آرشیف

2019-8-21

رفعت حسینی

بارگاهِ هوایی

حشمت تایب ، سخنپردازهمروزگار، بیتهای نازنینی نگاشته است. اوکه پیش ازنامش وپس ازآن، لقب های مبتذلِ (همانند پدرحقیقت ومثلن معجزهْ کلام) ویالقب یاوهء[ رحمت کائنات بروی] ، بسویش <<پرتاب >> نشده است، ازاندوه وزخمگینی روزگارسخن می راند وازادامهء لهب وبی چیزی و[غرور ها ومهارتها وهوش های ناراستین ] واز پروازِ پرنده یی بابال وپرِبهتان

حشمت تایب

مرغ نو 

به بارگاهِ رهایی ، خوشامدی آقا 
به پای گنج ِ هوایی ،خوشامدی آقا
سپاس گفتی و انعامت از خزانه رسید 
نه دشمنی ، که نیایی ، خوشامدی آقا 
تو آمدي ! و خر لنگ را رها کردی
کنون، ز فقر برایی ! خوشامدی اقا 
چو مرغ نو ، که به دیدار دانه می آيد 
بچر ! هرانچه که خواهی ، خوشامدی آقا
بدوز دیدهء وجدان ، که آفرين كنمت 
که تا رسی به خود آيی ، خوشامدی آقا
چه جای ترس و توهم ، بگیرخشم به غیر
تو از قبيلهء مايی، خوشامدی آقا  
بجاست درسِ سیاست ز بر کنی امروز
به صّفِ دیده درایی ، خوشامدی آقا