آرشیف

2020-1-4

دوکتور ص. سعیدي

از چه بنويسم؟

 

 از زمستان، از قيمت ګاز ويا از فهم نادرست از اقتصاد بازار آزاد بنويسم؟

از چه بنويسم؟
از تصميم و بحث روى سرنوشت ما، بدون ما، از مذاکره در مورد  صلح کشور ما بدون ما، ازفهم غلط و مبتذل ديموکراسى  و يا از فهم نادرست و غلط اقتصاد بازار آزاد  و نرخ ګاز و يا از برنامه هاى ميديا و تلويزيون  با بحثهاى مغرض، ضد وطن و ضد منافع کشور و يااز کارشناس، کار نه شناس؟

از چه بنويسم؟
اګر از همه بنويسم، کوتاه بنويسم و يا مفصل، دوبار و سه بار بخوانم، اصلاح و تصحيح دقيق املاء و انشاء کنم و يا به سرعت نبض زمان؟

از چه و چګونه بنويسم؟ 
به مخاطب  بنويسم که به مجرد آغاز جمله ام، آخرش را با بصيرت خويش ميخواند و ميداند و يا آنکه کل کتاب را برايش  نوشتم، برايم مينويسد، کمى ساده بنويس، من خو نه فهميدم شما چه نوشتيد؟

 

از چه و چګونه بنويسم؟ 

آيا بنويسم که همه راخوش سازم و از همان آزاد انديش؟!  و روشنفکر؟! شوم که بنويسم سفيد من سفيد و سياه آن ديګر هم سفيد که کس را متأثر نه و منزجر نه سازم و لبهء تيغ کسى را متوجه خويش و فاميلم نه سازم؟

 

 از تهديد اى اس اى  بنويسم و يا از ارسال پست ها و تيلفون هاى تهديد آميزش بنويسم و يا بنويسم که خير و خيريت است؟

 

از چه بنويسم؟ 

 اګر از همه و کما حقه بنويسم، کار و بار زندګى روزمره چطور خواهد شد ورنه خوانندهء سخت ګير را که اين همه را مطالبه دارد، چه جواب ګويم؟

 

 از دو پروژه و کار فرهنګى عظيم ( قاموس پنج زبانهء نامها در افغانستان و کشور هاى مجاور و تکميل افزود دوزبان عربى و انګليسى بر قاموس چهار زبانهء چاپ شده در سال 2002، بنويسم و يا بر مطالب که استهلاکى و روزمره اند و سکوت در برابر آن وجدانم را نا راحت ميسازد. 

 

از چه بنويسم و چطور بنويسم؟

و بالاخره از ديموکرات بنويسم که ديموکراسى و آزاد انديشى اش صرف و صرف در محور منفعت و مصلحت اش است. در بهترين حالت، تأکيد دارد که: حق بګو اما به طرف من!

 

از چه بنويسم؟

بلى چه وقت، چطور  و ازچه بنويسم؟

 

بنويسم که کار دان و کارشناس و مسٶول دولتى بخش و سکتور معين:  با اظهارات خويش هم خود به بد راه رفته و هم خواننده و بيننده را مشوش و راه ګم ساخته.

 

اقتصاد بازار آزاد قرن بيست و يک بدون وجود توانايى هاى رقابت آزاد، بدون حاکميت قانون، در شرايط اقتصاد مافيايى و بدون نظارت قوانين خوب بر امور در جامعه ممکن نيست، اقتصاد بازار آزاديکه تعين کننده صرف عرضه و تقاضا باشد و صرف پول و سرمايه تعىن کننده باشد، مردود و وحشى است! 

 

اقتصاد بازار آزاديکه صد سال قبل در جهان و کشورهاى پيشرفتهء اقتصادى بود و همه چيز راعرضه و تقاضا تعين ميکرد ديګر قابل قبول و قابليت دوام و زندګى را نداشت  نيست. چنين سرمايه داري که مارکس، انګلس, ادم سمت و …از آن شناخت داشت، بساط اش در جهان و جوامع مستقر سرمايه دارى بيشتر از نيم قرن قبل، چيده شده و عوض آشتى ناپذيري طبقاتى  ( انتاګونيزم طبقاتى) آشتى طبقاتى مطرح   است، ديګر حاکميت و دولت وسيله فشار يک طبقه بر طبقهء ديګر نيست. 

 

ترجمه: 

حاکميت افغانى بخاطر به کنترول و نظارت قيمت مواد سوخت،  تيل و ګاز درين زمستان سرد و داغان مکلف است که در اقتصاد بازار آزاد ؟! امروز توانايى هاى رقابت آزاد و جود ندارد، 

 

انحصار مافيايى بر اموال معين تجارتى در واقعيت، همراه با معافيت مشخص در عمل وجود دارد، و قوانين خوب  متناسب به سطح رشد جامعه روى دست ګرفته نه شده و از تطبيق به موقع آن نظارت نمى شود که در چنين شرايط به بهانه و فهم غلط اقتصاد بازار    آزاد نمى توان زمينه ساز تخلفات محتکرين و جنايتکاران شد، فرصت احتکار را به ايشان داد و حالت را مافيايى ساخت.

 

 حالت مافيايى حضور جنايت کاران خانوادهء  مافيايى جهان در افغانستان نيست. حالت مافيايى حالت است که جنايتکار تحت حمايت قانون و با توانايى خريد حاکميت سياسى جنايت و تخلف کنند. از قصه هاى اېشچي ها و ملا تره خيل ها، ګروکانګيري هفت ولايت در پروسهء قانونى و ملى، به صورت غير قانون  در انتخابات رياست جمهوى 98  و … خود و به و به خوبي خبر داريد و مثالهاى زندهء اين لست حتى قرار چشم ديد هريک شما خوانندهء معزز ، بس طولانى است. 

 

اين حالت امکان ميدهد که حلقات مافيايى و محتکرين قيمت مواد سوخت را چنان بلند ببرند که به ظلم، تعدى، تجاوز و حق تلفى منجر شود. 

 

بلى دولت  مالک خوب وسايل توليد نبود و نيست و نه هم دولت تاجر خوب است! آما اقتصاد بازار آزاد در شرايط ما دولت را مکلف ميسازد تا با اقتصاد مختلط و تدابير مشخص توانايى هاى رقابت آزاد را بلند برده و با  حاکميت و ديکتاتورى قانون و نهادها زمينه سازد ايجاد شرايط رقابت آزاد را در جامعه زمينه سازى ملموس کند تا  اقتصاد بازار آزاد به مفهومى واقعى و نورمال ايجاد  شود! 

 

نوشته و تفاصيل بر بقيه موضوعات را به پژوهشګران و محققين چيره دست  ميګذارم اما

 

 با عرص پوزش و معذرت به  يک سفارش ديګر هم ميروم. 

 

درين عرصه به منطق عدم جواز  قياس مع الفارق با مقايسه کردن کچالو با سيب نمى پردازم اما به 

 

تيم دولت ساز ، تيم؟!  همګرايى و تيم هاى وغيرها در انتخابات رياست جمهورى 98 را خطاب قرار ميدهم 

 

حرکت  طالب  را مخاطب قرار ميدهم!

و ميګويم که: ميدانيم ک و با کمى تعمق و سر به ګريبان کردن ميدانيم که ګذشته از افکار آزادى خواهى و مطالبات به ظاهر و در موارد با  اسلامى حرکت طالب، بايد اعتراف کرد و ګفت که  بنياد و اساس شما حرکت طالب به جنګ و براى جنګ ګيريم آزادى  ايجاد شده ايد.  آما شما کدام برنامهء براى اعمار افغانستان مانند تيم دولت ساز نداريد! و درک اين موضع تحصيلات عالى، ماسترى، دوکتورا و يا نبوغ نمى خواهد!

 

به تيم و يا حلقهء  نا متجانس همګرايى انتخابات رياست جمهورى 98 بايد ګفت 

که اين بر همه و براى خود شما واضح است که نه برنامهء سازندګى افغانستان داريد و نه در تناسب داکتر اشرف غنى ( قياس مع الفارق) اشخاص و افراد براى اعمار و سازندګى کشور داريد و نه هم ګذشتهء شما چنين اعتماد را بر شما فراهم ميسازد!

 

قتل و غارت،کشتن و بستن  در افغانستان زياد و طولانى شد و حال زمستان شديد در پيش و ملت افغان سخت به تکليف و مشکلات مواجه  است. هر روز جنازه ها در جانب حاکميت و مخالفين که افغان نيز اند بيشتر و بيشتر ميشوند. 

 

از خداوند جل جلاله بترسيد و ازين بيشتر مانع صلح و  استقرار در کشور نه شويد! 

 

بيايد با اولويت دادن منافع و مصالح کشور  و ملت رنجديدهء افغان و با اولويت دادن منافع و مصالح اسلام نتايج انتخابات رياست جمهوى 98 را بدون تهديد و خرابکارى بپذيريد و تا دير نه شده  ديګر دست از شرارت و فساد برداريد! 

 

به کشتن و خانه خرابى افغان و انسان متأثر و منزجر ميشويم و اين حالت را حالت خلاف اسلام و خلاف انسانيت ميدانيم! 

 

رسيدن به صلح و استقرار با عزت خواست و آرزوى ماست، اما به هر قيمت به صلح رسيدن را سفارش نداريم. 

 

 به اين باور نيستيم که در مذاکرات صلح افغانستان بايد تيم مذاکره کننده چنان با صلاحيت و همه شمول باشد که در مسايل تصميم بګيرد که تصميم بر آن مسايل حق ملت افغان و يا حد اقل پارلمان است. 

 

مذاکره و مصالحهء سياسي بى هويت سازى، ګذشت از برنامه   و تسليمى نيست. 

مصالحهء سياسي را نبايد با مناظره مغالطه کرد. 

مصالحهء  سياسى متمدن ساختن مبارزهء سياسى است تاجهت رسيدن به هدف سياسى خويش ملت افغان را تصميم ګيرندهء اصلى بسازيم و شود!

 و ما علينا الا البلاغ المبين 

دوکتور صلاح الدين سعيدى

 

1/1/2020

00447886474638