آرشیف

2014-11-15

ضیا باری بهاری

ای هموطن، دوست و دشمنت را از هم تفکیک کن

 

ای هموطن، دوست و دشمنت را از هم تفکیک کن

 

ای هموطن، دوست و دشمنت را از هم تفکیک کن، نگذار که باز یک بار دیگر دشمنان به نام قوم و زبان و مذهب، سرنوشت تو را به بازی بگیرند!

زمانی زنده یاد محمد طاهر بدخشی، مشابهی چنین مقوله ای را گفته بود: ما پیش از آن که ترک و تاجیک و پشتون و هزاره و نورستانی باشیم و یا شیعه و سنی و غیره باشیم، انسان استیم و از افغانستانیم.

دیروز در یکی از سایت ها شعر مسخره ای را به خوانش گرفتم که به آدرس خلق شریف ترک با الفاظ بسیار توهین آمیز و زننده از کیسه صفرای کدام آدم بی عقل و بی شعور تراوش کرده بود، که بعضی از هموطنان آنرا به استاد پرتو نادری نسبت داده اند، من به این باوری ام که این دشنام نامه به آدرس خلق شریف ترک از خامۀ آقای نادری هرگز نمی تواند بیرون آمده باشد.
اما شوربختانه در این اواخر بعضی آدم های عقده مند، کسل و بی خرد این موضوع را بهانه گرفته و با نوشتن سخنان سخیف و غیر انسانی، فیس بوک و صفحات انترنیت را به تخته مشق دشنام نامه های خود تبدیل نموده اند. که بسیار شرم آور است.
البته در مورد سروده ای آن نا شاعر نمی خواهم تبصره ای داشته باشم، چون نامرد را مرز مشترک نیست؛ اما صرف یک نکته را در اینجا می خواهم خدمت خواننده ای محترم خاطر نشان بسازم که، ترک و تاجیک را خداوند در حقیقت یک ملت آفریده است، ترکان و تاجیکان در درازای تاریخ ـ فرهنگ مشترک، تاریخ مشترک، دین و آيین مشترک، حتا جغرافیای مشترک دارند، و غالبأ، زبان مشترک داشتند و دارند. مناطق وسیعی ماورای آمو، وادی وخش، سرخان دریا، خجند، فرغانه، سمرقند و بخارا … (در پهلوی سایراقوام نجیب این خطۀ باستانی) سرزمین مشترک ترکان و تاجیکان می باشد، که به هردو زبان ترکی و تاجیکی اکثرأ با هم صحبت می کنند، در رگ رگ مردمان این منطقه، خون مشترک ترک و تاجیک جریان دارد. 
اما هوشیار باید بود که دشمنان بشریت در کمین هستند و بیش از هر زمانی دیگر تلاش مذبوحانه دارند تا در ریشه های شکنندۀ قوم و زبان و مذهب، مردم ستمدیدۀ افغانستان و خلق های این منطقه را به خاک و خون بکشانند تا به اهداف شوم خویش نایل آیند!!! 
"گفت انسان پاره ای ز انسان بود ــ پاره ای از نان یقین که نان بود"

با درود و محبت فراوان ضیا باری بهاری