تعلق نداشت کشور در رکود اجتماعی واقتصادی ده ساله قرار گرفت که در قرون أخیر چنین وضعی در هیچ کشور از دنیا دیده نشده.با آمدن کرزی وطرفدارانش توسط آمریکائیها خواستند دولتی را ایجاد نمایند ولی تا هنوز ساخت آن مشخص نشده که چگونه دولتی خواهد بود.در کشور هنوز صلح بصورت واقعی آن بوجود نیامده جنگ ادامه دارد واکثریت نهاد های اجتماعی ایکه ایجاد شده تنها بنام است قدرت عملکرد را ندارند.

اصطلاحات دموکراسی بازار آزاد وسکتور خصوصی به شکل قلابی آن متبارز گردیده مفاهم که در ذهنیت ها مفهوم خاص را ارائه مینمود به شیوه معکوس آن در عمل پیاده میشود.تقسیم بندی جامعه از نظر قومی زبانی ومذهبی که در مسیر تاریخ کشور ما همیش افزار دشمن جهت تأمین منافع آن بوده صورت گرفته تأثیرات ناگوار ان در عرصه های مختلف اجتماعی اسفبار بوده است به هیمن اساس جنگ های داخلی رنگ گرفت وتجربیات تلخ از خود بجا گذاشه است. احزاب متشکل بر اساس همین فکتور ها شکل گرفته هدف وعمل کرد آنها نیز به همان منوال خواهد بود نه بمقیاس منافع عمومی جامعه افغانی یا کشور ما.جامعه افغانی وقتی میتواند قانونمند رشد نماید که دارای سیستم یاسی ایدیولوژیک فرهنگ قوی ورسالتمند وپویا وقوانین اصولی رهبری شده باشد.در جامعه ما حزب متعهد در قدرت نیست نهاد های فرهنگی به هم پاشیده ویا کم پایه است وقوانین به نفع جامعه تدوین نیافته درین حالت انسانهای متعهد وجود ندارد که رسالتمند رهبری جامعه را بدوش بگیرد.

اهمیت جیو پولیتیک وداشتن منابع طبیعی فراوان افغانستان در شرائط کنونی کنونی وآینده رول خاص را در دگر گونی های اقتصادی سیاسی ونظامی منطقه وجهان خواهد داشت درین مرحله عدۀ کثیر کشور ها داخل افغانستان شده اند وبنام دوستان پلان واحد نظامی را پیش می برند ولی در حقیقت در پشت پرده هر کدام منافع اقتصادی خودرا تعقیب مینمایند ودر تلاش اند رقابت این کشور هارا بخاطرمنافع آنها با عوامل زیرمیتوان مشاهده نمود.

* قرارداد های اقتصادی در ساحات مختلف که دارای سود زیاد اند.

* تصرف ساحاتیکه از نظر منابع طبیعی غنی تر اند.

* تعین افراد طرفدار آنها در داخل نظام یاسی کشور.

* ترویج دادن فرهنگ غربی در جامعه افغانی.

امروز ما جای رسیده ایم که بخاطر پرابلم های جامعه ما دیگران در بحث می نشینند، پلانهای اقتصادی واجتماعی مارا دیگران تر تیب میدهند، نیروهای نظامی کشور های دیگر در امر دفاع از دولت ما در مبارزه اند .بودجه دولت از کمک های آنها تمویل میگردد حافظ ما از تروریزم بین المللی اند وبالأخیره رهبری کشور را آنها تعین میکنند.برای رقبای جنگ این خط باستانی صحنه مناسب ایجاد شده سلاح های اندیشه وعمل خودرا درین جا امتحان مینمایند.حریفان در مرز وبوم ما یکدیگرا را شناسائی میکنند وبرتری اسحله آنها با نشانه گرفتن بمردم ما آزمایش میشود.

 

راه حل ها:

درین وضع که کشور در بحران اقتصادی سیاسی نظامی واجتماعی قرار دارد أهل خبره وپیشروان عرصۀ سیاست وفرهنگ باید برای نجات مردم وکشور برآمده وراه های عملکرد بیرون رفت را بر جسته ساخته وراه بدست آوردن را برایتأمین حیات ورشد وتکامل جامعه انتخاب نمایند. این ارمان خواهان تلاش وزحمات پیگیر است، درین حالت روشنفکر ما باید مسئولیت خودرا در جامعه ثابت ساخته رهبری جامعه را بدوش گرفته وارد صحنه عمل گردد.ما در منجلاب عظیم دوران خویش قرار داریم عملکرد ما نا گزیر تحت تأثر شرائط ورویداد های ملی منطقوی وبین المللی است.اندیشه های ملی گرائی ما درین مرحلۀ زمانی میتواند متبارز گردد که همسوئی با جهان کنونی در تمام عرصه های حیات اجتماعی داشته باشند با آگاهی از وضع منافع ملی را در نظر گرفته برای بهبود وضع زندهگی خدمت نمایند وبکوشند تا راه را برای انکشاف ورشد اقتصادی واجتماعی هموار سازند.

در روابط بین المللی با تمام نیرو کوشش گردد تا با تعهدات متقابل ودو جانبه که منافع کشور درآن مضمر است ودر إعادۀ حیثیت کشور رول اساس دارند در نظر گرفته شود در رابطه ها چه اقتصادی،سیاسی نظامی واجتماعی افغانستان من حیث کشور مساوی الحقوق عرض وجود نماید وکوشا باشند تا عملکرد نیروهای بین المللی نه به شکل استعمار گران بلکه به شیوۀ کمک دهندگان عملی گردد.

ملی بودن ویا منافع ملی را در نظر گرفتن مفهوم مجردییست میتوان آنرا با کار کرد همه جانبه با عوامل داخلی وخارجی شکل داد.جای گزین شدن یک گروه بجای دیگر ویا منافع ملی را به نفع یک قوم زبان و مذهب خاتمه دادن ویا بزور گره های اساسی قدرت دولتی ویا ساختار اقتصادی را به سود شخصی این ویا آن نه تنها پرابلم های کشور را حل ننموده بلکه عمیق تر وبحران را در کشور بیشتر میسازد.به نظر من أجرای عوامل زیر در راه بیرون رفت از بحران کمک خواهد کرد.

*  قانون جدید کار ساخته شود تا کار گر وکار فرما تابع قانون باشند معیار وطنپرستی کار برای وطن تعین گردد.

* قانون کنترول از کیفیت ایجاد گردد تا سر مایه گذاری ها در عرصه صنعت وزراعت بیهوده مصرف نگردیده آیندۀ خوبی برای کیفیت کالای تولید شده در نظر گرفته شود.

* سکتور خصوصی باید کدر خودرا خود تر بیه کند رقابت های نظامی به رقابت های اقتصادی تبدیل گردد.

* کشور هائیکه ولایات را تحت قیمومیت خود دارند برای دولت ومردم افغانستان از کار کرد خود گزارش دهند تا مالک وکمک دهنده از هم فرق شوند.

* ایجاد امکانات واستفاده از امکاناتدر عرصه های صنعت زراعت وتجارت پلانگذاری علمی وتخنیکی در همه ساحات اقتصادی واجتماعی که تأمین کننده منافع عمومی کشور وتضمین کننده سیر رشد وارتقای افغانستان باشد.

* درهم شکستن مناسبات عقب مانده اقتصادی میکانیزه ساختن زراعت تنظیم بازار فروش کا لاهای تولیدات داخلی.

* استفاده از منابع آبی باد وآفتاب در تولید آب برای زراعت وانرژی که أهمیت حیاتی در کشور دارند{دگران انستیتوت های تحقیقاتی برای منابع آبی دارند وما آب داریم.}

* جلوگیری از عملکرد های غیر قانونی که در اقتصاد وفرهنگ کشور لطمه وارد میکند.

* ترمیم وجلوگیری از خرابی آبدات تاریخی ومناطق تورستیکی وانکشاف صنعت توریزم است.

* انکشاف صنایع ملی که یکی ازعمده ترین بخش های اقتصادی کشور را تشکیل میدهد.

* در همه زونهای کشور متناسب به نفوس وامکانات اقتصادی در ساحات زیر بنائی سر مایه گذاری صورت گیرد.

* همه گروه هائیکه در قدرت سهیم اند نمایندگان روشنفکر خودرا در ادارات دولت بگمارند تا در مسائل اجتماعی وحل پرابلم ها آگانه ومسئولانه برخورد صورت گیرد.

* وکلای کشور بر اساس دانش تجربه پاکی ومحبوبیت انتخاب گردد.

* ایجاد نهاد های قوۀ مقننهوإجرائیه بر اساس نورم های معاصر بوجود آیدتا در ساخت واجرای قوانین کاربرد داشته باشند.

* تعداد أحزاب محدود گردد وأحزاب برسمیت شناخته شود که مشی آنبیانگر ونمایندۀ ساخت اقتصادی،سیاسی واجتماعی مشخص باشند یهنی حد اکثر سه الی پنج حزب باشد.

* برای پاکسازی دولت از عناصر استفاده جووفساد اداریاز کدر های آگاه،با لیاقت وبا تجربه وفعال استفاده صورت گیردودولت به نهاد های مردمی تبدیل گردد.

* ایجاد شرائط برای تعلیم وتربیه تمام اولاد کشور تا محو بی سوادی ادامه یابد.

* ایجاد مطبوعات واطلاعات جمعی با کیفیت ومتکی بر واقعیت های اجتماعی.

* شیوه های تبلیغاتی ایکه باعث نفاق بین اقوام کشور میگردد مردود شناخته شود،تأکتیک واستراتیژی های قدرت های توسعه طلب همیشه در تغییر است مردم افغانستان باید جای خودرا در جامعه جهانی مشخص ساخته با در نظر داشت منافع ملی بمثابۀ کشور مستقل مساوی الحقوق با أعضای ملل متحد وصاحب حاکمیت ارضی عرض وجود نماید ودر ارتباط به مسائل بین المللی از منشور ملل متحد تابعیت نماید.

در أخیر قابل تذکر میدانم که پرابلم های جامعه ما بصورت فشرده تذکر یافته عندالموقع ما بطور وسیع در مورد هر یکی ازپرابلم ها به تحقیق خواهیم پرداختتا در افشای حقایق برای هموطنان کمک نمائیم.