آرشیف

2014-12-27

علم عبدالقدیر

امریکا از جاده دموکراسی به میدان جنگ میرود.

 

در دنیائی امروز کار برد کلیمۀ دموکراسی بیشتر از حد معمول  در گوشها طنین می اندازد مثل اینکه وسیلۀ شده باشد که همگان را برسکوئی مرادمینشاند. به اصطلاح عام  حاکمیت مردم، اصل انتخابات، کثرت گرائی، آزادی بیان، باور به حقوق مدنی وسیاسی شهروندان، احترام به حقوق بشر، حضور مخالفان سیاسی، قدرت نمایندگان منتخب، مشارکت اقلیتها، آزادی اجتماعات، استقلال قوۀ قضائیه، آزادی مطبوعات، آزادی مذهبی، با الإخیره حاکمیت قانون وغیره را میتوان از مؤلفه های دموکراسی نام برد.اما در سیاست های معاصر رضائیت جهان غرب در رأس آمریکا  رکن اساسی این مقوله وشعار به حساب میآید.که تفسیر وتعبیر دموکراسی را مبهم ساخته چون قبول رکن رضائیت آمریکا  بر عدۀ از ملت ها مشکل تمام میشود.

 

ا برقدرت ها کلیمۀ دموکراسی را وسیلۀ برای إعمال فشار ونفوذ بر کشور های روبه توسعه وجهان سوم ساخته اند  بخصوص آمریکا که این واژه را مال شخصی خود دانسته ورکن اساسی دموکراسی را در جهان جلب قناعت آمریکا میداند. نهاد ها وار گانهای کوچک نیز درداخل کشورها بخاطر راه یابی در میدان رقابت ها وسیاست های کشورشان زیر چترشعاردموکراسی وارد میدان میشوند.باز هم کوشش میکنند این شعار را به خواست وسلیقۀ یکی از ابر قدرت ها پیوند دهند تا آسانتر به هدف برسند که نمود های آن درکشورهای مختلف جهان کم نیست.

ایالات متحدۀ آمریکاه گاه به زبان زور وزمانی با لهجۀ منت گذاری ووقتی با شعار ادائی مسئولیت جهانی این تحفه را به جهان عرضه میکند که گوئی الهام ازعالم غیب در جهت اصلاح جهان بشریت مطابق ذوق وسلیقۀ خود گرفته باشد. آمریکا در پیاده کردن این موهبت عظیم وبزرگش در جهان هیچ  قاعدۀ  را جز رضائیت خود به رسمیت نمی شناسد مثلا هند کشور است که  بیشترین وبهترین نوع دموکراسی را درجهان دارد اما آمریکا به مراتب پاکستان را از هند بهترمیبیند. در پاکستانیکه حقوق بشر قطعا وجود ندارد ولانه تروریسم در جهان ومنطقه است. آمریکا طوربه جهان هدایت صادر میکند مثل اینکه رئیس یک کشور والی های ولایات کشور خود را توصیه وهدایت نماید که توجه شمارا به چند قوماندۀ آقای بوش جلب مینمایم.

بوش در سخنان 6-11-2003 خود گفت مردم خاور میانه مستحق رهبران مسئول اند.به این حساب او اهانت به رهبران کشورهای جهان را حق خود میداند  وگفت اگر ایران به مطالبات دموکراتیک وموازین دموکراسی توجه نکند مشروعیت خودرا از دست خواهد داد.بوش با شعار دموکراسی به جنگ ملتها میرود مانند یک فرماندۀ نظامی جهان را مورد خطاب قرار میدهد.اودر هشتم اگست 2004 اظهار داشت گسترش دموکراسی از دمشق تا تهران از رسالت های آمریکا است.واو کشور های را که بر خلاف میل آمریکا قدم بر میدارند محور شرارت خواند ودرین راستا از ایران،سوریه وکوریائی شمالی نام برد.

مقامات آمریکائی زیر شعار دموکراسی حمله بر همه کشور هارا در دستور کار خود قرار داده اند .خانم رائس وزیر خارجۀ آمریکه در صحبت 9 جنوری 2005 خویش کشور های ایران، کوریائی شمالی، زیمباوی، برمه لائوس را به خفه کردن دموکراسی ونقض حقوق بشر متهم کرد واضافه نمود که تمرکز قدرت در کاخ کرملین نیز به آزادی سائر نهاد ها صدمه میزند ومسیر دموکراسی در روسیه ناهموار است اما مؤفقیت دموکراسی درین کشور حتمی است و مداخله در امور تمام کشورهای مورد نظر را زیر شعار دموکراسی از حق طبعی ومسلم خو میداند.فراتر ازان  یک نمایندۀ مجلس سنا آمریکا خواستار حذف وإخراج  روسیه ازعضویت گروه هشت شد.

 علاوه از کشور های عربی چون مصر، سعودی  وخاور میانه چین نیز از زخم زبان آمریکا در امان نمانده است .

 درهشتم جون 2005  درجلسۀ وزیران خارجۀ ساز مان کشور های امریکائی  خانم رائس تقاضائی  نظارت آمریکا بر نحوۀ رشد دموکراسی درین کشور هارا مطرح کرد که به شدت از طرف کشور های عضو بخصوص وینزویلا رد شد. به این حساب آمریکا خودرا مسئول توسعۀ دموکراسی به تمام کشور های جهان میداند هرچند هزینه ومصرف این داعیۀ دروغین به قیمت ویرانی کشور ها وهتک حرمت ملت ها تمام شود.

 کشور های افریقای نیز به  دموکراسی واقعی نیاز دارند اما نیاز دموکراسی در خاور میانه به نیاز آمریکا درین منطقۀ نفت خیز گره خورده است امریکا میخ های خیمۀ اقامت خودرا در سر زمین جنجالی اسرائیل وفلسطین ، کشور های خاور میانه، عراق وافغانستان کوبیده است اما معلوم نیست عاقبت این خیمه در برابر طوفان خشم ملت های بر آشفته ازین قلدری ها ویکه تازی ها چه خواهد بود.آمریکا با همه دلسوزی ها یش تا هنوز نتوانسته ملت هارا جلب وراضی نگهدارد  مثلا دموکراسی خشونت بار درعراق وافغانستان مردم را بیشتر علیه آمریکا تحریک کرده است. با همه مصارف که امریکا درین دوکشور نموده حدود 90 فیصد مردم عام از آمریکا ناراض اند .دولت های این دوکشور که هر روز تحقیر وتوهین ملت هارا مشاهده میکنند در چنگ سیاست گیر مانده اند ورنه آنها هم ازین طرز بر خورد دل خوش ندارند.

اما دموکراسی که جزء فطرت ونظام آفرینش هر انسان است آیا مدل خاص دارد که باید از آمریکا وارد شود؟ هرگز نه به باور من پیشبرد دموکراسی زیر فشار جهان غرب باعث بروز بی ثباتی در کشور ها منطقه شده است. وهر پدیده باید در محیط خودش مراحل نضج وپختگی را طی نماید والا هضم هرمیوۀ خام خالی از مشکلات نخواهد بود.

دموکراسی خواست ونیاز مردم است که از واقعیت عینی موجود در جامعه نظیر عقاید کلتور عنعنات وسنت های رائج درجامعه اثر پذیر است وهر کشور دموکراسی نوع خودرا دارا میباشد هیچ جامعه وملت نمیخواهد فرهنگ کلتور، عنعنات، عقاید، رسوم وعادات خودرا به پای کلتور کشورهای دیگر به بهانۀ دموکراسی قربانی کند.

دموکراسی آمریکائی که در حقیقت نوع جهانکشائی است بها ئی زیاد را از ملت ها میطلبد وآمریکا به این بهنه به جنگ ملتها میرود. توجه شمارا به مصارف این پیام در دو کشور افغانستان وعراق جلب مینمایم.

1:- عراق – تلفات وخسارات عراقی ها از قید حساب بیرون است تمام سر زمین به خون انسانها رنگ وتمام شهر ها ودهات به خاک یکسان گردیده نفت وتیل که به مثابۀ شاهرگ حیات این ملت است از کنترول خود شان خارج گردیده علاوه از کشته ها تنها 26000 انسان عراقی محبوس وبه شکل درد آور شکنجه میشوند.. داخل شدن در خانه ها، گرفتن زنان واطفال پایمال کردن کلتور وعقاید مردم، تعذیب محبوسین در زندانها وجدان بیدار هر انسان را جریحه دار میسازد. به هیچ صورت دموکراسی آمریکائی پاسخگوئی این همه خسارات مادی ومعنوی یک ملت نخواهد بود البته خسارات مالی وجانی آمریکا طرف دیگر قضیه است. اگر دموکراسی به این قیمت تمام شود هیچ کس آنرا نمی خواهد.

حقـــو ق بشرودموکراسی همین است؟

 

2:- عدۀ گمان میکنند آمریکا شاید دموکراسی را به افغانستان ارزانتر فروخته باشد.حقیقت چنین نیست.حضور آمریکا را نباید از اواخرسال 2001 واوائل 2002 در افغانستان به حساب آورد آمریکا از سالها قبل دموکراسی را ذریعۀ موشک های استنگر وسام هفت به افغانستان عرضه کرده بود اودر یک برنامه یکجا با روس ها افغانستان را به ویرانه تبدیل نمود تا دموکراسی رابه جای آن إعمار نماید. بعد از اینکه  عاملین دموکراسی در افغانستان ازچهار چوب هدایات آن خارج شدند آمریکا مأیوس شد دوباره طا لب هارا بخاطر تطبیق بر نامه هایش به افغانستان فرستاد تا زمینۀ حضورش را درمنطقه تسریع بخشند.سرانجام کجروی طالبان را درین پروسه  بهانه گرفت با عصبانیت تمام خودش عملا وارد صحنه شد تا گل را گلاب کند . لذا مردم افغانستان هم به دموکراسی غربی ها بهائی سنگین پرداخته اند که درعراق مدل آن تطبیق میشود.  جسارت های غیر اخلاقی بر محبوسین افغانی، آتش زدن اجساد مرده ها، وتأ سیس کلیساها در گوشۀ شهرها بنام محل عبادت نظامیان امریکا وناتو غرامت های اضافی است که افغانها  در بدل دموکراسی آمریکائی پرداخته اند. آمریکائی ها هم در جنب مصارف اقتصادی، نظامی ،لوژستیکی تا هنوز 214 تن عسکر را در افغانستان قربانی داده اند.وحساب مجروحین جداازین ست.

حال برمیگردیم به این مسئله که دموکراسی با این بها ومصارفش از دیدگاه آمریکا از کدام ویژهگی ها باید بر خوردار باشد ومؤلفه های اصلی واساسی آن چه است وچه وقت تکمیل میشود.؟

 وحال اگر عنصر رضا ئیت آمریکا وغرب شامل این ترکیب نباشد دموکراسی تکمیل است ویا خیر؟ مسلما جواب منفی است آمریکا در زیرشعاردموکراسی به دنبال منافع استراتیژیک است کهتسلط نظامی ومنافع اقتصادی آنرا درمنطقه  تضمین نماید چانچه پرداخت بها زیاد در عراق بخاطر رسیدن به هدف نهائی نفت وتوسعۀ پایگاه های نظامی در خاورمیانه است وحمله بر طالبان درافغانستان نه تنها بخاطر افغانها بلکه بخاطر نزیدک شدن به هدف دوم استرتیژیک که اشغال ایران است صورت گرفته. آمریکا مقدمه های اشغال را با تخصیص هفتاد ملیون دالر بخاطر رشد وتوسعۀ دموکراسی در ایران سنجیده است  این اقدام در حقیقت مداخلۀ آشکار به امور داخلی یک کشوراست اما هیچکس حرف به زبان نمی آورد. اینکه در دوام زمان طرفین چه بهائی را بخاطر پیاده نمودن دموکراسی به ایران می پردازند معلوم نیست. اما تجارب توسعۀ دموکراسی آمریکائی در جهان میرساند که مصارف تطبیق دموکراسی در ایران معادل دوچند مصارف عراق وافغانستان خواهد بود.حال سوال اینجا است که در کدام گوشۀ دنیا برخورد بدتر از عملکرد نظامیان آمریکا نسبت به حقوق بشر ودموکراسیصورت گرفته است . تصاویر را که مشاهده میکنید نمونۀ از صد تصویر وچهار فلم ویدیوئی است. که بیانگر رفتار آمریکائیها با محبوسین در زندانهای عراق میباشد.واینکه درزندانهای مستقر در آمریکا چه میگذرد خدا خودش میداند. تازه اینکه کشور های غربی دم از آزادی مطبوعات می زنند درحالیکه مقامات.کاخ سفید برخلاف نهاد دفاع از حقوق مدنی وآزادی مطبوعات از انتشارعکسهائی زندانیان ابوغریب که  آدمکشی، شکنجه وتحقیر جنسی سربازان آمریکائی را به نمایش میگذارد جلوگیری نمودند.وآشکارا گفتند   که نشرعکس ها به انتشار شعله های اخیر دامن میزند ووضع تنش آآمیز جهان را به خشونت میکشاند.وبه منافع غرب در رأس آمریکا در منطقه وجهان زدمه میزند واز میزان اعتبار آمریکا در جهان میکاهد که.یقینا این چنین است.