آرشیف

2015-1-9

عصمت الله راغب

آنـچـه را کـــه زیر نـــام حکومت وحدت ملی تجربــه شد!

درآستانه مبارزات انتخاباتی،ملت افغانستان شاهد هرنوع وعده های چرم وسرخرمن بودند که ازسوی رهبران افغانستان ونامزدان ریاست جمهوری برایشان موعود میگردید، آنها هرکدام برای رسیدن به خواسته های سیاسی شان ملت افغانستان را سخت شیفته سخنان همچو بادسازی،نجات ازبحران، پایان بخشیدند به انتحاروانفجار، فراهم سازی زمینه های اشتغال وغیره،نموده بودند، که این سخنان چرب غنی وعبدالله اوج خواسته های ملت را نسبت به دولتمردان شان تشکیل میداد. ازآنجای که انسان فطرتاً موجودی مشعوف ومانوس با واژه های که در آن بوی از آرامی وآسایش درتضمین اززنده گی فردایشان باشد،است.به همین اساس به حرف هایشان دل بستند وانتخاب شان کردند. گذشته از آن  افغانستان کشوری است که ازسالهای متمادی بدینسو ملت آن سخت حساسیت اجتماعی وسیاسی با واژه های دلخراش همچو جنگ، ویرانی، انتحاری،بیکاری وغیره دارد ودراین مدت طعم هرنوع بدبختی را چشیده وپیامد آنرا بدستان خویش لمس نموده اند ودراین دهه های واپسین مردم افغانستان مستدام می کوشند و تلاش بخرچ میدهند تا شاهد یک حکومت عاری از هرنوع،جنجالها خانمانسوزسیاسی واجتماعی…بوده باشند وحتا حاضر اند برای رفاه وآسایش سرتاسری درکشور جان بدهند وهمچنان عطش گونه انتظار همچو روزی را داشتند تا راه را برای تحقق خواست هایشان هموارسازند، که درجهان معاصر یگانه روزنه یی که به خواسته های زنده گی شان رسیده گی صورت بگیرد ولذت زنده گی را به لحاظ انسان بودن شان درزیر چتریک حکومت لمس بکنند، هیج بدیل جزاین نیافتند، مگر؛انتخابات شفاف وعادلانه  که درآن  با یک مشارکت ملی واجماع عمومی ملت بتواند به اساس آرایشان برای نجات خود وکشورشان از بحران زعیم برگیزنند واز این مجرا مترصد به آینده درخشان نگاه بکنند که متاسفانه مردم افغانستان بدین منظوربه این آرزو خود هم موفق نشده اند. به قول بزرگان که دموکراسی ومولفه مهم آن یعنی پروسه دموکراتیک انتخابات درافغانستان به شنیع ترین رقم آن مدفون شد.
اما شوربختانه از بدوی تقسیم قدرت تاامروز صد روز نخست ازحکومت وحدت ملی می گذرد تا هنوزما شاهد هیچگونه دست آوردی از سوی این بزرگ مردان نیستیم درحالیکه درکشورهای دیگرصد روز نخست میتواند بیانگربخش مهم از حکومتداری  خوب درفرایند پروسه دموکراتیک انتخابات بوده باشد که درآن رهبران سیاسی به آنچه را که به مردم مژده می دهند به کرسی عمل بنشانند.اگرچند غنی درابتدای ماموریتش منحیث رییس جمهوری کشور به بسا موارد خیلی بزرگ وکلان کشورداری که تاجای برای مردم نوید بخش  بود، دست زد، اما به زود ترین فرصت با یک فترت غیرمترقبه ازسرعت درتصمیم وعمل بازماند که هیج یکی از آن وعده هایش دراین صد روز نخست به پایه عمل نه نشست.
این درحالیست که  ملت افغانستان  حکومت های مشابه زیادی را که درآن دوجناح برای تصاحب قدرت  بیشتر،به رقابت پرداختند وهمین حس تمام خواهی منجر به سقوط حکومتهای شان شد؛ تجربه کرده اند، که می توان مشت نمونه خروار از حکومت های خلق وپرچم، مجاهدین وطالبان نام برد که درداخل یک نظام هریک از جناح ها به نحوی آرزو داشتند تا قدرت را درگیرو خودشان بیگرند که این حس خودخواهی طرفین درکمترین مدت از زمان باعث انقراض حکومتهای شان شده وکشوررا درورطه بدبختی وناامیدی کشاند وجمعیت های زیادی ازاین مرزوبوم را بخاک وخون کشاند،سرانجام  بدون تردید درجهان معاصر میتوان ازآن بعنوان تلخ ترین تجربه یاد کرد.با تاسف باید گفت که امروزه همان تجربه های تلخ ، حکومت های گذشته در سیستم حکومتداری به اصطلاح  وحدت ملی برما به میراث مانده ودراین روزها داره تجربه می شود،ملت افغانستان درآغازین مرحله رقابت های انتخاباتی،شاهد هرنوع اغراق کلامی از زی این بزرگواران درشکل دهی حکومت خوب بودند که درآن زمان، آقای عبدالله خودرا مناسبترین چهره شناخته شده وبرخاسته از بین مجاهدین وملت افغانستان دانسته ، ومجربترین شخص درتحقق خواسته های ملت مجاهد پرور افغانستان معرفی میکرد وهمانطور غنی وهمتایان غنی ازتفکرجهانی والقاب ومتفکر جهان دوم سخن میزدند وبه مردم افغانستان چنین گوشزد می نمودند که این متفکر بنابه داشته های معنوی وتجارب جهانی اش می تواند درعرصه تاسس یک حکومت معیاری وباجلب توجه کمک های جهانی مطابق به میل مردم افغانستان حکومت بسازد، اما غایتاً این انتظار ملت، جز پوقانه سواری درفضا چیزی دیگرنبود. ازآنجای که ملت افغانستان ملت دولت ساز بوده و درهربخش از زمان ملت بحیث عنصراولیه وسازنده ی حکومت ها نقش داشته.اما بدبختانه ملت علی الرغم خواسته هایشان درهربخش اززمان  بیشترین رنج را ، متحمل شده و می شوند، که نمونه خوب آنرا میتوان درحکومت وحدت ملی که هنوزدرآستانه آنیم،مثال زد، حکومت وحدت ملی بدون احترام به اینکه مردم با قرائت شش کلمه درپای صندوقها رای رفتند تا دیگر این حکومتهای تلخ گذشته را تجربه نکنند،متاسفانه این عملکرد رهبران سیاسی، ملت را بدتراز آنچه بعنوان تجربه تلخ یادکردم، نگران ساخته است.اکنون زیرنام وحدت ملی به ما ملت افغانستان هم ثابت شد که دیگر رهبران افغانستان دوراز هرنوع ارزشهای درخور انتظار ملت افغانستان، عمل نموده وهرگز برای مصلحت کشوریشان نه اندیشیده ونخواهند اندیشید….. فقط اتکاء به این جمله که "سال نیکواز بهارش پیداست" پس منظر آنها بهترین وسیله یی برای شناخت آنهاست.
الان بدون شک تاخیر کابینه را هم می شود منوط به همان خودخواهی های هردو رهبر وتیم های مربوطه شان دانست که هریک از این دو رهبر درداخل نظام به نحوی همان حس برتری جوی وتفوق خواهی، ایشان را دردو جهت کاملاً متفاوت ازهم سوق میدهد.واکنون دیگر راه یی برای بهانه دربرابر انتظارات مردم باقی نیست،شخص رییس جمهور اخذ امتحان را ازکسانیکه میخواهند آنان مشمول کابینه افغانستان باشند را دلیل میگیرد، درحالیکه این بینش غنی تا امروز درهیج یک از نظام های دنیا تجربه نشده بلکه این خود درجهان معاصر مضحک ترین گونه از حکومتداری است که ما زیرنام حکومت وحدت ملی آنرا تجربه می کنیم.

عصمت الله راغب