آرشیف

2018-10-18

عصمت الله راغب

انتخابات پارلمانی آزمونی دیگر برای جمعیت و ائتلاف بزرگ ملی

جمعیت اسلامی و ائتلاف بزرگ ملی بار دیگر خودشان را در معرض یک آزمون بزرگ قرار داده اند که نتیجه این آزمون جایگاه این دو جریان را در آینده نه چندان دور از نو آفتابی خواهند کرد. انتخابات پارلمانی پیشرو در حقیقت آزمونی بزرگی برای این دو جریان است. جمعیت اسلامی اگرچند پس از تسلیمدهی قدرت به کرزی و شریک شدن بطور نیمبند در حکومت، برای زراندوزان و تشنهگان قدرت یک موضوع حاشیهیی بود تا متنی، اما بازهم تا زمان موجودیت شخصیت کاریزماتیک مثل استاد فقید در رهبری این حزب مسبب بود تا مردم هنوز به جمعیت به یک چشمانداز امیدبخش نگاه کنند. پس از میان برداشتن استادربانی شهید دیگر جنازه این جریان نیمجان با امامت برخی از فرصتطلبان تشنهی قدرت برای مدت طولانی خوانده شد. گفته میتوانیم با یک میان فاصله طولانی دیگر جمعیت از اذهان شسته شده بود الا آغاز گفتگو با حکمتیار که در این فرصت بار دیگر با ترس از اینکه حکمتیار رقیب دیرینهی عقدهمندشان با تبانی حکومت غنی یکجا آنها را با سرمایههایشان نه بلعد به منظور یک عمل پیشگیرانه برخی از حرکتهای غیر انسجامیافته را به راه انداختند، اما پیش ازینکه محور جلساتآنها نظمبخشی به گذشته پاشیده این جریان باشد، بیشتر به تعبیرو تفسیر خوابهای پریشان شان مبنی بر از دست دادن جایگاه سیاسی و سرمایههای باد آوردهشان منتهی میشد.
تمام هواداران و وابستهگان جمعیت میدانند که دستگاه رهبری در این نهضت تا چه میزانی از کار افتاده است. شورای رهبری این جریان بیشتر ازینکه بخواهند با ابزار نو به سراغ دست آوردها و فراوردهای نو بروند بیشتر به همان ابزارهای کهنه شان میخواهند چیزهای نو تولید کنند چیزی که از بنیاد ناممکن وغیرعملی خواهد بود. یکی ازاین دست نمونهها این است که بالاتفاق کوشش کردند برای افزایش دارایی هایشان بجای اینکه مکتب و دانشگاه بسازند و نسل جدید خودرا هدفمندانه به آن آموزش بدهند تا فردا بجای تسلیح با تفنگ آراسته با زیور علم دانش به مصاف رقیب بروند، اهتمام کردند تا با یک فکر کاملا اقتصادی هوتلهای عروسی بسازند و از این طریق برای خود و خانواده‏هایشان سرمایههای بیشتری گرد آورند. و اکنون برایند این گونه تفکر جزندامت و غرامت در پیشگاه تاریخ و نسل آگاه امروز چیزی دیگری نیست و نخواهد بود. 
از منظر جامعه شناسی، شما با ساختار شهری کابل آشنا هستید که موقعیتها چگونه بر اساس هویتهای قومی تقسیم شده است و بطور ساده میتوانید تشخیص بدهید که در کدام مناطق کابل دانشگاهها زیاد است و در کدام قسمت هم هوتلهای عروسی، از روی اینگونه واقعیتهای عینی به دور اندیشی و تاملنگری هریک از این رهبران به درستی پیخواهید برد که اینها کی‌ها هستند و در طول حیات سیاسی شان برای حصول و جمعآوری چه چیزی برنامهریزی کرده اند.
واضح اینست که شما با تشکیلات موجود و رهبری فعلی این حزب دیگر جز زراندوزی، فزونطلبی و منفعتجویی  چیزی را نخواهی یافت. فرصتطلبان تا زمانی از نام این جریان استفاده بردند که به مقصد سیاسی خود رسیدند و چوکی مقصود را تصاحب نمودند و یاهم وقتی فضیحانه کنار زده شدند از آدرس این نام حکومت را مخاطب قرار داده از حرکتهای چند میلیونی خبر دادند، در حالیکه با موجودیتی چنین افرادی آزموده شده که برونداد کار آنها تا امروز جز بخود و فرزندانشان به کسی دیگری برنگشته است حتا احدی هم حاضر نیست و نخواهد بود که به میدان بیاید و بار دیگر برای تامین منافع آنها قربانی بدهد.
از سویی هم عدم التزام به مرامنامه این حزب و عدم همدیگرپذیری درون حزبی با گذشت هر روز از ابهت این حزب کاست و فرجاماً مجبورشان ساخت تا از سری ناچاری در کوشش تشکیل نهاد سیاسی دیگر زیر نام ائتلاف بزرگ ملی شوند، چیزی که درعمل این حرکت سیاسی نه "بزرگی" اش را به اثبات رسانده توانست و نه "ملی" بودنش را. به قول معروف این ائتلاف محلی شد برای تجمع همه بیوههای سیاسی که دروازه آن بروی همهگان باز است و تا هنوز هرکسی که از منصب حکومتی طرد میشود به این ائتلاف پناه برده جمعی از عدالتزده گان از باب عدالت به سراغ نقد حکومت می روند.
برای اینکه از اصل موضوع دور نرویم باید گفت که، در انتخاباتی پارلمانی هردو جریان هم جمعیت و هم ائتلاف بزرگ ملی دراوایل سروصداهای میان‌تهی زیادی را به راه انداخته خواب اشغال نیمی از چوکیهای پارلمان آینده را میدیدند. از همینرو برخی از بزرگان و جوانان در مرکز و ولایتها را وعدههای سرخرمن دادند تا در انتخابات پارلمانی خود را نامزد نمایند. آن عده عزیزان فریب خورده که بدون هرنوع تامل و عاقبتسنجی به میدان سیاهی انتخاباتی آمدند اکنون که از سویی این دو نهاد " بیبرنامه" نه حمایت اقتصادی وجود دارد و نه هم سیاسی، کاملاً مایوس شده از دلخوشی به وعدههای آنها اظهار پشیمانی کرده پیش از پیش کرسیهای پارلمان را برای خود دست نایافتنی تصور میکنند.
در میان نزدیک به 2500 نامزد پارلمانی شما یک فرد را نه در کابل و نه در ولایتهای دیگر سراغ ندارید که در بازار سیاه انتخاباتی امسال که همه چیز در محور پول میچرخد از حمایت مالی وسیاسی لازم از سوی این دو جریان برخوردار باشد و یاهم کسی یا کسانی با حمایت این قماش مردم امید پیروزی در انتخابات پارلمانی را داشته باشند.
نتیجه این است که در پارلمان آینده هیچ فردی با حمایت این دو جریان وکیل نخواهد شد. نبود تشکیلات منظم و برتریطلبی درون سازمانی از یکسو، فقدان دانش رهبری و نبود جرات در مصرف پول از سوی دیگر سبب شده است که این جریانها بار دیگر جایگاه خودشان را در پروسه ملی پیشرو به افتضاح بکشند. 
با احترام
راغب