آرشیف

2019-11-4

سارا رضايي

انتخاب در ازدواج یک قمار است؛

 

یا میبری که نصف عمر را خوشبخت سپری میکنی یا میبازی که نصف عمر را با بد بختی و فلاکت سپری خواهی نمود!
پس اینجا ما در میابیم که حساس ترین و بهترین اتفاق در زندگی هر جوانی ازدواج است. اگر این ازدواج با حساسیت بالا و دقت بالا صورت نگیرد، همانند بازی شطرنج است که مهره ها را با تمام هوش و حواس جابجا می کنی اگر دقت لازم را به کار نبری یا کیش می شوی و یا مات!
بنابراین معیارات قوی، منطقی، علمی در انتخاب همسر لازم بوده نه معیارات که بر پایه احساسات شهوانی، زیبایی ظاهری و دیگر موارد بی ارزش نهفته باشد.
معیار یا سنجش و یا تخمین و اندازه گیری شخصیت یابی همسر اگر بر پایه منطق و علم استوار بود همانند خشتی هست که معمار در ابتدا درست چیده که دیوار زندگی تا ثریا کج نبوده و مطمئین اعمار می گردد

سنگ زیرین گر نهد معمار کچ
تا ثریا می رود دیوار کچ

شاید این موضوع به اشکال مختلفی در ذهن خواننده تداعی کند که آن معیارات چیست؟ و چه گونه دقت داشت.
لازم نیست که دختر خانم ها فکر کنند شوهر آینده اش پولدار باشد و یا اخلاقش خیلی بی نظیر باشد و یا ظاهر زیبایی داشته باشند و یا پسر ها فکر کنند که دختر خانواده دار باشد و یا کدبانو باشد یعنی در امورات زندگی موفق تربیه شده باشد یا …
هر شخص اول خودش را خواستش را و آن تصورات که در زندگی اش لازم میبیند را بشناسد بعد روی همسر آینده اش متمرکز گردد تا تخمینی که از شخصیت او دارد در زندگی اش مساعد است یا خیر؟
دختری که میخواهد تحصیل کند طبیعی است که دنبال شخصی است تا روشن فکر باشد و فردا سر راه او چالش خلق نکند و فقط انتظار یک خانم خانه دار را از او داشته باشد و یا دختری که از یک خانواده مرفع و پولدار است گزینه مناسب او یک شخص تحصیل کرده و در حال واحد از نظر اقتصادی مشکل داشته باشد، نخواهد بود چرا که دختر خانم در شرایط سخت زندگی سپری نکرده و جریان نداشتن ها و کمبودات از لحاظ اقتصادی برایش به آسانی برایش قابل پذیرش نخواهد بود شاید بعدا گذاره نماید اما خیلی هنر می طلبد و گذشت بزرگی میخواهد. در حالیکه یک دختر خانم از خانواده اقتصاد پایین ترفند و مهارت سپری نمودن و با مشکلات اقتصادی ساختن را خو آموخته و در زندگی اش با کدام پدیده ای جدیدی روبرو نخواهد بود و زندگی آن جوان که با فقر اقتصادی مواجه است را با رحتی از این چالش ها عبور خواهد داد آن هم بدن منت.
یا پسری از لحاظ اقتصادی هیچ مشکلی ندارد میخواهد با دختری غریبی اما در ظاهر زیبا را برای ازدواج ترجیح دهد تا دختر پولدار اما کمی با چهره نه چندان جذاب!
اینجا است که باریکی های آن را تشخیص داد یعنی دختر که فضای داشتن ها را تجربه نکرده طبیعی است که ناگهان به رفا رسیدن او را باور غرور و تکبر برساند و رفتار نورمالی نداشته باشد و یا هم از بعد دیگر اعضای فامیل پسر به عنوان یک عضوی خودی وی نپذیرفته توهین و تحقیرش نمایند و همینجاست که کشمکش خانوادگی پدیدار می شود و شالوده ای زندگی از هم پاشیده و زندگی رنگ میبازد.
معیارات سنی هم باید یکی از معیارات دقیق تلقی گردد و این امر هم اگر با فاصله سنی چه از طرف دختر و یا پسر اگر مراعات نگردد باز هم دور نمای خوبی نخواهی داشت و جفت جوانتر بعد از سپری نمودن روز های زندگی جفت مسن تر خود را در دنیای بی مهری و بی عطوفت تنها گذاشته و حتی منجر به خیانت هد در زندگی به حق همدیگر خواهی شد. 

اینجاست که باز ستون زندگی مشترک میلرزد و سرانجام به نابودی روح و روان جفت مسن تر شده و یا یا زندگی میپاشد.
معیارات عقلانی آن اگر پسر زیرکی و با هوشی با دختر نسبتا با آی کیویی پاینتر ازدواج کند و دختر از خانواده بالا و فرهنگی باشد یعنی خانواده دار این اکتفا نمیکند چون فرد با هوش با درک بالا از مسائل در زندگی اگر از طرف جانب مخالف خود درک نگردد باز هم فضای رندگی مسموم شده و قابل تحمل نمی گردد مگر اینکه درک زوج از پیرامون یکی باشد و اگر این مسائل زندگی شان را در مخاطره قرار دهد زوج با کسب مذیرش این خطر با هم همگام گردند و همدیگر را درک نموده همگام باشند. 
معیارات ظاهر اگر هر کدام از زوج با هم همرنگ نباشند یکی استایل داشته باشد و آن دیگری به معنویات و دارای های معنوی آراسته بوده ظاهر خود را اهمیت ندهد باز هم عدم درک طرفین بوجود آمده ناپذیری بوجود می اید.
بنابراین ازدواج از لحاظ همه جانبه، ابتدا شناخت خود بعد جفت خود دقیق شده و شخص شریک زندگی با معیارات اصولی انتخاب گردد تا فردای زندگی کمتر با چالش و مشکل مواجه گردند.
کانون زندگی زمانیکه درک متقابل در آن باشد مهر و محبت هم بوجود آمده و فرزندان شان هم سالم تربیت شده و آن فضا واقعا قادر به تامین نیازمندی های جسمی و روحی خواهد بود.

پایان
نوشته ای از: سارا رضایی

انتخاب در ازدواج یک قمار است؛