آرشیف

2019-7-30

رفعت حسینی

الاغ افغانی
درافغانستان «الاغ» بودن برترین دارایی میباشد. دراین شیوه ویژه (الاغیت!) دونکته دانستنش لازمیست: الاغ افغانی خودش خراست و فکرمیکند که دیگران هم خرتشریف دارند.
الاغ افغانی خیال میکند وحدس میزند وبنابرآن باور!میکند که: یکوقتی [خراسان بزرگ! ] موجودبوده است. ودران روزگاردران خراسان بزرگ [مدنیت!] بوده ودادوبرابری!!! بوده، وخراسان بزرگ آموزشگاهایی داشته که برای (درس خواندن) درآنها حتا ازاروپا وآنهم شاگردان دختر!! می آمدند،
*برمبنای این شیوه الاغیت:مدفن حقیقی!شاه اولیا علی دربلخ وخرقه واقعی محمد درقندهارمیباشد،

*ولوی! قندهارمرکزامپراتوری! ابدالی بوده،

*وامپراتوری !های غور وغزنه مراکزتمدن ! بوده اندوفرهنگ !!! ، وتنها دردربار سلطان! محمود!کبیر! چهارصد !!شاعر!! معاش خور!!بوده وهرماه این شاعران بهمراهی تشنگان!! شعروادب ،در[[قصر!]] سلطان بی بدیل تاریخ!! ، قصاید خویشرا درمدح این مستبد و بیمارجنسی وسایرزورمندانِ وابسته به استبدادِ ! باچک چک ها!وواه واه ها!!!می خواندند،

*ودربلخ وهرات وکابلستان !وبامیان آنگونه «فرهنگ» ! انسانی! بوده که کتابخانه ها وتفرجگاها وبیمارستان های آن شهره!! جهان !بوده اند،

*واگرالاغ وهم ((کودن!)) باشی باورمیداشته باشی که تره کی بیسوادسیاسی،رهبرکبیرخلق وبیدادواستبداد وکشتارخلقی پرچمی ،مبارزه انقلابی ونبردطبقاتی بود، وبرموازین[[[ فلسفه علمی!!! ]]] سازماندهی شده بود،

* والاغ افغانی ، همانند خلیل الله خلیلی، کتابی برای یک رهزنِ جاهلِ نامتمدنِ بی فرهنگ بنام حبیب الله بچه سقومی نویسد ووی را «عیاری ازخراسان» می خواند.